Explainer

Cover & Diagrams

resource preview
resource preview

Download and customize more than 500 business templates

Start here ⬇️

Go to dashboard to view and download stunning resources

Download

چکیده

هر سال جدید، میلیون‌ها نفر به خود قول می‌دهند که عادت‌های جدیدی را شکل دهند یا عادت‌های بدی را در سال آینده بشکنند. اما معروف است که بیشتر این قول‌ها به زودی شکسته می‌شوند. چرا شکل دادن به عادت‌ها اینقدر سخت است؟ چرا شکستن عادت‌های بد اینقدر سخت است؟

عادت‌های اتمی نوشته جیمز کلیر ادعا می‌کند که دلیل این است که بیشتر مردم نمی‌فهمند چه چیزی واقعاً باعث می‌شود یک عادت بماند. عادت‌های اتمی روانشناسی پشت ساخت عادت را بررسی می‌کند و مکانیسم‌هایی را در مغز انسان نشان می‌دهد که باعث می‌شوند ما عادت‌ها را ایجاد کنیم. سپس، مشورت عملی می‌دهد که چگونه این مکانیسم‌ها می‌توانند مورد استفاده و دستکاری قرار گیرند تا یک فرد به عادت‌هایی که می‌خواهد حفظ کند بچسبد و عادت‌هایی که می‌خواهد رها کند را اجتناب کند.

stars icon
1 questions and answers
info icon

James Clear's book suggests that most people do not understand why a habit is permanent. It explores the psychology of habit formation and shows the mechanisms in the human brain that direct us to form habits. Then, it gives practical advice on how these mechanisms can be used and manipulated so that a person can stick to the habits they want and avoid the habits they don't want.

