Download, customize, and translate hundreds of business templates for free
Go to dashboard to download stunning templates
Downloadآیا شما اغلب با افرادی که متجاوز، مدیریتی، همیشه درست می گویند و سایر انواع "دیوانه" در زندگی حرفه ای خود مواجه می شوید؟ اگر شما با افراد غیر منطقی بحث می کنید، اغلب باز می گردد. با این حال، راه های دیگری برای رسیدن وجود دارد.
در Talking to Crazy: How to Deal with the Irrational and Impossible People in Your Life، دکتر مارک گولستون، روانپزشک با تجربه ای که مدیران و مدیران Fortune 500 را در حل و فصل مناقشات می آموزد، تکنیک های ثابت شده برای مقابله با همکاران سخت، آرام بودن در هر شرایطی و همیشه انجام کار خود را می دهد.
ما همه حداقل یک فرد غیر منطقی را می شناسیم و بسیاری از ما حاضرند هر چیزی را بدهند تا از برخی همکاران خود دوری کنند زیرا آنها ما را دیوانه می کنند. بدون توجه به اینکه چقدر سعی می کنیم با آنها منطقی برخورد کنیم، ما شکست می خوریم و احساس بی امانی می کنیم. با این حال، گولستون به ما امید می دهد زیرا او مشورت ارزشمندی را برای موقعیت هایی که باید با گروهی که کمترین پاسخ را می دهند - افراد کاملا غیر منطقی - برخورد کرد، به اشتراک می گذارد. نکته اصلی این کتاب این است که برای مدیریت افراد غیر منطقی، باید "به دیوانگی آنها تکیه کنید" و همدردی نشان دهید.
Questions and answers
راه برخورد با افراد دیوانه این است که به آنها نزدیک شوید و در واقعیت آنها با آنها ملاقات کنید. این کار آسان نیست زیرا مغز ما به طور غریزی به حالت فرار، مبارزه یا یخ زدگی می رود. هیچ یک از این پاسخ ها کمکی نمی کند اگر فرد جزئی از زندگی حرفه ای شما باشد. "چرخه عقلانیت" به شما کمک می کند تا این غریزه را غلبه کنید و به آنها نزدیک شوید.
Questions and answers
علم پشت دیوانگی
عدم منطقی چیزی نیست که بتوانید افراد را از آن خارج کنید زیرا به واقعیت ها یا منطق پاسخ نمی دهد. این نیست که افراد از تغییر خودداری می کنند. حقیقت این است که آنها نمی توانند تغییر کنند.رفتار دیوانهوار از ناهماهنگی مغز که باعث میشود نتواند به منطق پاسخ دهد، پدید میآید.
سه مغز
ذهن انسان برای کارکرد استفاده از سه مغز متصل میکند. در حالی که معمولاً با هم کار میکنند، در زیر فشار، آنها از یکدیگر جدا میشوند و به شیوهای مجدداً هماهنگ میشوند که باعث میشود افراد غیر منطقی شوند. سه مغز و کارکردهای آنها عبارتند از:
وقتی به خوبی هماهنگ شوند، سه مغز غرایز، احساسات و فرایندهای فکری منطقی را با مغز نئومامالیان معمولاً بیشترین زمان در حال کنترل هماهنگ میکنند. "چابکی سهگانه" توانایی تغییر به طور موثر رویکرد یکی با هماهنگی مجدداً سه مغز به طور لازم است. این باعث میشود فرد تطبیق پذیر و مقاوم در برابر تغییرات پویا در شرایط باشد.
Questions and answers
در مقابل، تجربیات سخت کودکی میتواند باعث شود مغز افراد در "جمود سهگانه" قفل شود. هر چه مغز آنها بیشتر با واقعیت ناهماهنگ شود، آنها بیشتر احساس ناامیدی میکنند و بر روی غیر منطقی بودن خود دو برابر میکنند. تنها راه برای برقراری ارتباط با آنها ورود به دنیای آنها و ارائه یک مورد است.
