Download and customize this and hundreds of business presentation templates for free
Voila! You can now download this presentation
Downloadچگونه می توانید مدیریت محصول خود را به سطح بالاتری برسانید؟ در این Product Management Toolkit (Part 2)، قصد داریم برخی از بهترین ابزارهایی را که مدیران محصول در شرکت هایی مانند تسلا، ایربیانبی، اپل و ویرجین اتلانتیک برای مدیریت محصولات خود استفاده می کنند، مرور کنیم. ما همه چیز را از چگونگی ایجاد یک ماتریس حساسیت قیمت، تعریف بازار قابل دسترسی کلی خود، انجام یک تحلیل سود و زیان، ارزیابی ایده های محصول خود با یک اولویت بندی ویژگی MoSCoW و استفاده از یک نمودار KANO برای تولید محصولات موفق توضیح خواهیم داد.
Questions and answers
با این توضیح، شما برخی از ابزارهای پیشرفته را برای مدیریت توسعه محصول مانند حرفه ای ها یاد خواهید گرفت. شما برخی از مثال های واقعی از چگونگی اینکه این شرکت ها هزینه ها و منافع یک سرمایه گذاری آینده را می سنجند، ویژگی های مهم را اولویت می دهند و شادی را در همه چیزهایی که ایجاد می کنند، ساخته اند، را خواهید شنید. همانطور که معمول است، شما می توانید این چارچوب را برای استفاده در فرآیند مدیریت محصول خود دانلود کنید. داده های خود را وارد کنید و هر اسلاید را بر اساس نیازهای خود سفارشی کنید.
Questions and answers
به عنوان یک مدیر محصول، شما باید یک محصول با ویژگی ها و قیمت توسعه دهید
وقتی تسلا تصمیم گرفت در ماه می 2020 قیمت تمام خودروهای الکتریکی خود را در آمریکای شمالی کاهش دهد، بازار این را در ابتدا به عنوان خبر بدی دید. به طور سنتی، سازندگان خودرو از تخفیف ها به عنوان انگیزه هایی برای افزایش فروش در دوره های تقاضای کم استفاده می کنند. با این حال، چون تسلا یک شرکت فناوری و خودروسازی است، تسلا می خواست هزینه ها را کاهش دهد تا دسترسی به محصول خود را افزایش دهد. چون حساسیت قیمت یک عامل بزرگ برای پذیرش EV است، قیمت های کمتر به طور چشمگیری تعداد خودروهایی که تسلا در ماه های بعدی در ایالات متحده فروخت، افزایش داد.
Questions and answers
برای تعیین حساسیت مشتریان خود نسبت به قیمت های شما، شما باید تعداد تقاضا را تقسیم بر درصد تغییر در قیمت کنید. تفاوت حساسیت قیمت مشتریان شما است. مدیران محصول اغلب کدهای تخفیف را معرفی می کنند تا تبدیل شدن به یک قیمت کاهش یافته را بررسی کنند تا حساسیت قیمت مشتریان خود را تعیین کنند. (اسلاید 9)
یک ماتریس حساسیت قیمت به مدیران محصول کمک می کند تا تعیین کنند چه تعداد افراد از یک تخفیف که سخت است برای دریافت استفاده خواهند کرد در مقابل کسانی که محصول شما را با قیمت فعلی خریداری می کنند. در حالی که تمام مشتریان برای یک محصول کمتر پرداخت می کنند، برخی از مشتریان مدت زمان بیشتری را برای خرید صبر می کنند. این انتظار به شما در مورد تقاضا می گوید. مشتریان دیگر ممکن است یک محصول را ارزشمند ندانند اگر آن را بیش از حد ارزان در نظر بگیرند و برای دریافت آن به محض اینکه در دسترس است، پول بالایی را پرداخت می کنند.
Questions and answers
این محدوده قیمت های قابل قبول است که مدیران محصول باید برای قیمت گذاری محصولات خود در یک راه بهینه بدانند، و می تواند برای ایجاد یک گرادیان از سطوح قیمت مختلف با ویژگی های مختلف که برای هر نوع مشتری جذاب است، استفاده شود.
دانستن چگونگی قیمت گذاری محصول خود برای بازار بسیار حیاتی است... و همچنین دانستن اندازه کلی بازار خود از ابتدا.