stars icon Ask follow up

Download and customize more than 500 business templates

Start here ⬇️

Go to dashboard to view and download stunning resources

Download

20 بینش برتر

  1. از سال 1908 تا 2003، تیم دوچرخه‌سواری حرفه‌ای بریتانیا بدنامانه ضعیف عمل کرد. اما، از سال 2003، زمانی که دیو بریلسفورد را استخدام کرد، شانس آن تغییر کرد. بریلسفورد تغییرات کوچک اما مداومی در رویه‌های تیم ایجاد کرد. تغییراتی مانند تغییر شکل صندلی‌های دوچرخه، استفاده از الکل بر روی تایرها، یا تبدیل داخل ون آنها به رنگ سفید. به زودی تیم مدال‌های طلا در المپیک و تورهای فرانسه را برد. مانند بهره‌ای که تراکم می‌یابد، تغییرات بزرگ در نتایج اغلب ناشی از تغییرات کوچکی است که با هم کار می‌کنند. این داستان در زیر توضیح داده شده است.
  2. وقتی افراد بر روی اهداف تمرکز می‌کنند، با چهار مشکل روبرو می‌شوند: 1) برندگان و بازندگان اغلب اهداف مشابهی دارند، بنابراین این یک شاخص خوب برای تشخیص دلیل برخی برنده و برخی بازنده نیست. 2) دستیابی به یک هدف فقط یک تغییر لحظه‌ای است، سپس شما شروع به خواستن چیز دیگری می‌کنید. 3) شما حتماً به تمام اهداف خود نمی‌رسید، بنابراین تمرکز زیاد بر روی آنها می‌تواند برای ذهن شما مخرب باشد. 4) اهداف به دنبال یک دستاورد خاص هستند، نه تغییر مداوم. این بدان معناست که اهداف با پیشرفت طولانی‌مدت متضاد هستند. خیلی به اهداف خود معتاد نشوید. به جای آن، بر روی سیستم‌های مداوم تغییر تمرکز کنید.
  3. مغز انسان با یک فرآیند چهار مرحله‌ای تصمیم می‌گیرد. 1) این یک سیگنال برای انجام یک عمل خاص دریافت می‌کند. 2) این یک تمایل برای انجام آن عمل ایجاد می‌کند. 3) این به آن تمایل پاسخ می‌دهد. 4) این یک پاداش یا عواقب برای آن عمل را دریافت می‌کند، چه داخلی چه خارجی. وقتی یک پاداش دریافت می‌کند، تمایل به تکرار چرخه دارد، وقتی یک عواقب دریافت می‌کند، نه. این چرخه، که تکرار می‌شود، چیزی است که یک عادت را شکل می‌دهد. یک مثال می‌تواند باشد: 1) بیدار شدن. 2) خواستن احساس بیداری. 3) نوشیدن قهوه. 4) برآورده کردن تمایل به احساس بیداری.
  4. مغز انسان به طور طبیعی برای پیروی از راه حل کمترین مقاومت و اعمال کمترین انرژی لازم سیم کشی شده است. این باعث می‌شود پذیرش عادت‌های جدید سخت باشد. برای راحت‌تر کردن عادت‌های خوب: 1) آن را آشکار کنید، 2) آن را جذاب کنید، 3) آن را آسان کنید، و 4) آن را رضایت‌بخش کنید.این می تواند برای شکستن یک عادت بد به 1) ساختن آن غیرقابل مشاهده، 2) ساختن آن غیرجذاب، 3) ساختن آن دشوار، و 4) ساختن آن ناراضی کننده، معکوس شود
  5. کارمندان سیستم متروی توکیو برای "نشان دادن و فریاد زدن" آموزش داده شده اند. وقتی یک سیگنال می بینند یا یک عمل انجام می دهند، آموزش داده شده اند که به آن اشاره کنند و آن را بلند بگویند. به عنوان مثال، "سیگنال سبز است" یا "ترمز را فشار دهید." این سیستم جلوی از دست دادن جزئیات تصادفی را می گیرد، خطاها را 85% و تصادفات را 30% کاهش می دهد. برای شکل دادن به یک عادت جدید یا شکستن یک عادت بد نیاز است که ناخودآگاه به آگاه تبدیل شود. این برای غلبه بر حلقه فعلی که به صورت خودکار در مغز اجرا می شود، ضروری است.
  6. در سال 2001 محققان بریتانیایی یک مطالعه از 248 نفر را برای بررسی عادت های ورزشی انجام دادند. یک سوم، گروه کنترل، فقط خواسته شدند که ورزش خود را ردیابی کنند. یک سوم خواسته شدند که ورزش خود را ردیابی کنند و مطالبی درباره فواید ورزش بخوانند. یک سوم خواسته شدند که مطالب مذکور را بخوانند و ورزش خود را ردیابی کنند، اما همچنین برنامه ای برای زمان و مکان ورزش در هفته آینده بسازند. در دو گروه اول، 35% و 38% از مردم حداقل یک بار در هفته ورزش می کردند. در گروه سوم، 91% حداقل یک بار در هفته ورزش می کردند. این روش به نام "نیت اجرایی" شناخته شده است و یک سیگنال را که شروع به چرخه عادت می کند، فعال می کند. "وقتی X اتفاق می افتد، من Y خواهم کرد."
