Download, customize, and translate hundreds of business templates for free
Go to dashboard to download stunning templates
Downloadاستیو جابز به عنوان نماد نوآوری و تخیل کاربردی، شش صنعت را دگرگون کرد و شرکت اپل را ارزشمندترین شرکت جهان ساخت.
اما چه اصولی او را یکی از بزرگترین مخترعان و بینایان محصولات قرن 21 کرد؟
زندگینامه نویس والتر ایزاکسون پرده از این راز برمیدارد. بر اساس بیش از 40 مصاحبه با جابز، به علاوه بینشهایی از 100 عضو خانواده، دوستان، رقبا و همکاران، Steve Jobs: The Exclusive Biography مطالعه جامعی از مردی است که تاریخ را تغییر داد.
بهترین راه برای ایجاد ارزش در قرن 21 این است که خلاقیت را با فناوری متصل کنیم. این یک زندگینامه از یک رویادیدار خلاق است که شرکت با ارزش ترین جهان را ساخت که پرش های تخیلی را با شگفتی های مهندسی ترکیب کرد. این کتاب دستاوردها، اشتباهات و فرآیندهای تفکر جابز را پوشش می دهد. و به تمام جنبه های زندگی او می پردازد: از دوران کودکی تا تمام پروژه های نوآورانه که رهبران تجاری و کارآفرینان می توانند از آنها حکمت بکشند.
Questions and answers
پس از دانشگاه، جابز روزهای خود را با حضور در کلاس های Stanford و کار برای Atari سپری می کرد. جابز و وزنیاک به جلسات Homebrew Computer Club می رفتند، که هکرها را تشویق می کرد تا کامپیوترهای خود را بسازند. در یکی از جلسات، وزنیاک به ایده ای رسید که یک صفحه کلید و صفحه نمایش را در یک کامپیوتر یکپارچه برای استفاده روزمره قرار دهد. جابز او را متقاعد کرد تا شرکتی را برای فروش کامپیوترهای شخصی شروع کنند و موفق شد سفارش برای دویست قطعه دریافت کند. این چگونگی تولد اپل بود. جانشین آن، اپل II، دوران کامپیوترهای شخصی را راه اندازی کرد و یک موفقیت تجاری بزرگ شد. در طی 16 سال بعد، تقریبا شش میلیون واحد از اپل II فروخته شد. اپل در 12 دسامبر 1980 عرضه عمومی شد و ارزش شرکت را 1.79 میلیارد دلار اعلام کرد. در تنها 25 سالگی، جابز 256 میلیون دلار ارزش داشت.
Questions and answers
طراحی محصولات عالی
برای ایجاد جذابیت بازاریابی در اپل، جابز مارکولا را در کنار خود داشت. مارکولا اصول خود را در یک صفحه نوشت، با عنوان ""فلسفه بازاریابی اپل"" که سه نکته را تأکید می کرد.
مردم یک محصول یا شرکت را بر اساس سیگنال هایی که ارسال می کند قضاوت می کنند. اگر یک محصول به صورت سست و ناکارآمد ارائه شود، به همان صورت درک خواهد شد. اگر شرکت آنها را "به صورت حرفه ای خلاقانه" ارائه دهد، ما "کیفیت های مورد نظر را نسبت خواهیم داد." این اصول در هسته رویکرد جابز به محصولات بوده است. همانطور که جابز بعداً بازگو کرد، مارکولا به او آموخت که تجربه لمسی باز کردن جعبه آیفون، تنظیم کننده تن برای چگونگی درک مشتری از محصول خواهد بود.
Questions and answers
جابز متقاعد بود که طراحی صنعتی عالی اپل را متمایز خواهد کرد. طراحی ها باید "به طور غریزی واضح" باشند. محصولات با جدیت و حس بازی ساده بودند. بهترین محصولات "ویجت های کامل" بودند که از ابتدا تا انتها طراحی شده بودند و نرم افزار و سخت افزار به طور نزدیکی با هم سازگار بودند.
