Download, customize, and translate hundreds of business templates for free
Go to dashboard to download stunning templates
Downloadبنیانگذاران استارتاپ هایی با ارزش یک میلیارد دلار در انبوهی از رمز و راز و افسانه ها پنهان هستند، اما همه چیزی که می شنوید را باور نکنید. اگر شما یکی از افرادی نیستید که از دانشگاه های ایوی لیگ اخراج شده اید و یک شرکت را از اتاق خواب خود راه اندازی کرده اید، احتمالاً به اندازه یا بیشتر از آن، شما می توانید بعدی بنیانگذاران فوق العاده باشید.
سرمایه گذار مشهور، علی تمسب، بیش از 300،000 نقطه داده را به اشتراک می گذارد که حقیقت را در مورد استارتاپ های یک میلیارد دلاری و بنیانگذاران آنها، مانند سن آنها، تحصیلات، تجربه صنعت، اندازه بازار، رقابت، سرمایه گذاران و بیشتر را نشان می دهد.
مصاحبه ها با بنیانگذاران واقعی Super Founders نگاهی نزدیکتر به مبارزات، پیروزی ها و حقیقت پشت استارتاپ هایی مانند Zoom, PayPal, Nest, و Instacart می اندازد.
افسانه: شما باید شرکت خود را از دره سیلیکون شروع کنید.
واقعیت: در حالی که درست است که بیش از نیمی از شرکت های موجود در این مطالعه در منطقه خلیج سان فرانسیسکو هستند، بسیاری از آنها بعداً به آنجا نقل مکان کردند. بنیانگذاران Dropbox از بوستون به سان فرانسیسکو پس از Y Combinator نقل مکان کردند. این منطقه یک هاب خودکفا برای استعداد ایجاد کرد و بسیاری از سرمایه گذاران ریسک سرمایه گذاری خود را به مکان های محلی محدود کردند که می توانستند در جلسات هیئت مدیره شرکت کنند.با وجود اینکه بیماری کرونا این موضوع را به طور قابل توجهی تغییر داد و کار از راه دور توسط بسیاری از شرکت ها پذیرفته شد، نیمی دیگر از شرکت های یکورن از نیویورک، ماساچوست و مکان های دیگر متولد شدند. شرکت Chewy در فلوریدا شروع به کار کرد. Epic Games در کارولینای شمالی قرار دارد. Carvana در تمپه، آریزونا تاسیس شد و همچنان در آنجا مستقر است.
Questions and answers
افسانه: شما باید جوان باشید.
واقعیت: سن میانگین بنیانگذاران یکورن با ارزش بیش از یک میلیارد دلار 34 سال بود. به طور میانگین، آنها همچنین قبل از تاسیس، 11 سال تجربه کاری داشتند.
افسانه: شما باید اولین باشید.
واقعیت: بسیاری از شرکت های یک میلیارد دلاری معروف بر اساس ایده هایی ساخته شده اند که قبلاً امتحان شده اند اما موفق به پرتاب نشده اند. General Magic در سال 1995 اولین گوشی هوشمند را توسعه داد، اما شرکت خیلی وقت پیش از معرفی اولین آیفون اپل، 12 سال بعد، از بین رفت. حداقل هشت موتور جستجوی دیگر قبل از گوگل ایجاد شدند.
Questions and answers
بزرگترین بخش شرکت های یک میلیارد دلاری - 55٪ - با چندین رقیب روبرو شدند، در مقایسه با 17٪ که هنگام شروع هیچ رقابتی نداشتند.
افسانه: شما فقط می توانید یک شرکت یک میلیارد دلاری ایجاد کنید اگر سرمایه گذاری مشترک انجام دهید.
واقعیت: حدود 10٪ از شرکت های یکورن خود را مالی کردند یا بوت استرپ کردند. GitHub، Atlassian، UiPath و Qualtrics همگی حداقل چهار سال بوت استرپ کردند.
افسانه: شما نمی توانید در زمان رکود یک شرکت یکورن را راه اندازی کنید.