در سال 2008، Airbnb یک استارتاپ بود که سعی می کرد از سرمایه گذاران در سیلیکون ولی سرمایه جمع کند. این شرکت برآورد کرد که می تواند در سه سال به 2 میلیارد دلار درآمد برسد با گرفتن 15٪ از بازار قابل دسترس کلی خود، یا TAM. Airbnb توسط تقریبا تمام سرمایه گذارانی که به آنها پیشنهاد داده شد رد شد زیرا فرضیه آن که می تواند 15٪ از TAM خود را در اختیار بگیرد بیش از حد خوش بینانه بود. پس از دور اولیه سرمایه گذاری و چندین سال رشد وعده دار، در سال 2011 Airbnb در نهایت موفق شد 100 میلیون دلار با ارزش 1.3 میلیارد دلار جمع آوری کند - ارزشی که بسیار کمتر بود و فرض می کرد که شرکت می تواند 2٪ از TAM خود را در اختیار بگیرد.
برای محاسبه TAM خود، این فرمول را دنبال کنید: تعداد کل مشتریان را در مقدار درآمد سالانه هر کدام ضرب کنید. (اسلاید 4)
برای مثال، بازار شما می تواند شامل 600 میلیون کاربر اکسل، 225 میلیون کاربر CRM ابری و 20 میلیون کاربر حسابداری باشد. سپس می توانید از فرمول TAM استفاده کنید تا تعیین کنید چه تعداد مشتری قابل خدمت و در دسترس هستند و چه تعدادی در حال حاضر قابل دریافت هستند.
از آنجا که TAM در جغرافیای مختلف به طور متفاوت محاسبه می شود، مانند یک شرکت داخلی که در مناطق مختلف فعالیت می کند یا یک شرکت بین المللی که در کشورهای مختلف فعالیت می کند، فراموش نکنید که توان خرید مساوی هر منطقه را در نظر بگیرید - که همچنین به عنوان PPP شناخته می شود.
برای مثال، اگر شما 1 میلیون مشتری در هند را جذب کنید، مقدار کل درآمد کاملا متفاوت است از جذب یک میلیون مشتری در بریتانیا - بر اساس PPP هر کشور. سپس می توانید مشتریان در دسترس کلی خود را به بخش های اضافی مورد نیاز تقسیم کنید. (اسلاید 5)
هنگامی که مدیران محصول در حال آماده سازی ویژگی های جدید یا توسعه ها هستند، باید هزینه های مرتبط را در نظر بگیرند و آن را با منفعت بالقوه مقایسه کنند تا تعیین کنند آیا باید به جلو حرکت کنند. هیچ جایی این موضوع بیشتر از مبارزه با تغییرات آب و هوا صحت ندارد.
بیش از 110 کشور که بیش از 70٪ از GDP جهان و انتشار کربن را تشکیل می دهند، تا سال 2050 هدف صفر خالص دارند. مگر اینکه تمام انتشارات به 400 گیگاتن محدود شوند، دمای زمین می تواند در طی یک دهه بیش از 1.5 درجه سانتیگراد افزایش یابد. برای رسیدن به این اهداف، IEA پیش بینی کرده است که مجموعا 5 تریلیون دلار سالانه باید برای سرمایه گذاری های انرژی صرف شود که مجموعا تا سال 2030 به 35 تریلیون دلار می رسد. با این همه پول در خط مقدم، هر دولت چگونه می تواند مقدار سرمایه گذاری مورد نیاز خود را برای رسیدن به تعهد کشور خود محاسبه کند؟ پاسخ یک تجزیه و تحلیل هزینه-منفعت است.
تجزیه و تحلیل منافع هزینه می تواند توسط مدیران محصول برای تعیین اینکه آیا یک محصول یا کسب و کار جدید ارزش سرمایه گذاری را دارد استفاده شود. برای انجام تجزیه و تحلیل منافع هزینه، هزینه های مرتبط با سخت افزار، نیروی کار و آموزش مورد نیاز برای تولید محصول یا ویژگی مورد نظر را محاسبه کنید. سپس، کل منافع بالقوه را از جمله صرفه جویی در هزینه، بهبود تبدیل فروش، حفظ بهتر مشتری و وفاداری، یا بهبود بهره وری و کارایی گردش کار اضافه کنید. اگر هزینه ها منافع را سنگین کند، قطعاً ادامه ندهید. اما اگر منافع هزینه ها را با مقدار قابل توجهی سنگین کند، پس شما یک مسیر روشن برای حرکت به جلو دارید. (اسلاید 11)
Questions and answers
شما یک تجزیه و تحلیل منافع هزینه انجام داده اید و تصمیم می گیرید که یک محصول جدید آماده برای رفتن است. پس چگونه مدیران محصول تعیین می کنند که یک محصول چه ویژگی هایی باید و نباید داشته باشد؟
در سال 2009، نرم افزار ویرایش ویدیویی اپل Final Cut 7 داشت 50% سهم بازار. اما وقتی اپل در سال 2011 نسخه جدید خود را با نام Final Cut X راه اندازی کرد، نسخه جدید بیش از 955 نقد منفی دریافت کرد و فوراً کمترین امتیاز را در بین برنامه های اپل دریافت کرد. پس اپل چه اشتباهی کرد؟ آنها ویژگی های درست محصول را اولویت قرار ندادند.