جابز اصرار داشت که ماشین ها باید دوستانه به نظر برسند. او حتی از بررسی برد مدار چاپی و سایر قطعات نیز دریغ نمی کرد. وقتی مهندسان اعتراض کردند که هیچ کس هرگز آن را نخواهد دید، جابز گفت که می خواهد مکینتاش تا حد ممکن زیبا باشد. زیبایی و صنایع دستی باید به طور کامل انجام شود. وقتی مکینتاش تکمیل شد، جابز امضای هر عضو درون مکینتاش را حک کرد. با لحظاتی مانند این، او باعث شد تیم خود کار خود را به عنوان هنر ببیند.
ساخت تیم های درجه یک
آزمون جابز برای استخدام افراد در تیم مکینتاش این بود که مطمئن شود آنها به محصول شور و شوق دارند. او به طرز چشمگیری نمونه اولیه را رونمایی می کرد و اگر چشمان آنها روشن شد و به سمت موس رفتند، او آنها را استخدام می کرد. جابز بی رحمانه کارمندانی را که او آنها را "بازیکنان B" می نامید، اخراج می کرد. هنگامی که تیم رشد می کند، به طور طبیعی، بازیکنان B وارد می شوند و آنها شروع به جذب بازیکنان C می کنند. "تجربه مکینتاش به من آموخت که بازیکنان A دوست دارند فقط با بازیکنان A دیگر کار کنند، که به این معنی است که نمی توانید بازیکنان B را مورد لطف قرار دهید." در حضور او، واقعیت قابل انعطاف بود و مردم مسحور می شدند.
فیلد واقعیت تحریف جابز یک تحریف خودکامگی بود. چون او می توانست تیم خود را متقاعد کند که این کار غیرممکن نیست، آنها موفق به دست یافتن به غیرممکن شدند.استیو جابز در کارکنان اپل شور و شوقی برای ایجاد محصولات پیشرو و باوری که می توانند کارهای ناممکن را انجام دهند، القا کرد. "با انتظار داشتن از آنها برای انجام کارهای بزرگ، می توانید آنها را به انجام کارهای بزرگ ترغیب کنید"، جابز توضیح داد.
Questions and answers
راه اندازی محصولات یادگار
جابز در راه اندازی محصولات برتر بود. برای راه اندازی مکینتاش در سال 1984، او ریدلی اسکات را استخدام کرد تا تبلیغاتی تند و تیز بسازد که IBM را به عنوان برادر بزرگ از 1984 جورج اورول نشان می داد و مکینتاش را به عنوان یک زن جوان و شوریده که برای آزادی شخصی ایستادگی می کرد، معرفی می کرد. تبلیغات یک حساسیت بود و توسط Advertising Age به عنوان بزرگترین تبلیغات همیشگی انتخاب شد. بخش دوم از راهنمای بازی، انفجارهایی از پوشش رسانه ای بود که مانند یک واکنش زنجیره ای خود را تغذیه می کرد. جابز می دانست چگونه هیجان را افزایش دهد و از غرایز رقابتی خبرنگاران برای کسب پوشش مطلوب استفاده کند. سومین مؤلفه، معرفی محصول به گونه ای بود که مانند یک لحظه عصر جدید در تاریخ به نظر می رسید. مکینتاش اولین کامپیوتری بود که خود را معرفی کرد.
Questions and answers
با وجود هیجان، فروش مکینتاش به سرعت شروع به کاهش کرد زیرا کامپیوتر ضعیف بود. مزاج بی ثبات جابز به طور فزاینده ای منجر به تعارض با کارکنان اپل و کش مکش با مدیر عامل جان اسکالی شد. وقتی کارها به بن بست رسید، هیئت مدیره اجبار جابز را برای ترک اپل کرد. همانطور که آرتور راک، عضو هیئت مدیره اپل، گفت: "بهترین چیزی که تا به حال برای استیو اتفاق افتاده است این است که ما او را اخراج کردیم، به او گفتیم برو." این یک تجربه یادگیری بود که او را برای سال های بعدی در اپل آماده کرد.
جابز بدون محدودیت بود و در همه غرایز خود شرکت کرد. اولین غریزه او شور و شوق برای طراحی بود. جابز 100,000 دلار هزینه ثابت برای طراحی لوگو برای کسب و کار دوم خود، NeXT، پرداخت کرد. او اصرار داشت که ایستگاه کار به شکل یک مکعب شکل گرفته باشد که مجبور به کمپرومی های مهندسی زیربهینه می شود. این وسواس با کمال منجر به تاخیر در راه اندازی محصول NeXT شد. وقتی کامپیوتر NeXt در نهایت در سال 1989 منتشر شد، فقط 400 واحد در ماه فروخت و شرکت شروع به خونریزی شدید کرد. NeXT مجبور شد سیستم عامل خود را مجوز دهد و تولید سخت افزار را متوقف کند. جابز با پیکسار موفق تر بود، جایی که او یک سری از فیلم های انیمیشن دیجیتال را تولید کرد و به عنوان یک میلیاردر خارج شد.