واقعیت: استارتاپ ها مالی شده اند و شرکت های یک میلیارد دلاری در زمانهای رکود اقتصادی ایجاد شده اند.اقتصاد به اشتراک گذاری از نیاز مسافران به دسترسی به امکانات اقامتی (Airbnb) و حمل و نقل (Lyft، Uber) بدون تعهد برای خرید به وجود آمد. همچنین، این جنبش راه های جدیدی برای کسب درآمد ایجاد کرد که منجر به به وجود آمدن اقتصاد کارهای موقت شد. همانطور که در قدیم گفته می شد، "نیاز، مادر همه اختراعات است."
Questions and answers
گاهی اوقات یک ایده یک میلیارد دلاری از خاکستر یک شکست برخاسته یا از اهداف اصلی بنیانگذار تکامل می یابد. بنیانگذاران برتر توانایی درک این موضوع را دارند و برای حداکثر سازی موفقیت، جهت خود را تغییر می دهند.
استوارت باترفیلد تاریخچه ای از تبدیل شکست ها به یونیکورن ها دارد. کار او به عنوان یک توسعه دهنده بازی او را به دنبال یافتن کاربردهای دیگر برای یک ویژگی به اشتراک گذاری عکس در بازی کرد. بازی هرگز محبوب نشد، اما باترفیلد و تیم او این ابزار را به وبسایت خود برای Flickr تبدیل کردند.
بنیانگذار برتر از Yahoo در سال 2008 خارج شد تا یک بازی آنلاین به نام Glitch را شروع کند. این بازی چند نفره یک پایگاه طرفدار کوچک داشت اما محبوب نشد. سرانجام، در سال 2012، باترفیلد حوله را پرت کرد. او 35 کارمند داشت که می خواست آنها را با هم نگه دارد زیرا آنها کارآمد بودند و در اینجا بود که او متوجه شد چرا. آنها ابزار ارتباطی خود را که ایمیل را جایگزین کرده بود، توسعه داده بودند.
باترفیلد و تیم او تصمیم گرفتند که خود ابزار یک محصول است که می تواند به افزایش بهره وری در سایر شرکت ها کمک کند. این ابزار تبدیل به Slack شد.
یوتیوب برای ساعتها محتوای ویدیویی بیپایان شناخته میشود، اما وقتی در سال 2005 راهاندازی شد، هدف اصلی آن برای قرارهای ملاقات بود.
"ما همیشه فکر میکردیم که چیزی در مورد ویدیو وجود دارد، اما کاربرد عملی آن چه خواهد بود"، استیو چن، موسس یوتیوب گفت. "ما فکر میکردیم انتخاب آشکار قرارهای ملاقات خواهد بود."
شعار "تنظیم کنید، قلاب بزنید" بود. ایده صحیح بود، اما هیچ کس ویدیویی بارگذاری نکرد تا اینکه موسسان 20 دلار به زنان برای ثبت نام پیشنهاد دادند. به جای بارگذاری پروفایلهای قرار ملاقات، با این حال، زنان تصاویری از تعطیلات و حیوانات خانگی خندهدار خود را به اشتراک گذاشتند. در همان لحظه بود که هدف واقعی یوتیوب آشکار شد.
شاپیفای به عنوان یک شرکت برای فروش تجهیزات اسنوبورد شروع کرد. این سایت تجارت الکترونیک که در ابتدا Snowdevil نامیده شد، به عنوان یک مدل آزمایشی عمل کرد و موسسان آن، توبیاس لوتکه، دانیل واینند و اسکات لیک، به فروش کالاهای دیگر تحت نام Shopify متمایل شدند.
یکی دیگر از شرکتهای یونیکورن که زندگی خود را به عنوان چیزی متفاوت شروع کرد، اینستاگرام است. این شرکت که در ابتدا Burbn نامیده شد، یک خوراک برای به اشتراک گذاری برنامههای اجتماعی بود که به شکل مشابهی به Foursquare کار میکرد. کاربران در مکانهای مختلف "چکاین" میکردند سپس متن و عکسها را اضافه میکردند. در آن زمان، رسانههای اجتماعی رونق گرفته بودند، اما تکامل دوربینهای تلفن همراه کمک کرد تا این استارتاپ را به تاریخچه بیلیون دلاری راهاندازی کند.