شناسایی روش عملیاتی
افراد غیر منطقی از از دست دادن کنترل میترسند. برای جلوگیری از این، آنها به روشهای مختلف عملیاتی مانند حمله وحشیانه، گریه، انصراف، بیاحترامی یا ناله برای مجبور کردن شما به ذوب شدن یا فرار میپردازند. شناسایی روش عملیاتی قدرت قابل توجهی بر فرد دیگر به شما میدهد و شما را مطمئن میکند که به سمت داخل تمایل داشته باشید. بنابراین، این ضروری است که این کار را قبل از صحبت کردن با یک فرد "دیوانه" انجام دهید.
Questions and answers
وقتی باید صحبت کرد و وقتی باید دور شد
قبل از یک مکالمه، مهم است که بپرسید آیا دلیل خوبی برای برقراری ارتباط وجود دارد. گاهی اوقات، شاید بهتر باشد از صحبت کردن با یک فرد غیر منطقی خودداری کنید تا وقت را برای رسیدن به آنها تلف کنید. اگر تصمیم به دور شدن بگیرید، روش DNR کمک میکند. سه گام عبارتند از:
از اختلالات شخصیتی دوری کنید
در حالی که عقلانیت معمولی با استفاده از تکنیک هایی که در این کتاب توضیح داده شده است قابل کنترل است، اما ضروری است که از افرادی که اختلال شدید شخصیت دارند دوری کنید. راه ساده ای برای شناسایی اینکه آیا یک فرد در مصاحبه کاری اختلال شخصیت دارد:
عقلانیت خود را کنترل کنید
هر کسی عقلانیت های خاص خود را که از دوران کودکی برخاسته و تأثیر گذار بر روابط او با دیگران است، دارد. برای مدیریت این عقلانیت ها، رویدادهای کلیدی زندگی خود را از دوران کودکی بنویسید. برای هر یک از آنها، احساسات خود را در مورد حادثه، کسی که به دنبال حمایت از او بودید و باورهایی که در مورد خود و دیگران شکل دادید، شناسایی کنید. بررسی کنید که آیا این باورها محدودیت هایی برای زندگی شما امروز ایجاد می کنند و پاسخ های شما را آماده می کنند. بررسی کنید که آیا پاسخ جدید یا باور متفاوتی در آینده بهتر به شما خدمت می کند. برای تغییر نحوه درک شما از جهان، کیفیت های منفی در افرادی که بیشتر به شما آزار می رسانند را شناسایی کنید و انگار که آنها کیفیت های مثبت مخالف را نشان می دهند. به عنوان مثال، اگر شما معمولا فکر می کنید که بیشتر مردم غیر قابل اعتماد هستند، آنها را قابل اعتماد فرض کنید. در نتیجه، کسانی که شما اشتباه تفسیر کرده اید، با سپاسگزاری و گرمی به این رفتار جدید پاسخ خواهند داد.
با آنها مبارزه نکنید
معمولا، وقتی یک فرد دیوانه مورد مواجهه قرار می گیرد، او به حمله می پردازد و شما را استرس می زند. اگر این اتفاق بیفتد، فرد غیر عقلانی همیشه برنده خواهد شد و شما باختنده خواهید بود. از این سه روش برای حفظ عقلانیت خود در هنگام حمله دیوانه استفاده کنید.
حمله را به فرصت تبدیل کنید
وقتی یک فرد غیر عقلانی حمله می کند، مکث کنید و به خود یادآوری کنید که این فرصتی برای آرامش است تا زمانی که مغز بالایی کنترل را بازیابی کند.