  7. محیط یکی از مهمترین عواملی است که عادت های ما را تعیین می کند. این سیگنال هایی را فراهم می کند که یک حلقه عادت در مغز را شروع می کند و به طور زیرکانه ای مردم را تشویق می کند تا عادت های خاصی را، خوب یا بد، دنبال کنند. آن تورندیک، یک دکتر در بیمارستان عمومی ماساچوست، یک بار یک آزمایش را برای تشویق بیشتر مردم به نوشیدن آب در کافتریای بیمارستان انجام داد. قبلاً آب در دسترس بود، اما فقط در دو مکان در کافتریا و نه در یخچال های کنار صندوقدار. تورندیک آب را به این یخچال ها و شش مکان جدید در کافتریا اضافه کرد. با وجود اینکه سودا همچنان به اندازه ای که قبلاً در دسترس بود، در دسترس است، در سه ماه بعد، فروش سودا 11.4% کاهش یافت، در حالی که فروش آب 25.8% افزایش یافت.
  8. دکتر ویلیام جی الین می گوید، "بیش از 50 درصد از کورتکس، سطح مغز، به پردازش اطلاعات بصری اختصاص یافته است." این باعث می شود بینایی در انسان ها بیشترین حس تحریک کننده باشد و بیشترین احتمال را برای برانگیختن یک پاسخ داشته باشد. بنابراین، سیگنال های بصری احتمالاً بیشتر از سایر انواع سیگنال ها باعث واکنش می شوند.
  9. چارلز داروین می گوید، "در تاریخ طولانی بشر، کسانی که یاد گرفتند بهترین همکاری و ابتکار را داشته باشند، پیروز شده اند." تکامل انسانی مردم را برای عمل کردن به عنوان یک جمعیت پیش بینی کرده است. بنابراین، انسان ها به طور غریزی به تقلید عادت های دیگر انسان ها مایل هستند. اصولاً، سه گروه وجود دارند که احتمالاً بیشترین احتمال تقلید را دارند. 1) نزدیک: کسانی که یک فرد به طور منظم با آنها ارتباط نزدیک برقرار می کند. 2) بسیاری: کسانی که عادت های جمعی آنها یک استاندارد از "عادی بودن" را ایجاد می کنند." 3) قدرتمندان: افرادی که چیزی را دارند که به طور معمول مورد تمایل است، موفقیت یا داشتن آنها دیگران را تشویق می کند تا امیدوار باشند که به همان نتیجه برسند.
  10. رفتارها انگیزه های اولیه ای دارند که عمیق تر از خود رفتار است. انگیزه هایی مانند: "صرفه جویی در انرژی"، "تهیه غذا و آب"، "یافتن عشق و تولید مثل" یا "اتصال و ایجاد ارتباط با دیگران". به عنوان مثال، یک فرد ممکن است به دلیل تمایل حاد در لحظه، فیسبوک را مرور کند، اما به طور عمیق تر، به دلیل تمایل به اتصال و ایجاد ارتباط با دیگران. عادت ها را به این انگیزه ها متصل کنید تا احتمال بیشتری برای ایجاد تمایل به انجام آن عادت داشته باشید.
  11. یک راه برای جذاب کردن عادت ها این است که آنها را از نظر فواید به جای معایب بازتعریف کنید. به عنوان مثال، پس انداز کردن پول را با سود آینده آن به جای فداکاری حال مرتبط کنید. یک راه آسان برای این کار این است که آن را بلند بگویید. مانند روش نقطه و فراخوانی، فوایدی را که یک عادت فراهم می کند بگویید. یک ترفند روانشناختی دیگر این است که به عادت ها به عنوان چیزی اشاره کنید که یک فرد "می تواند انجام دهد" به جای چیزی که "باید انجام دهد".
  12. عادت ها بر اساس زمان شکل نمی گیرند؛ بلکه بر اساس تکرار شکل می گیرند. یک رفتار زمانی خودکار می شود که حلقه عادت مذکور به تعداد معینی انجام شود (که در میان افراد و عادت ها متفاوت است). این زمانی است که یک عادت شکل می گیرد. مهم نیست که آیا طول می کشد یک هفته تا تعداد لازم تکرارات را انجام دهید یا یک سال.
  13. در دهه 1970، شرکت های ژاپنی کارخانه های خود را بهینه سازی کردند تا تا حد ممکن کار غیرضروری را حذف کنند تا امکان ساخت محصولات دقیق را آسان کنند. به عنوان مثال، آنها فضای کاری را برای جلوگیری از زمان تلف شده از پیچ و خم برای ابزارها ترتیب دادند. در نتیجه، محصولات ژاپنی سریع تر و قابل اعتماد تر از همتایان آمریکایی خود ساخته شدند. مغزها به طور طبیعی گزینه ای را انتخاب می کنند که کمترین تلاش را می طلبد. بنابراین، ساختن یک عادت به طور ممکن آسان، کمک می کند تا بر گزینه های دیگر غلبه کند.
  14. یک راه موثر برای شروع یک عادت این است که با نسخه ساده تر و آسان تر آن شروع کنید - چیزی که می تواند در دو دقیقه یا کمتر انجام شود. به عنوان مثال، به جای تمرین دو ساعته، ده بار فشار بیاورید. این یک نقطه ورود آسان است که می توان به آن اضافه کرد تا عادت های بزرگتری را بسازید.
