Download and customize hundreds of business templates for free
نوآوری بیشتر از خلاقیت است؛ این یک فرآیند ساختارمند است که با قوانین و بهترین روش ها انجام می شود. این خلاصه به شما برخی از نکات کلیدی را از کارشناسانی که رمز و راز ایجاد محصولات و خدمات جدید را حل می کنند، می دهد.
Go to dashboard to download stunning templates
Downloadنوآوری بیش از خلاقیت است؛ یک فرآیند ساختارمند با قوانین و بهترین روش ها است. این خلاصه از ۱۰ مطلب حتما باید خواند در مورد نوآوری از HBR برخی از نکات کلیدی را از متخصصانی که رمز و راز ایجاد محصولات و خدمات جدید را حل می کنند، به شما می دهد. در اینجا فقط چند نکته کلیدی هست که شما خواهید آموخت:
بیشتر تلاش های نوآوری بر روی ایجاد نتایج سودآورتر یا جذب بازارهای ثروتمند متمرکز است. با این حال، بازار بزرگی برای محصولات ارزان قیمت وجود دارد که توسط مشتریانی که به دنبال ارزش بیشتری برای پول خود هستند، رانده می شود. فرصت های واقعی در نوآوری ها، آنهایی هستند که قابلیت پرداخت را ایجاد می کنند و نیاز عمومی را برطرف می کنند.
تاتا موتورز هند نمونه ای از چگونگی ایجاد نوآوری قابل پرداخت با همکاری است. این شرکت خودرو با کشورهای دیگری مانند آلمان، ایتالیا، ژاپن و ایالات متحده برای ایجاد یک خودرو نانویی به ارزش 2,000 دلار همکاری کرد. هر کشور مؤلفه هایی که با توجه به حوزه تخصص خود هزینه کمتری داشتند، ارائه داد. نتیجه این تلاش همکاری، یک خودروی با کیفیت و قیمت پایین تر است.
نوآوری نیازمند یک شراکت بین یک تیم متعهد، افرادی که بر روی ایجاد چیزی جدید تمرکز دارند، و موتور عملکرد، تیم هایی که برای عملیات مستقر مسئول هستند، است. این دو گروه برای منابع یکسان رقابت می کنند در حالی که فرآیندهای آنها بسیار متفاوت است. اصطکاک بین این دو گروه غیر قابل اجتناب است، اما سه گام برای کاهش این اصطکاک وجود دارد.
GE بسیاری از موفقیت های خود را با ارائه محصولات برتر در سراسر جهان بدست آورد. اما تقاضای بیشتر برای محصولات قابل پرداخت، GE را مجبور به تغییر تمرکز خود کرد.شرکت باید نوآوری معکوس را یاد بگیرد، فرآیندی که در آن محصولات در یک بازار در حال ظهور ایجاد و در بازارهای توسعه یافته توزیع می شوند.
فرصت غیرمنتظره و مدیریتی که به نوآوری معکوس متعهد بود، تلاش های GE را شروع کرد. کلینیک های روستایی در چین قادر به خرید دستگاه های سونوگرافی GE نبودند، بنابراین یک تیم محلی با استفاده از یک لپ تاپ با سخت افزار خارجی و نرم افزار تخصصی، یک واحد سونوگرافی قابل حمل و ارزان قیمت ساخت. این محصول جدید تقاضا را در سراسر چین ایجاد کرد و به GE کمک کرد تا تلاش های نوآوری معکوس خود را راه اندازی کند.
مصرف کنندگان محصولات را برای حل مشکلات و انجام کارها می خرند. دانشگاه ها برنامه های نرم افزاری را برای ساده سازی پذیرش می خرند. برقکاران برای تست کار برقی، مترها را می خرند. شاید این دیدگاه ها آشکار باشند، اما بیشتر شرکت ها از این دیدگاه به دنبال فرصت ها نمی گردند. بیشتر شرکت ها در جستجوی "چیز بزرگ بعدی" هستند در حالی که فرصت های زیادی در مقابل آنها وجود دارد. شرکت ها می توانند با استفاده از "نقشه کار" این فرصت ها را شناسایی کنند.
نقشه کار به معنی نگاه کردن به تمام مراحل مرتبط با یک کار است. با تجزیه و تحلیل هر مرحله از یک کار از ابتدا تا انتها، یک شرکت می تواند ناحیه هایی از فرآیند را پیدا کند که می تواند بهبود یابد. این تمرکز بر روی قسمت های فردی، ناحیه های فرصت را که ممکن است هنگام نگاه کردن به کار به عنوان یک کل از دست بروند، نشان می دهد. با استفاده از نقشه کار، یک شرکت می تواند نقص های یک محصول یا خدمت را تجزیه و تحلیل کند و شروع به ایجاد راه حل ها کند.
زنجیره ارزش نوآوری به معنی نگاه کردن به کسب و کارهای جدید از ابتدا تا انتها برای شناسایی موانع و فرصت ها است. بیشتر شرکت ها فرآیند مناسبی برای تست ارزش یک محصول یا درک مناسبی از سرمایه گذاری کافی ندارند. با استفاده از زنجیره ارزش نوآوری، شرکت ها می توانند گام های عملی را برای رساندن یک محصول به بازار بردارند.
شرکت ها می دانند که باید نوآوری کنند، اما از ریسک ها می ترسند.با این حال، بسیاری از بی قراری ها می توانند با یک فرآیند غربالگری از بین بروند.