بازگشت به اپل
در دهه 90، اپل سهم بازار خود را به مایکروسافت از دست داده بود. این شرکت به شدت به دنبال یک سیستم عامل بود که می تواند مشکلات شبکه و مدیریت حافظه آن را حل کند. سیستم عامل NeXT بهترین گزینه بود. در نهایت اپل NeXT را به قیمت 400 میلیون دلار خرید و جابز به عنوان مشاور رئیس هیئت مدیره بازگشت. فوراً، او افراد مورد اعتماد از NeXT را در رده های بالای اپل قرار داد. به زودی، جابز به عنوان مدیر عامل به فرمانروایی برگشت.وقتی جابز از ماراکولا در مورد تغییر وضعیت اپل مشورت خواست، او پاسخ داد که شرکت های ماندگار می دانند چگونه خود را دوباره اختراع کنند. مایکروسافت اپل را در بازار کامپیوترهای شخصی شکست داده بود. اپل باید تحولی را تجربه کند و شرکتی شود که چیزی جدید بسازد.
Questions and answers
تمرکز
یکی از نقاط قوت بزرگ جابز تمرکز بود. او از هر تیم محصول خواست که کار خود را ارائه دهند و دلیل وجود خود را توجیه کنند. خط محصولات اپل در هرج و مرج بود، با بیش از 12 نسخه مختلف از مکینتاش در حال تولید. پس از چند هفته، جابز یک نمودار ساده چهار خانه ای با "مصرف کننده" و "حرفه ای" در ستون ها و "دسکتاپ" و "قابل حمل" در ردیف ها رسم کرد. کار اپل این بود که یک محصول عالی در هر یک از این چهار خانه بسازد.
Questions and answers
بر خلاف دوره قبلی او، جابز با نمایش واقع بینانه توجه به جزئیات در مدیریت شرکت، کسانی که به فیلد واقعیت او عادت کرده بودند را شوکه کرد. همانطور که عضو هیئت مدیره اد ولارد گفت: "او یک مدیر شد، که متفاوت از یک مدیر اجرایی یا رویاپرداز است." او تمایل خود به ساخت همه چیز در داخل خانه را رها کرد و تولید سخت افزار را کاملاً برون سپاری کرد.
یک بار در سال، جابز 100 نفر از کارکنان ارزشمند خود را برای یک بازنشستگی با خود می برد. آنها در مورد ده چیزی که اپل باید بعد از آن انجام دهد بحث می کردند. مردم برای ارائه پیشنهادات می جنگیدند و پس از بحث و جدل زیاد، 10 چیز روی تخته نوشته می شد. سپس جابز هفت مورد پایینی را حذف می کرد و اعلام می کرد که "ما فقط می توانیم سه مورد را انجام دهیم."
Questions and answers
به طور متفاوت فکر کن
به عنوان مدیر عامل، جابز می خواست نشان دهد که اپل هنوز زنده است و برای چیزی خاص ایستاده است. بنابراین او از لی کلو، مدیر خلاقیت چیات / دی که تبلیغات 1984 را ساخته بود، خواست تا یک کمپین نمادین ایجاد کند. همانطور که جابز گفت: "ما فراموش کرده ایم که کی هستیم. یک راه برای یادآوری اینکه کی هستید، این است که به یاد داشته باشید که قهرمانان شما کی هستند." کمپین به طور متفاوت فکر کن یکی از ماندگارترین کمپین های چاپی در تاریخ بود. این کمپین پرتره های بدون عنوان سیاه و سفید از شخصیت های نمادین مانند دالایی لاما، لنون، ادیسون و ریچارد فاینمن را با لوگوی اپل و عبارت ساده: "به طور متفاوت فکر کن" نشان می داد. جابز باعث شد مردم فقط با استفاده از کامپیوتری که استفاده می کردند، خود را به عنوان شورشگران خلاق ببینند. همانطور که لری الیسون گفت: "استیو تنها برند سبک زندگی را در صنعت فناوری ایجاد کرد."
