خلاصه
برای اینکه بدانید سازمان شما چقدر برای رسیدن به اهداف خود مناسب است و چه عواملی توانایی آن را برای اجرای تغییر تأثیر میدهد، به یک ابزار قدرتمند نیاز دارید. چارچوب مک کینزی 7S از 50 سال پیش تا به حال برای این منظور خدمت کرده است. با ارائه ما، شما میتوانید ضعفهای فرآیندهای کسب و کار خود را شناسایی کنید، عملکرد را بهبود بخشید، هماهنگی را حفظ کنید و تغییر را با بیشترین کارایی مدیریت کنید.
برجستههای اسلاید
از این اسلاید برای اشاره به هفت عنصر چارچوب استفاده کنید. آنها شامل استراتژی، ساختار، سیستمها، ارزشهای مشترک، سبک، کارکنان و مهارتها هستند. در زیر، شما میتوانید اطلاعات بیشتری در مورد هر یک از عناصر چارچوب مک کینزی 7S پیدا کنید.
با این اسلاید، شما میتوانید مزایا استفاده از مدل مک کینزی 7S را برجسته کنید. شما میتوانید اشاره کنید که این مدل تأثیرات گستردهتر هر تغییر را نشان میدهد و به سازمان کمک میکند تا متوجه شود چه باید بکند تا به هدف خود برسد.
از این اسلاید برای نشان دادن مدل مک کینزی 7S در عمل از طریق یک مطالعه موردی استفاده کنید. [related bracelet="caseppt"] اعتبار را افزایش میدهند و حمایت از شرط اصلی شما را توضیح میدهند و چگونگی حل مشکلات را توضیح میدهند؛ آنها تصاویر بهتری را "نقاشی" میکنند و احساسات را برانگیزاند.
بررسی کلی
"در کتاب در جستجوی برتری، که توسط مشاوران سابق مک کینزی، توماس جی. پیترز و رابرت اچ. واترمن نوشته شده است، چارچوبی از عوامل متقابل که توانایی یک سازمان برای تغییر را تأثیر میدهد، نقشهبرداری شده است. عدم وجود سلسلهمراتب بین این عوامل نشان میدهد که پیشرفت قابل توجه در بخشی از سازمان بدون کار کردن بر روی دیگران سخت خواهد بود،" وبسایت مک کینزی & Co میگوید.
بر اساس مک کینزی، هفت عنصر چارچوب عبارتاند از:
- استراتژی – این برنامه سازمان شما برای ساخت و حفظ یک مزیت رقابتی نسبت به رقبای خود است.
- ساختار – این نحوه سازماندهی شرکت شما است (یعنی چگونگی ساختار بخشها و تیمها، از جمله گزارشات به چه کسی).
- سیستمها – فعالیتهای روزانه و روشهایی که کارکنان برای انجام کار استفاده میکنند.
- ارزشهای مشترک – اینها ارزشهای اصلی سازمان هستند، که در فرهنگ سازمانی و اخلاق کار عمومی نشان داده میشوند. آنها زمانی که مدل اولیه توسعه یافت "اهداف فراگیر" نامیده شدند.
- سبک – سبک رهبری که اتخاذ شده است.
- کارکنان – کارکنان و تواناییهای عمومی آنها.
- مهارتها – مهارتها و صلاحیتهای واقعی کارکنان سازمان.
کاربرد
سرویس بهبود جریان کار، Tallyfy، این مراحل را در راه پیاده سازی مدل McKinsey 7S فهرست می کند:
- رشته های آزاد را تشخیص دهید - اولین گام درباره خودارزیابی است، تیم Tallyfy می گوید. ببینید که تمام عناصر هماهنگ هستند و رشته های آزادی وجود ندارد زیرا با یک برش، همه چیز ممکن است سقوط کند.
- اهداف خود را تعیین کنید - اهداف روشنی برای سازمان برای رسیدن با مهلت ها ایجاد کنید و هدف را در نیروی کار ایجاد کنید. "با اتصال تمام عناصر، آن را به عنوان یک طرح برای طراحی استراتژی استفاده کنید. بنابراین، اطمینان حاصل کنید که برنامه یا هدف تعیین شده با بقیه هماهنگ است،" متخصصان می گویند.
- تشخیص دهید که چه چیزی نیاز به تغییر دارد - همانطور که روی استراتژی کار می کنید، احتمال دارد برخی از بخش های سازمان را پیدا کنید که با برنامه کار هماهنگ نیست. حالا وقت آن است که تصمیم بگیرید تغییراتی که باید انجام شود، قسمت های جدیدی ایجاد کنید اگر لازم است و تمرکز خود را بر حفظ هماهنگی قرار دهید.
- برنامه خود را به اقدام تبدیل کنید - اجرای پروژه خسته کننده است و ممکن است سوالات جدیدی را مطرح کند و بیشتر از آنچه تعیین شده است نیاز داشته باشد. برای تیم اجرایی حیاتی است که با ضربات حرکت کنند، برای ارتباط موثر در تماس باشند و اطمینان حاصل کنند که تمام عناصر متصل هستند.
مثال
ابزارهای ذهنی، منبعی برای بهبود مدیریت، رهبری و مهارت های اثربخشی شخصی، چارچوب McKinsey 7S را با این مثال نشان می دهد.
تصور کنید که Whitehawk Electronics یک استارتاپ است که پنج عضو تیم دارد. چون Whitehawk Electronics یک کسب و کار در حال توسعه است، تقریباً فقط بر روی دیدگاه و ارزش های بنیانگذار تکیه می کند. بیایید او را Alix بنامیم. استارتاپ به یک بازار می فروشد و از سیستم های IT و حسابداری آماده به کار استفاده می کند. با رشد کسب و کار، با این حال، تعداد کارکنان به 30 نفر می رسد و Whitehawk Electronics شروع به بررسی و تسخیر بازارهای مختلف می کند. نیازهای مشتریان جدید مهارت های جدیدی را در بخش های مختلف نیاز دارد: از بازاریابی تا مدیریت مالی. Alix تصمیم می گیرد تا تجزیه و تحلیل چارچوب McKinsey 7-S را اعمال کند و متوجه می شود که استراتژی فروش در حال توسعه شرکت او دیگر با مجموعه مهارت های کسب و کار کوچک هماهنگ نیست.
به دلیل جریان سریع کارکنان جدید و تغییرات در فناوری، برخی از کارکنان مهارت های سیستمی لازم را ندارند. بر این اضافه، ارزش ها و ماموریت سازمان برای همه اعضای تیم واضح نیست. پس از انجام تجزیه و تحلیل مدل McKinsey 7S و کشف این موضوع، Alix با معرفی برنامه های آموزش و یادگیری مشکلات را حل می کند و تمام عناصر کلیدی Whitehawk را دوباره هماهنگ می کند.