  15. در تابستان 1829، ویکتور هوگو به ناشر خود کتاب جدیدی را وعده داد. او سال را در تعقیب پروژه های دیگر گذراند و نتوانست کار جدی را بر روی کتاب شروع کند یک سال بعد. سپس ناشر او مهلتی به نظر ناممکن را تعیین کرد تا کتاب را شش ماه بعد، تا فوریه 1831 تمام کند. برای انجام این کار، هوگو از دستیار خود خواست تا تمام لباس های او را قفل کند به جز یک شال بزرگ تا او کتاب را تمام کند. بدون توانایی ترک خانه، هوگو مجبور شد تمرکز کند و بنویسد. این یک دستگاه تعهد نامیده می شود و برعکس ترفند ساختن یک عادت آسان است. این کار را برای انجام ندادن یک عادت سخت می کند.دستگاه‌های تعهدی اطمینان می‌دهند که یک عادت با تصمیمی که اکنون گرفته می‌شود، در آینده پیروی خواهد شد.
  16. در دهه 1990، کراچی، پاکستان یکی از شلوغ‌ترین شهرهای جهان بود اما یکی از کم‌قابل‌سکونت‌ترین. بیشتر مردم در مستوطن‌های غیرقانونی زندگی می‌کردند با دسترسی کم به آب روان یا مواد بهداشتی. در تلاش برای کاهش انتشار بیماری، کارکنان کمک‌رسانی سعی کردند تا بیشتر مردم را تشویق کنند تا در شهر دست‌های خود را بشویند. با این حال، آنها متوجه شدند که علیرغم روش‌های معمولاً نامنظم، بیشتر مردم از فواید شستن دست‌های خود آگاه بودند. یک کارکنان کمک‌رسان به نام استفن لوبی صابون Safeguard را توزیع کرد. این صابون، که بوی خوشایندی داشت و به راحتی کف می‌زد، در پاکستان به عنوان یک صابون برتر در نظر گرفته می‌شد. اما لوبی کشف کرد که تجربه لذت‌بخش‌تر صابون Safeguard منجر به حفظ بیشتر عادت می‌شود. قاعده اصلی تغییر رفتار این است که رفتارهایی که پاداش داده می‌شوند تکرار می‌شوند، و رفتارهایی که مجازات می‌شوند اجتناب می‌شود.
  17. یکی از راه‌های توسعه عادت‌ها این است که سیستم‌هایی را ایجاد کنید که به طور خودکار رفتارهای مورد نظر را پاداش می‌دهند یا آنهایی که نیستند را مجازات می‌کنند. به عنوان مثال، اگر کسی می‌خواهد عادت روزانه سرزدن به Starbucks را بشکند، یک حساب پس‌انداز ایجاد کنید و برای مبلغی که هر روز که قهوه نمی‌خورید بر روی آن واریز خودکار تنظیم کنید. وقتی می‌بینند که پول به حساب می‌رسد، یک پاداش روانی ایجاد می‌کند که مغز را تشویق می‌کند تا رفتار را تکرار کند.
  18. یکی از راه‌ها برای برانگیختن چندین عامل که باعث می‌شود عادت‌ها آسان‌تر تکرار شوند، پیگیری عادت است. به عنوان مثال، هر بار که یک عادت تکرار می‌شود روی تقویم علامت بگذارید. این موضوع مشخص می‌کند که آیا یک عادت انجام شده است یا خیر. اگر کامل نشده باشد، یک یادآوری برای تکمیل آن ارائه می‌دهد. این با ایجاد یک خواست روانی برای ادامه رفتارهای متوالی، عادت‌ها را جذاب می‌کند. این با ایجاد یک دستاورد برای هر بار که یک عادت انجام می‌شود، عادت را رضایت‌بخش می‌کند.
  19. بهبود فردی باید ترکیبی از کاوش عادت جدید و استفاده از عادت جدید باشد، یا بهبود عادت‌هایی که قبلاً توسعه یافته‌اند. هدف حدوداً 80٪ از زمان را به بهره‌برداری اختصاص دهید، با 20٪ اختصاص داده شده به کاوش. Google از کارکنان خود می‌خواهد تا حدود 80٪ از زمان خود را بر روی شغل واقعی خود و 20٪ بر روی پروژه‌های جانبی صرف کنند. این روش منجر به محصولاتی مانند Google AdWords و Gmail شده است.
  20. مغز انسان به طور طبیعی به چالش‌ها علاقه‌مند است، اما از آنهایی که خیلی سخت هستند اجتناب می‌کند. این بدین معناست که مردم از عادت‌هایی که خیلی آسان هستند خسته می‌شوند و عادت‌هایی که خیلی سخت هستند را کنار می‌گذارند. بنابراین، بهینه است که عادت‌ها بر اساس وظایفی در "محدوده Goldilocks" سختی شکل گیرند که فقط قابل مدیریت است. به عنوان مثال، بیشتر بزرگسالان در یک بازی بسکتبال یک به یک در برابر یک کودک چهار ساله سرگرمی نخواهند داشت. اما بیشتر بزرگسالان همچنین اگر مجبور باشند در برابر Lebron James بازی کنند، تسلیم می‌شوند.برای اینکه بازی لذت بخش و قابل تکرار باشد، در برابر یک همسن سطح بازی کنید.
stars icon
5 questions and answers
info icon