یک نسخه سادهتر از برنامه، به نام اینستاگرام، دهها میلیون کاربر را جذب کرد و برای 1 میلیارد دلار توسط فیسبوک خریداری شد.در آن زمان، اینستاگرام هیچ درآمدی نداشت.
کیث رابویس، سرمایهگذار موفق و کارمند سابق PayPal، شاهد یکی از این تغییرات بود که تفاوت زیادی ایجاد کرد. PayPal در ابتدا برای انتقال پول در PDA های Palm طراحی شده بود اما به معاملات مبتنی بر ایمیل تغییر کرد و بازار رو به رشد eBay را هدف قرار داد.
تغییرات میتوانند خطرناک باشند و سرمایهگذاران را نگران کنند، بنابراین با احتیاط از این استراتژی استفاده کنید. معمولاً زمانی که شرکت هنوز خیلی کوچک است، تغییر راحتتر است و کمک میکند که یک مشترک بین ایده اصلی و جدید وجود داشته باشد.
تغییراتی که در دورههای بعدی چرخه عمر شرکت رخ میدهند لزوماً بد نیستند، همانطور که تاریخ نشان داده است. Intel در ابتدا به عنوان یک شرکت تولید کننده حافظه کامپیوتر شروع کرد، اما وقتی سودآوری کاهش یافت، این شرکت تکنولوژی به تولید پردازندهها تغییر کرد.
بنیانگذاران باید بتوانند عوامل خارجی را که بر زمانبندی یک شرکت تأثیر میگذارد – نقاط عطف، فناوریهای فعال، تغییرات در قوانین، بازارهای جدید و تغییرات رفتاری اساسی دیگر – پیشبینی و درک کنند.
برنامههایی که از GPS استفاده میکردند تا زمانی که Apple و Android با رقابت هزینهها را کاهش دادند، از لحاظ مالی قابل اجرا نبودند. این عوامل بازار به برنامههایی مانند Uber اجازه ورود به صحنه را دادند. از سوی دیگر، قیمتهای بالای بازار میتواند درب را برای نوآوری باز کند. این هیچ اتفاقی نیست که همزمان با افزایش قیمت اشتراکهای کابلی، خدمات پخش زنده نیز در محبوبیت افزایش یافتهاند.رکود اقتصادی منجر به ارائه خدمات ارزان قیمت در زمینه مسکن و حمل و نقل شد، مانند Airbnb و Lyft. به همین ترتیب، Warby Parker جایگزین فرآیند سنتی طولانی و گران قیمت تعویض عینک شد.
در سال 2011، Cisco و Polycom بیشترین سهم بازار کنفرانس تصویری را داشتند. Zoom در سال 2018 به عنوان رهبر بازار شناخته شد و رشد خود را ادامه داد. درآمد شرکت در سال 2020 دو برابر شد زیرا همهگیری کسب و کارها را تعطیل کرد و تیم ها را مجبور به کار در منزل کرد.
استارتاپ هایی با ارزش یک میلیارد دلار نیز می توانند از رکود اقتصادی بیرون بیایند، مانند شرکت امنیت وب و زیرساخت Cloudflare. این شرکت خدمات وب در سال 2009، زمانی که بسیاری از سرمایه گذاران ونچر کاپیتال سرمایه گذاری را متوقف کردند، دور اول سرمایه گذاری خود را جمع آوری کرد. با این حال، شرکت او یک دهه بعد با ارزش نزدیک به 5 میلیارد دلار عرضه عمومی شد.
بیش از 90% استارتاپ های یک میلیارد دلاری توسط سرمایه گذاران ونچر کاپیتال حمایت می شوند. البته، استثناهایی نیز وجود دارد و کسانی که خودشان سرمایه گذاری می کنند یا از پس انداز خود استفاده می کنند، در نهایت در یک وضعیت مالی بهتر برای جذب سرمایه در آینده قرار می گیرند.
برادران Roy و Ryan Seiders در سال 2006 Yeti را در گاراژ پدرشان تاسیس کردند و قبل از اینکه در سال 2012 از یک شرکت خصوصی سرمایه گذاری کوچک پول جمع کنند، فروش آنها به 30 میلیون دلار رسیده بود.