چند ابزار مهم وجود دارد که مدیران محصول می توانند برای تصمیم گیری در مورد اینکه کدام ویژگی ها را باید دنبال کنند و کدام ها را نباید، استفاده کنند. یک ابزار اولویت بندی MoSCoW به مدیران محصول کمک می کند تا بر اساس "باید داشته باشد"، "باید داشته باشد"، و "می تواند داشته باشد" ویژگی ها را اولویت بندی کنند. (اسلاید 13)
یک ارزیابی ایده محصول می تواند برای تجزیه و تحلیل یک محصول کامل در متریک هایی مانند امکان سنجی مالی، هماهنگی استراتژیک، قابلیت استفاده مشتری، تقاضای بازار، و ارزش ایجاد شده برای مشتری خود استفاده شود. هر دسته می تواند بر اساس اهمیت نسبی آن به شرکت یا بخش شما وزن دهی شود، و سپس می توان چندین مفهوم محصول را نسبت به یکدیگر برای یک امتیاز کلی ارزیابی کرد. (اسلاید 7)
Questions and answers
در آخر، یک ماتریس اولویت بندی ویژگی محصول می تواند برای تعیین اینکه کدام ویژگی ها قابل اجرا تر و بهترین تناسب استراتژیک هستند، استفاده شود. اگر یک پروژه دارای قابلیت اجرای پایین و تناسب استراتژیک پایین باشد، پس این یک پروژه با ارزش پایین است، در حالی که یک پروژه با تناسب استراتژیک بالا اما هزینه قابلیت اجرای پایین، یک میوه آویزان پایین است و قطعاً باید اجرا شود. (اسلاید 6)
پس اگر توسعه محصول و ویژگی جدید همه چیز در مورد مشتری است، چگونه می دانید که مشتریان شما راضی هستند؟
وقتی ریچارد برانسون در سال 1984 Virgin Atlantic را شروع کرد، دنیای هواپیمایی بیشتر بخشی گران، کم انتخاب و تاکید بسیار کمی بر رضایت مشتری بود. در واقع، برانسون Virgin Atlantic را شروع کرد زیرا خود او یک مشتری ناراضی با پرواز لغو شده بود.تا سال 2000، برنسون کسب و کار خود را از یک بوئینگ 747 اجاره ای تبدیل به یک امپراطوری چند خطوط هوایی با ارزش حداقل 1.2 میلیارد دلار کرد. چگونه ویرجین می توانست در برابر رقبای متعدد قدیمی که بازار را از پیش تسخیر کرده بودند، رقابت کند؟ تمرکز برنسون بر شادی مشتری بود.
شما می توانید از نمودار کانو برای مقایسه ویژگی های جدید با یکدیگر و کنترل شادی مشتری استفاده کنید. ماتریس کانو رضایت مشتری را در محور y و انتظارات مشتری از عملکرد یک محصول را در محور x اندازه گیری می کند. (اسلاید 15)
خط آستانه حداقل سطح عملکردی است که یک محصول برای برآورده کردن انتظارات مشتری نیاز دارد. خط عملکرد نشان می دهد که یک محصول انتظارات را برآورده کرده و رضایت بخش است. خط هیجان محصولاتی را اندازه گیری می کند که نه تنها نیازهای اساسی یک محصول را برآورده می کنند، بلکه یک لایه اضافی از جادو اضافه می کنند. به عنوان یک مدیر محصول، شما می توانید از نمودار کانو برای تصمیم گیری بین ویژگی هایی که ارزش اضافه می کنند در مقابل هیجان برای مشتریان استفاده کنید.
وقتی این چارچوب را دانلود می کنید، منابع تحلیلی بیشتری مانند تخته های دید محصول، ماتریس های رشد BCG، برنامه های انتشار محصول، تجزیه و تحلیل کوهورت مشتری، داشبوردهای KPI و بیشتر را کسب خواهید کرد. برای ابزارهای بیشتری که به مدیران محصول کمک می کنند تا موفق شوند، کیت ابزار مدیریت محصول (بخش 1) ما را بررسی کنید.
Voila! You can now download this presentation
Download