The lessons from Atomic Habits can be applied in today's business environment to enhance productivity and efficiency by focusing on small, consistent changes rather than large, sweeping ones. This approach, known as the aggregation of marginal gains, suggests that small improvements in a number of different aspects of a business can lead to significant overall improvement when they all work together. This could include changes in processes, employee habits, or even the physical environment. Additionally, the book emphasizes the importance of focusing on systems rather than goals. In a business context, this could mean focusing on improving processes and habits that lead to success, rather than just the end goal itself.

The concept of focusing on small changes rather than goals challenges existing paradigms in habit formation and achievement by shifting the focus from the end result to the process. Traditional paradigms often emphasize the importance of setting and achieving goals. However, this approach can lead to disappointment and a sense of failure if the goals are not met. On the other hand, focusing on small, incremental changes emphasizes the process and progress, which can lead to sustainable habits and long-term achievement. This approach also allows for flexibility and adaptability, as it is easier to adjust a small habit than to change a large goal.

A manufacturing company can apply the innovative approaches discussed in Atomic Habits by implementing small but consistent changes to their procedures. This could include optimizing the manufacturing process, improving the quality of materials used, or enhancing the training programs for employees. These small changes, when compounded over time, can lead to significant improvements in the company's performance. It's also important to focus on systems rather than goals. While goals are useful for setting a direction, it's the systems that enable progress. By improving the systems and processes, a manufacturing company can achieve better results.

View all 5 questions
stars icon Ask follow up

خلاصه

هر سال جدید، میلیون ها نفر به خود قول می دهند که در سال آینده عادت های جدیدی را شکل دهند یا عادت های بد را بشکنند. اما معروف است که بیشتر این قول ها به زودی شکسته می شوند. چرا؟ چرا شکل دادن به عادت ها اینقدر سخت است؟ چرا شکستن عادت های بد اینقدر سخت است؟ جواب "اتمی" است.

وقتی 100 را در 1.01 ضرب می کنید، جواب فقط 101 است. اگر 100 را در 1.01 ده بار ضرب کنید، جواب فقط 110.5 است. اما اگر آن را پنجاه بار ضرب کنید، جواب به 164.5 می رسد. و وقتی آن را 100 بار ضرب می کنید، جواب به بیش از 270 می رسد. حالا 100 را در 1.01 بیش از 500 بار ضرب کنید، و جواب بیش از 14,477 می شود. مانند بهره ای که تراکم می یابد، وقتی یک بهبود کوچک را بارها و بارها انجام می دهید، به یک تغییر عظیم تبدیل می شود. این ایده پشت "عادت های اتمی" است. عادت های اتمی بهبودهای جزئی در سیستم های زندگی شما هستند، که به تنهایی بی اهمیت هستند، اما در کنار هم مسیر زندگی شما را تغییر می دهند.

stars icon
5 questions and answers
info icon

The ideas in Atomic Habits have significant potential for real-world implementation. The concept of atomic habits is about making small, incremental changes that compound over time, leading to significant improvements. This approach can be applied in various aspects of life, including personal development, health, productivity, and business. For instance, in a business context, a company could implement atomic habits by encouraging employees to make small, consistent improvements in their work, which could lead to significant overall progress over time.

Potential obstacles companies might face when applying the concept of Atomic Habits could include resistance to change, lack of understanding of the concept, and difficulty in tracking small improvements. To overcome these, companies could provide education and training on the concept of Atomic Habits, create a supportive environment for change, and implement systems to track and celebrate small improvements.

The lessons from Atomic Habits can be applied in today's business environment in several ways. Firstly, businesses can focus on making small, incremental improvements in their processes, products, or services. These small changes, when compounded over time, can lead to significant improvements. Secondly, businesses can apply the concept of habit formation to improve employee productivity and efficiency. By encouraging employees to form good habits, businesses can increase their overall performance. Lastly, the concept of breaking bad habits can be applied in a business context to eliminate unproductive practices and behaviors.

View all 5 questions
stars icon Ask follow up

چگونه عادت ها را شکل می دهیم؟

در سال 1898، یک دانشمند به نام ادوارد تورندیک یک آزمایش انجام داد که در آن گربه ها را در یک جعبه قرار داد که طوری طراحی شده بود که گربه ها می توانستند اگر کار درستی را انجام دهند، از آن خارج شوند. این کارها می توانستند کشیدن یک دسته یا قدم زدن روی یک صفحه باشد. هنگامی که گربه ها کار صحیح را کشف می کردند، یک درب باز می شد و آنها را به سمت یک کاسه غذا می برد. وقتی او برای اولین بار گربه ها را در جعبه قرار داد، آنها آزمایش می کردند و پس از چند دقیقه، راه فرار از جعبه را کشف می کردند.

stars icon
5 questions and answers
info icon

Small businesses can use the frameworks in Atomic Habits to foster growth and productivity by applying the principles of habit formation to their operations. For instance, they can make it obvious, attractive, easy, and satisfying to perform productive behaviors. They can also use the concept of habit stacking to create a series of actions that lead to a desired outcome. Additionally, they can leverage the power of immediate rewards to reinforce positive behaviors and the cost of negative ones to discourage unproductive actions.