سارا بلیکلی، بنیانگذار فوق العاده Spanx، شرکت را با 5,000 دلار از پس انداز خود راه اندازی کرد، بر اساس یک کتاب درسی خودش اختراع را نوشت و تا زمانی که Spanx بزرگ شد و دیگر نتوانست خودش مدیریت کند، شغل 9 تا 5 خود را حفظ کرد. (البته تأییدیه اپرا هم مفید بود.)
به عنوان نتیجه ای از اجتناب او از سرمایه گذاری ریسک، بلیکلی 100٪ شرکت را متعلق دارد و بیشتر از ارزش یک میلیارد دلاری خود را نسبت به بنیانگذاران شرکت های بزرگتر حفظ می کند.
GitHub در پنج سال اول بدون سرمایه گذاری خارجی فعالیت کرد و قبل از اینکه مایکروسافت در سال 2018 شرکت را با 7.5 میلیارد دلار خریداری کند، 350 میلیون دلار در دورهای سرمایه گذاری سری A و B جمع آوری کرد.
وقتی شما یک شرکت را از ابتدا راه اندازی می کنید، می تواند بینش های ارزشمندی را ارائه دهد که ممکن است در غیر این صورت به نور نیاید.
کاترینا لیک، بنیانگذار Stitch Fix، درباره روزهای اولیه شرکت تأمل کرد که چگونه نمی دانست چگونه کد بزند و هر تصمیم را بر اساس کارایی اتخاذ کرد.
"بدترین نکته برای کارآفرینان این است که تا جای ممکن پول جمع کنند،" او گفت. "شرکت هایی وجود دارند که ممکن است به دلیل داشتن پول زیاد شکست خورده باشند و مجبور شده اند درباره اقتصاد کسب و کار خود فکر کنند."
همانطور که سرمایه گذاران ریسک به دنبال سرمایه گذاری سودآور بعدی خود هستند، یک ایده عالی کافی نیست. بر اساس یک نظرسنجی از 900 سرمایه گذار ریسک که در مدرسه فارغ التحصیلان کسب و کار استنفورد انجام شد، "تیم" به عنوان مهمترین عامل هنگام در نظر گرفتن سرمایه گذاری نام برد شد.وقتی پژوهشگران از همین سرمایه گذاران خواستند که به شرکت های موفق پرتفوی خود نگاه کنند، 64 درصد موفقیت هر یک را به تیم آن ارجاع دادند. سایر عوامل، زمان بندی و خوش شانسی بودند، به ترتیب با 11 درصد و 7 درصد.
آلفرد لین از سیکویا کپیتال این پیشنهاد را برای ساختاردهی به یک پیشنهاد ارائه می دهد:
این بخش ها لزوماً نیازی به این ترتیب ندارند، اما همه آنها مهم هستند و باید در مورد آنها به طور کامل صحبت کرد.
ایجاد یک بسته ارائه، راه عالی برای اطمینان از آگاهی کامل شما از کسب و کار خود است. با این حال، نویسنده متوجه شد که همیشه ضروری نیستند. متأسفانه، فرمول جادویی برای تبدیل شدن به یک بنیانگذار فوق العاده وجود ندارد.
"من دیدم که دوره های مالی سرمایه گذاری اولیه 5 میلیون دلاری بدون یک اسلاید - چه برسد به یک بسته - بر اساس قدرت تیم، از شرکت های معروف VC جمع شده است"، تاماسب نوشت. "من همچنین دیدم که بنیانگذاران با وجود بسته های زیبا و جامع، زمان بندی و سیگنالینگ کامل، و روایت و داستان فوق العاده، با تلاش برای جمع آوری مقدار کمتری مواجه شدند.""
اعتماد مهم است
شما ممکن است وسوسه شوید که بهترین داده های خود را در جلوی یک پیشنهاد نگه دارید و اطلاعات کمتر ایده آل را برای خود نگه دارید. در حالی که این ممکن است در ابتدا یک تصویر مطلوبتر بکشد، می تواند مشکلات اعتماد را در طول زمان ایجاد کند، لین پیشنهاد می کند.