Questions and answers
طراحی مهندسی را تعیین می کند
در بیشتر شرکت ها، بخش های مهندسی مشخصات را به اشتراک می گذاشتند و از طراحان خواسته می شد که مواردی را ارائه دهند. در زیر نظر جابز، طراحی مهندسی را تعیین می کرد. هر روز، جابز استودیوی طراحی را گشت می زد، محصولات در حال توسعه را بررسی می کرد و تغییراتی را پیشنهاد می کرد. این به او دید کلی از استراتژی اپل و نقشه راه آن برای سه سال آینده می داد.
Questions and answers
ایمک، یک کامپیوتر همه در یکی با ظاهر شفاف خیره کننده، اولین محصول نمادین جدید بود که از تمرکز محصول و طراحی جابز به دست آمد.iMac سریعترین کامپیوتر فروش رفته در تاریخ اپل شد، با 32٪ فروش از خریداران اولیه. در ژانویه 2000، سیستم عامل نسل بعدی مکینتاش، OSX، منتشر شد.
اپل به فروشگاهها میرود
جابز از کنترل هر جنبه از تجربه کاربر نهایی وسواس داشت. او از اینکه iMac آیندهنگر باید در قفسههای فروشگاهی کنار Dell و Compaq قرار بگیرد، متنفر بود، که این موضوع آن را به یک کالای عمومی تبدیل میکرد. قرار دادن فروشگاههای اپل در مراکز خرید و خیابانهای برجسته باعث میشد کاربران ویندوز از کنجکاوی سر بزنند. اپل سپس فرصت مییافت تا دیدگاه خود را در مورد نوآوری ارائه دهد و آنها را تبدیل کند. فروشگاههای اپل اصول و ارزشهای محصولات اپل را تداعی میکردند: شاد، آسان، خلاق و مدرن. تا ژوئیه 2011، 326 فروشگاه اپل وجود داشت. میانگین درآمد هر فروشگاه 34 میلیون دلار بود. فروشگاههای اپل اپل را به یک برند لوکس تبدیل کردند.
در سال 2001، پس از انفجار حباب داتکام، جابز استراتژی مرکز دیجیتال اپل را راهاندازی کرد، جایی که کامپیوتر به یک مرکز متمرکز تبدیل میشد که دستگاههایی از قبیل پخشکنندههای موسیقی تا ضبطکنندههای ویدیویی را به خود متصل میکرد. این دستگاهها با کامپیوتر همگام میشدند و این کامپیوتر تصاویر، موسیقی، ویدیو و تمام جنبههای "سبک زندگی دیجیتال" کاربر را مدیریت میکرد. این امکان میداد دستگاهها بسیار سادهتر شوند. این استراتژی فقط با یک ادغام س strait end-to-end بین دستگاهها، کامپیوترها و برنامهها کار میکرد. اپل تنها شرکتی بود که میتوانست این کار را انجام دهد.
Questions and answers
iPod و iTunes
iPod اولین دستگاهی بود که از استراتژی مرکز دیجیتال بیرون آمد. پخشکنندههای موسیقی در دهه 2000 بسیار پیچیده برای استفاده بودند و فقط میتوانستند چندین آهنگ را نگه دارند. iPod هزار آهنگ را نگه میداشت و استفاده از آن به شکل شگفتانگیزی آسان بود. جابز یک منترا ساده برای تضمین سادگی طراحی داشت: هیچ آهنگ یا عملکردی نمیتواند بیش از سه کلیک کاربر بصورت بصیرتمندانه بگیرد. جابز 75 میلیون دلار از بودجه بازاریابی را به iPod منتقل کرد، صد برابر رقبای خود را بیشتر هزینه کرد. او باور داشت که iPod اپل را با نوآوری و جوانی مرتبط خواهد کرد، که باعث افزایش فروش تمام محصولات میشود. اپل بازار را کاملاً تسخیر کرد و فروش iPod باعث افزایش فروش مکینتاش شد. تا ژانویه 2007، فروش iPod نیمی از درآمدهای اپل بود.