A traditional sector company can apply the habit formation techniques discussed in Atomic Habits in several ways. Firstly, they can create an environment that makes good habits easier and bad habits harder. This could involve restructuring workspaces or processes to encourage productive behavior. Secondly, they can make use of habit stacking, where a new habit is tied to an existing habit, making it easier to adopt. For example, if employees already have a habit of attending a weekly meeting, a new habit of discussing innovative ideas could be stacked onto this. Lastly, they can focus on making small, incremental changes rather than trying to make big changes all at once. This approach, known as the '1% rule', can lead to significant improvements over time.

Atomic Habits by James Clear is highly relevant to contemporary discussions about habit formation and breaking. The book delves into the psychology behind habits, providing insights into why it's challenging to form new habits and break bad ones. Clear presents practical frameworks to help individuals make decisions that foster good habits and break harmful ones. The book's relevance lies in its scientific approach to habit formation, which resonates with current psychological and neuroscientific understandings. It also addresses the societal issue of productivity and self-improvement, making it a significant contribution to the ongoing discourse.

View all 5 questions
stars icon Ask follow up

در ابتدا، گربه ها به صورت تصادفی آزمایش می کردند، اما همانطور که تورندیک آزمایش را تکرار می کرد، گربه ها یاد می گرفتند چگونه فرار کنند و هر بار سریعتر و سریعتر می شدند. در سه آزمایش اول، میانگین زمان فرار گربه ها 1.5 دقیقه بود. در سه آزمایش آخر، فقط 6.3 ثانیه طول کشید. تورندیک الگوی یادگیری را که گربه ها نشان می دادند به این شکل توصیف می کند: "رفتارهایی که پیامدهای رضایت بخش دارند، معمولا تکرار می شوند و آنهایی که پیامدهای ناخوشایند دارند، کمتر تکرار می شوند." اگر کسی بخواهد یک کتاب بخواند یا به عنوان بخشی از روتین روزانه ورزش کند، اغلب به عنوان یک وظیفه از قدرت اراده دیده می شود. بسیاری فکر می کنند که برای انجام کاری که واقعا نمی خواهیم انجام دهیم، نیاز به استحکام ذهنی و اخلاقی داریم. اما این روش ناکارآمدی برای شکل دادن به عادت های جدید است که، اغلب، مقدر است که فرو بریزند.

stars icon
5 questions and answers
info icon

A startup can leverage the frameworks and techniques presented in Atomic Habits to foster good habits among its team members by implementing the following strategies:

1. Make the desired habits obvious: Clearly define the habits that are beneficial for the team and the organization. Make sure everyone understands them and knows how to implement them.

2. Make the desired habits attractive: Show the benefits of these habits and how they contribute to the success of the team and the organization.

3. Make the desired habits easy: Remove any barriers that might prevent team members from adopting these habits. Provide necessary resources and support.

4. Make the desired habits satisfying: Provide positive reinforcement when team members adopt these habits. This could be in the form of recognition, rewards, or simply positive feedback.

Remember, habits are formed through repetition and consistency. So, it's important to encourage and support team members in maintaining these habits over time.

Atomic Habits, by James Clear, challenges the existing paradigm that forming new habits is a task of willpower by suggesting that it's more about creating systems that make it easier to follow good habits. Clear argues that focusing on the system, rather than the goal, is the key to habit formation. He emphasizes the importance of making small, incremental changes that over time lead to significant results. This approach is more sustainable and less reliant on willpower, which can be inconsistent and deplete over time. Clear's approach is about making the habit so easy that you can't say no, which is a stark contrast to the traditional view of habit formation as a test of mental fortitude.

The concept of 'behaviors followed by satisfying consequences tend to be repeated' is a fundamental principle in the psychology of habit formation. It's based on the idea that actions which result in positive outcomes are more likely to be repeated in the future. This is because the brain associates the behavior with the positive outcome, creating a feedback loop that encourages the repetition of the behavior. For example, if reading a book or exercising leads to feelings of accomplishment or well-being, these behaviors are more likely to become habitual. On the other hand, behaviors that lead to negative or unpleasant outcomes are less likely to be repeated, as the brain seeks to avoid these negative feelings.