"شما می خواهید یک رابطه با سرمایه گذار خود داشته باشید که بتوانید در مورد اخبار بد صحبت کنید،" او گفت. "اگر من اخبار بد را ندانم، نمی توانم به شما کمک کنم. من هرگز فقط به خاطر اینکه بنیانگذاران به من نشان دادند که چیزی اشتباه است، عبور نکردم. من عبور کردم چون من شریک مناسبی برای کمک به شما نیستم."
ظاهر ممکن است فریبنده باشد
بسیاری از موارد وجود دارد که برخی از ایده های میلیارد دلاری بلافاصله برای VCs آشکار نبودند. یک مثال Honey است، افزونه مرورگر وب که کوپن ها را پیدا می کند. بنیانگذار شرکت، Ryan Hudson، پس از چندین شکست پشت سر هم در استارتاپ، به این ایده رسید. او در حال سفارش پیتزا بود و آرزو می کرد که یک کوپن داشته باشد.
بنابراین او در سال 2012 Honey را راه اندازی کرد. Hudson با همکاری George Ruan، همکار خود، پروژه را برای دو و نیم سال بوت استرپ کرد اما نتوانست سرمایه گذاران را متقاعد کند که از آن پشتیبانی کنند. تا سال بعد، Hudson دوباره بی پول شد و به نظر می رسید که شرکت دیگری است که شکست خورده است. با این حال، کاربران مرورگر برنامه های دیگری داشتند.
یک پست Reddit نشتی از یکی از بتا تسترهای Honey و توصیه های یک کاربر به کاربر دیگر باعث افزایش چشمگیر در تعامل شد.و با این حال، سرمایه گذاران هنوز علاقه ای نشان نمی دادند. افزونه های مرورگر به نظر می رسید که ایده ای قدیمی است در مقایسه با تغییر در علاقه مصرف کنندگان به دستگاه های تلفن همراه.
با این حال، انرژی Honey ادامه داشت تا اینکه شرکت یک دوره بذر، یک دوره سری A و یک دوره سری B سال ها بعد برگزار کرد. در ژانویه 2020، PayPal Honey را به قیمت 4 میلیارد دلار خریداری کرد.
Peloton و Airbnb نیز با مشابه این رد ها روبرو شدند قبل از اینکه ارزش های منحصر به فرد آنها و لجبازی بنیانگذارانشان بیش از حد برای نادیده گرفتن باشد.
برخی از استارتاپ ها فقط چند سال از دوره اولیه سرمایه گذاری خود به وضعیت تکرار می رسند، در حالی که برخی دهه یا بیشتر طول می کشد.
یک مثال Medallia است، یک شرکت مدیریت تجربه مشتری که توسط Amy Pressman در سال 2001 تاسیس شد. سرمایه گذاران از فرصت گذشتند و پیامدهای 9/11 صنعت مسافرت را سخت زد. با این حال، شرکت تا سال 2003 سودآور بود و Pressman تصمیم گرفت که در نهایت از سرمایه خارجی پیگیری نکند. چهارده سال بعد، Medallia یک IPO را انجام داد که ارزش شرکت را بیش از 2.6 میلیارد دلار ارزیابی کرد.
مسیر به یک استارتاپ یک میلیارد دلاری با یک حشره برای ایجاد شروع می شود. اگر شما هرگز قبل از این شرکتی را راه اندازی نکرده اید، بهترین راه برای آماده سازی خود این است که چیزی را شروع کنید - هر چیزی. می تواند یک کناری کار، یک باشگاه، یا یک غیر انتفاعی باشد.
بسیاری از بنیانگذاران برتر قبل از اینکه موفق شوند، کسب و کارهایی را راه اندازی کرده بودند و بسیاری از این کسب و کارها شکست خورده بودند. این مسئله مهم نیست. نسل بعدی بنیانگذاران و سرمایه گذاران بر روی شرکت هایی تمرکز خواهند کرد که مشکلات واقعی را حل کنند و تاثیر ماندگاری بگذارند.
داده ها نشان می دهند که هر کسی با هر پس زمینه ای می تواند یک بنیانگذار برتر شود. بنابراین، ادامه دهید به خلق کردن.
Go to dashboard to download stunning templates
Download