جابز شرکتهای ضبط و هنرمندان برتر را متقاعد کرد تا با فروش آهنگهای خود در فروشگاه iTunes با قاچاق مبارزه کنند. دریافت یک نسخه قاچاقی پانزده دقیقه زمان میبرد، در حالی که خرید یک آهنگ iTunes فقط 99 سنت هزینه میکرد. فروشگاه iTunes در فقط شش روز یک میلیون آهنگ فروخت و تا سال 2007 یک میلیارد آهنگ فروخت. مهمتر از این، این باعث قرار گرفتن اپل برای نسل بعدی تجارت دیجیتال شد با ساخت یک پایگاه داده از 225 میلیون کاربر فعال تا سال 2011.
Questions and answers
سه دستگاه انقلابی
هدف بعدی جابز صنعت گوشیهای هوشمند بود.جابز و تیم او بی وقفه برای ساده سازی چیزهایی که سایر تلفن ها پیچیده می کردند کار کردند. اپل رویکرد چند لمسی را پیشرو کرد و تلفنی را ساخت که صفحه کلید فیزیکی را با یک رابط نرم افزاری سیال جایگزین کرد. در موقع راه اندازی در سال 2007، جابز گفت که او در حال معرفی سه محصول انقلابی است: یک iPod با صفحه نمایش وسیع با کنترل های لمسی، یک تلفن همراه انقلابی و یک دستگاه ارتباطات اینترنتی نوآورانه. سپس او اعلام کرد که این یک دستگاه واحد است: آیفون. در طی سه سال، اپل 90 میلیون آیفون فروخت و بیش از نیمی از سود بازار جهانی تلفن همراه را به دست آورد.
Questions and answers
آیپد و فروشگاه برنامه
جابز سال ها مشتاق بود نشان دهد که چگونه می توان تبلت ها را به درستی انجام داد. او مصر بود که صفحه نمایش هسته اصلی دستگاه است و هر چیز دیگری: یک ویژگی یا یک دکمه، باید از راه برود. استقبال از آیپد حتی بیشتر از آیفون بود. اکونومیست او را در جلد خود قرار داد و نیویورک تایمز مقالاتی را به او اختصاص داد. او گفت: "دلیل اینکه اپل می تواند محصولاتی مانند آیپد ایجاد کند این است که ما همیشه سعی کرده ایم در تقاطع فناوری و هنرهای آزاد باشیم." در طی نه ماه از راه اندازی، اپل 15 میلیون آیپد فروخت.
فروشگاه برنامه موفقیت آیپد را رانندگی کرد. کاربران می توانستند صدها هزار برنامه را دانلود کنند، هر کدام برای چند دلار. جابز در ابتدا مقاومت کرد تا اجازه دهد توسعه دهندگان خارجی برای دستگاه های اپل برنامه هایی بنویسند به دلیل نگرانی های کیفی. به زودی او یک میانه روی پیدا کرد: توسعه دهندگان می توانستند برنامه ها را بنویسند، اما باید استانداردهای کیفی بسیار سختگیرانه اپل را رعایت کنند و فقط از طریق فروشگاه iTunes فروخته شوند. به این ترتیب، هزاران نفر می توانستند برای دستگاه های اپل برنامه بنویسند در حالی که یکپارچگی تجربه کاربر را حفظ می کردند. فروشگاه برنامه یک صنعت را بر سر نیمه شب ایجاد کرد.
یکی از آخرین اقدامات جابز این بود که دستور العمل خود برای ساخت یک شرکت بزرگ را با لری پیج گوگل به اشتراک گذاشت. او یک نظریه برای چرایی رکود شرکت ها داشت. موفقیت منجر به نوآوری منجر به احتکار در یک زمینه می شود. سپس کیفیت محصول کمتر مهم می شود، و فروشندگان در نهایت شرکت را اداره می کنند. این منجر به محصولات متوسط، رکود و در نهایت رکود می شود. جابز بهترین نماینده نوآوری در تقاطع فناوری و هنرهای آزاد بود. نوآوری های او منجر به مجموعه ای از محصولات تغییر دهنده صنعت شد و اپل را از ورشکستگی به شرکت ارزشمندترین در جهان تبدیل کرد. در نهایت، او بزرگترین رویای خود را برآورده کرد: ساخت یک شرکت با DNA نوآوری که بیشتر از بنیانگذار خود دوام دارد.
Go to dashboard to download stunning templates
Download