View all 5 questions
stars icon Ask follow up

چارچوب چهار مرحله ای برای شکل دادن به عادت

فرآیند توسعه یک عادت می تواند به یک فرآیند چهار مرحله ای تقسیم شود. اول، مغز یک سیگنال را برای انجام یک عمل خاص دریافت می کند، یا که با یک عمل خاص مرتبط است. سپس این سیگنال باعث می شود مغز یک اشتیاق برای انجام آن عمل را تولید کند. سوم، ما به این اشتیاق با انجام عمل پاسخ می دهیم. در نهایت، ما یا یک پاداش یا یک عواقب را دریافت می کنیم.اگر این یک پاداش باشد، مغز ما برای تکرار حلقه در آینده تحریک می شود و عادت شروع به شکل گیری می کند.

stars icon
1 questions and answers
info icon

There are many ways to train for exercise, here are some basic steps:

First, determine your exercise goals. This could be gaining muscle, losing weight, improving cardiorespiratory function, etc.

Second, choose an exercise that suits you. For example, if your goal is to gain muscle, then weight training might be a good choice. If your goal is to improve cardiorespiratory function, then aerobic exercise might be more suitable for you.

Then, make an exercise plan. This should include the number of days you exercise per week, the time you exercise each time, and the intensity of each exercise.

Finally, be persistent. Exercise training takes time and effort, don't expect to see results immediately. As long as you stick with it, you will see progress.

Remember, proper nutrition and adequate rest are also important parts of exercise training.

stars icon Ask follow up

چهار مرحله می تواند احتمال بیشتری برای فعال شدن این حلقه پاداش در مغز ایجاد کند و بنابراین، احتمال بیشتری برای تبدیل شدن به یک عادت دائمی دارد. (1) آن را آشکار کنید. (2) آن را جذاب کنید. (3) آن را آسان کنید. (4) آن را رضایت بخش کنید. هر یک از این موارد یک مرحله از حلقه ذکر شده در بالا را پوشش می دهد. مردم اغلب دستاورد کارهای سخت را تحسین می کنند، اما واقعیت این است که هر چه یک کار سخت تر باشد، تشکیل دادن عادت از آن سخت تر است.

stars icon Ask follow up

این دقیقاً همان چیزی است که سازندگان ژاپنی خودروها و الکترونیک انجام دادند. آنها تا حد ممکن برای کارگران خود آسان ساختند تا عادت ها را شکل دهند و هر کاری که نیاز داشتند را به صورت کارآمد و دقیق انجام دهند. در نتیجه، تا سال 1974 تلویزیون های آمریکایی پنج برابر تماس های خدماتی بیشتری نسبت به همتایان ژاپنی خود دریافت کردند. و تا سال 1979 سازندگان ژاپنی مجموعه های خود را سه برابر سریع تر از سازندگان آمریکایی مونتاژ کردند. در مقابل، یک عادت بد می تواند با وارون کردن این چهار مرحله شکسته شود:

stars icon Ask follow up
  1. یک عادت را غیرقابل مشاهده کنید تا هیچ سیگنالی دریافت نشود.
  2. یک عادت را غیرجذاب کنید تا هر گونه تمایلی را زیر سوال ببرد.
  3. یک عادت را سخت کنید تا پاسخ دادن سخت تر شود.
  4. یک عادت را نارضایت کننده کنید تا مغز تحریک نشود تا آن را تکرار کند.

در اینجا برخی از ترفندهایی وجود دارد که می توان برای برآورده کردن این چهار مرحله استفاده کرد: محیط خود را طراحی کنید تا بیشترین سیگنال ها برای عادت های خوب ایجاد کنید و این سیگنال ها را آشکار و غیرقابل اجتناب کنید. یک "می خواهم انجام دهم" را با یک "نیاز به انجام دادن" جفت کنید. "فقط مجازم تا پس از دویدن روی تردمیل، Netflix را تماشا کنم." تا حد ممکن عادت های خود را خودکار کنید. در فناوری سرمایه گذاری کنید که انجام کارهای معمولاً سخت را آسان تر می کند. تقویت کنید. پس از انجام یک عادت، یک پاداش فوری استفاده کنید. "من فایل های کامپیوترم را در پایان روز مرتب می کنم و وقتی کارم تمام شد، یک بیرون می نوشم."

stars icon Ask follow up

یک مطالعه موردی درباره عادت های اتمی در عمل

از سال 1908 تا 2003، تیم ملی دوچرخه سواری بریتانیا یکی از بدترین ها در اروپا بود. در طی حدود 100 سال، آنها فقط یک مدال طلا در المپیک بردند و هرگز تور دوچرخه سواری فرانسه، که بزرگترین مسابقه همه دوچرخه سواری است، را برنده نشدند. سپس، در سال 2003، تیم دیوید بریلسفورد را به عنوان مدیر عملکرد استخدام کرد. استراتژی ای که بریلسفورد به آن تعهد کرد، آنچه او "تجمع افزایش های حاشیه ای" نامید تا به هر چیزی که تیم انجام می داد، بهبود های کوچک 1% ایجاد کند.