موانع خیلی بالا، دامنه خیلی باریک
شرکت ها معمولاً به دنبال ایده های جدیدی هستند که منجر به قیمت های برتر و حاشیه سود عالی می شوند. نوآوری هایی که درآمد بالایی را در یک دوره کوتاه زمانی پیش بینی نمی کنند، از رقابت خارج می شوند. این تمرکز بر بازگشت های قابل توجه در حالی که سعی می کند خطر را محدود کند، باعث می شود بسیاری از شرکت ها فرصت های کوچکتر را از دست بدهند. شرکت ها باید از افراد داخل و خارج از سازمان ایده های بزرگ و کوچک را درخواست کنند. نتیجه این خواهد بود که ایده های بیشتری وجود دارد، احتمال یافتن ایده هایی که کار می کنند را افزایش می دهد.
کنترل ها خیلی سخت است
کنترل های سخت یک سازمان مستقر نوآوری را محدود می کند. تیم های نوآور نیاز به انعطاف پذیری برای واکنش به نتایج غیرمنتظره دارند. "رویه های عملیاتی استاندارد" بیشتر شرکت ها فقط مانع می شوند. شرکت ها باید فرآیندها را طراحی مجدد کنند، از چگونگی تخصیص وجوه تا چگونگی اندازه گیری عملکرد، تا به تیم های نوآور فضایی برای تنفس بدهند. ایده های جدید قوانین جدیدی را می طلبند.
ارتباطات خیلی ضعیف، جدایی ها خیلی تیز
ایجاد یک محصول جدید نیاز به پشتیبانی از کل شرکت دارد. تیم های نوآور می توانند احساس انزوا کنند و در نهایت احساس کم ارزشی کنند به دلیل عدم پشتیبانی. بقیه شرکت می تواند احساس "خارج از حلقه" یا حتی کینه توزی کند. راه حل ایجاد ارتباطات بین نوآوران و بقیه سازمان است. مشروعیت جدید بیشتر دیده خواهد شد و با تشویق نوآوران به گزارش دوره ای در مورد تلاش های خود، پذیرش بیشتری خواهد یافت.
برنامه ریزی مبتنی بر کشف باید جایگزین برنامه ریزی تجاری سنتی شود زمانی که به نوآوری می رسد.جایی که برنامهریزی سنتی میل به دیدن فرضیات به عنوان واقعیتها دارد، برنامهریزی مبتنی بر کشف آنها را حدسهایی میبیند که باید آزمایش و سوال شوند. "کشفیات" نتیجه آزمایش فرضیات برای ایجاد چیزی جدید حیاتی است. از این کشفیات برای تعیین جهت و تمرکز یک برنامه در حال تکامل استفاده میشود.
برنامهریزی تجاری سنتی نمیتواند با عدم قطعیت نتایج یا نیاز به انعطافپذیری که بخش طبیعی از نوآوری هستند، مقابله کند. برنامهریزی مبتنی بر کشف بیشتر بر فعالیت و یادگیری تمرکز دارد تا نتایج. پتانسیل واقعی یک کسب و کار جدید هنگامی کشف میشود که در حال توسعه است، پتانسیلی که با برنامهریزی تجاری سنتی کشف نمیشود.
یادگیری اینکه کجا باید به دنبال فرصتهای جدید بگردیم و درک پتانسیل آنها گام ضروری در نوآوری است. با تمرین، میتوان فرصتهایی را که خیلی خطرناک هستند و آنهایی که پتانسیل واقعی دارند، تشخیص داد. بیشتر فرصتها از هفت منبع میآیند:
بیشتر شرکتها میخواهند نوآوری کنند، اما سیاستهای مالی موجود مانع سختی هستند. شرکتها بر اساس بازده پیشبینی شده تصمیم میگیرند که کجا سرمایهگذاری کنند. آنها از واقعیتها، آمار و دادههای دیگر برای تعیین اینکه آیا یک سرمایهگذاری سودآوری خواهد بود استفاده میکنند. با این حال، با نوآوری، این واقعیتها و دادههای دیگر در دسترس نیستند زیرا نوآوری با فرضیات سر و کار دارد.شرکت ها معمولاً با استفاده از همان معیارهایی که برای تلاش های تجاری سنتی استفاده می کنند، به سرمایه گذاری های جدید نگاه می کنند، بنابراین اغلب می یابند که "شواهد" کافی برای توجیه یک سرمایه گذاری وجود ندارد.
بدون هیچ شواهدی برای پشتیبانی از نتایج قابل پیش بینی، بسیاری از شرکت ها تصمیم می گیرند که هیچ کاری نکنند. آنها فرض می کنند که پیشنهادات فعلی کسب و کارشان همچنان سود کافی را تولید خواهد کرد، بنابراین راحت تر است که فقط "خیر" بگویند تا اینکه ریسک بپذیرند. با این حال، با اجتناب از ریسک، شرکت ها همچنین از هر گونه پاداش احتمالی که می توان با نوآوری استخراج کرد، اجتناب می کنند. شرکت ها باید درک بهتری از فرآیند نوآوری پیدا کنند تا قوانین جدیدی برای نحوه تامین مالی این سرمایه گذاری ها ایجاد کنند. این شرکت ها باید درک کنند که در حالی که نوآوری غیر قابل پیش بینی است، چیزی است که می توان آن را اندازه گیری کرد، که این خود محدودیت ریسک است.
Go to dashboard to download stunning templates
Download