stars icon Ask follow up

تیم بریلسفورد صندلی های دوچرخه های خود را کمی طراحی مجدد کرد تا آنها را راحت تر کند. آنها الکل را بر روی تایرهای خود اعمال کردند تا گریپ کمی با مسیر بهبود یابد. آنها از سوارکاران خواستند تا شورت های گرم را برای حفظ دمای ایده آل در ران های خود بپوشند.آنها پارچه ها را در تونل های باد آزمایش کردند تا پارچه هایی که کمی بیشتر هوادینامیک بودند را پیدا کنند. آنها لباس های خود را عوض کردند و لباس مسابقه داخلی را در فضای باز پوشیدند زیرا کمی سبک تر و هوادینامیک تر بودند. آنها بیوسنسورها را پوشیدند و ژل های ماساژ مختلف را آزمایش کردند. آنها یک جراح استخدام کردند تا به آنها یاد دهد چگونه بهتر دست های خود را بشویند تا از بیماری جلوگیری کنند. آنها بالش ها و تشک هایی را آزمایش کردند که به سوارکاران خواب بهتری می دادند. آنها حتی داخل ون خود را سفید رنگ کردند تا راحت تر گرد و خاک را ببینند که هوادینامیک دوچرخه های آنها را کاهش می داد.

stars icon Ask follow up

هر یک از این تغییرات به تنهایی نمی توانست عملکرد تیم را به طور معنی داری تغییر دهد. اما در مجموع، آنها تغییر چشمگیری ایجاد کردند. تا المپیک 2008، تیم بریتانیا هشت مدال طلا بدست آورد، چهار برابر بیشتر از هر تیم دیگری. در سال 2012 آنها این کار را با بردن چندین رکورد جهانی و اولین برد تور دوچرخه سواری فرانسه تکرار کردند. سپس آنها در سال های 2013، 2015، 2016، 2017 و 2018 دوباره تور دوچرخه سواری فرانسه را بردند.

stars icon Ask follow up

راز واقعی بهبود خود

بهبود خود اغلب به عنوان یک عملکرد از انگیزه و اهداف تعریف می شود. اما اهداف و انگیزه فقط بخش کوچکی از تصویر بزرگتر هستند. بخش بسیار مهم تری از بهبود خود سیستم هایی است که در زندگی روزمره یک فرد قرار می گیرند.

وقتی افراد بر روی اهداف تمرکز می کنند، با چهار مشکل روبرو می شوند: برندگان و بازندگان همان اهداف را دارند، بنابراین نشان دهنده خوبی برای تشخیص دلیل برخی برنده و برخی بازنده نیست. دستیابی به یک هدف فقط یک تغییر لحظه ای است و سپس شما شروع به خواستن چیز دیگری می کنید. شما حتما تمام اهداف خود را برآورده نمی کنید، بنابراین تمرکز زیاد بر روی آنها می تواند برای ذهن شما فاجعه بار باشد. اهداف به یک چیز خاص هدف می گیرند، نه تغییر مداوم، و با پیشرفت بلند مدت مغایرت دارند. با اهداف خود مشغول نشوید - به جای آن، بر روی سیستم های مداوم تغییر تمرکز کنید. به این صورت فکر کنید: تقریبا غیرممکن است که از صفر به 100٪ بهبود برسید، اما بسیار آسان تر است که از صفر به 1٪ به 2.1٪، سپس 3.3٪ و به همین ترتیب برسید.

stars icon
1 questions and answers
info icon

Building passive income involves several steps:

First, identify a viable source of passive income. This could be real estate investments, dividend stocks, peer-to-peer lending, or creating a blog or YouTube channel.

Next, save and invest your money in your chosen source. This might involve buying properties to rent out, purchasing stocks that offer dividends, or investing time and money into creating content for a blog or YouTube channel.

Once your source of passive income is established, it's important to manage it effectively. This could involve hiring a property manager for your real estate, regularly reviewing your stock portfolio, or consistently creating and uploading new content.

Remember, building passive income takes time and effort, but the potential financial rewards can be significant.

stars icon Ask follow up

Download and customize more than 500 business templates

Start here ⬇️

Go to dashboard to view and download stunning resources

Download