مربیان خود را تصویر بزنید
وقتی اوضاع تشدید می شود، نفس عمیق بکشید و به مربیانی که به آنها احترام می گذارید یاد کنید. احساس سپاسگزاری کنید و به فکر این باشید که آنها چه کاری از شما خواسته اند. سپاسگزاری خشم را خاموش می کند و حتی وقتی مغز نمی تواند به طور منطقی فکر کند، حداقل می تواند مشورت های عقلانی از مربیان را به یاد بیاورد.
مکث هشت گامی
تاکتیک های صحبت کردن با دیوانه
1. تسلیم مطمئن
سعی در تسلط بر یک موقعیت باعث بیرون آمدن بدترین در افراد غیر منطقی می شود زیرا آنها احساس می کنند گوشه گیر شده اند. به جای این، ضعف را اعتراف کنید و فرد غیر منطقی را با درخواست کمک از او به عنوان رهبر قرار دهید. ناگهان، شما تهدیدی نیستید بلکه عضوی از "بسته" آنها هستید که آنها به عنوان رهبر بسته مسئولیت حفاظت از آن را دارند.
Questions and answers
مربی باشید، غیر از آنکه زورگو باشید
برایان، یک توسعه دهنده نرم افزار ارشد که بسیاری از محصولات پرچمدار را توسعه داده بود، با بسیاری از همکاران جوانتر خود مشکل داشت. او آنها را به عنوان بچه ها می دید و آنها احساس می کردند او منسوخ شده است. این موضوع منجر به درگیری های عاطفی و خشمگین در جلسات شد. بر اساس پیشنهاد گولستون، برایان یک تسلیم مطمئن کرد. او برای رفتار مانند یک زورگو عذرخواهی کرد، نگرانی هایی که برای او مهم بود را مطرح کرد و از سایر اعضا خواست کمک کنند. به طور ناگهانی، تنش در اتاق کاهش یافت و همکاران او راه حل های متعادل ارائه دادند. در نهایت، همکاران او شروع به ارزش گذاری بر تجربه گسترده برایان کردند و برخی حتی او را به عنوان یک مربی نگاه می کردند.
Questions and answers
2. سفر در زمان
این یکی از بهترین استراتژی ها برای مدیریت همکاران یا مشتریان سخت گیر یا توهین آمیز است. اگر شخصی را می بینید که الگوی غیر منطقی تکراری را اجرا می کند، تمرکز را از اینکه در مورد گذشته وسواس داشته باشید به ایجاد یک آینده مشترک که برای هر دوی شما کار می کند، منتقل کنید. از فرد بپرسید که انتظار دارد شما برای دفعه بعد چه کار خاصی را بهتر انجام دهید. یادداشت برداری کنید، شرایط خود را اضافه کنید و در مورد آنچه منطقی به نظر می رسد، توافق متقابل برسید. دفعه بعد که یک موقعیت مشابه پیش بیاید، آنها را از پیشنهادات خاصی که هر دوی شما توافق کرده اید یادآوری کنید و از آن نوشته بروید.
Questions and answers
چگونه با مشتریان توهین آمیز مدیریت کنیم
گوردون و تیم او که پشتیبانی IT را برای وکلا می کردند، به طور مکرر خود را در مواجهه با توهین های کلامی می یافتند هرگاه مسائل جزئی پیش می آمد. وکلا استرس کاری خود را روی تیم تخلیه می کردند. در یک جلسه با مشتری، گوردون با استفاده از یک نوع "سفر در زمان" از روش خاصی که آنها می خواستند تیم او به آنها مسائل را ارائه دهد، پرسید. او ترجیحات وکلا را یادداشت برداری کرد و آنها را برای بررسی دوباره تکرار کرد. بعداً، وقتی مشکل سرور پیش آمد، گوردون مشتری را از توافق قبلی یادآوری کرد و به تعجب خود، وکلا به طور مدنی رفتار کردند.
نسخه قوی تر از این تکنیک این است که به طور یک طرفه عواقب خاصی برای رفتاری که رخ می دهد تعیین کنید و این را به طور آرام به فرد دیگر اطلاع دهید.کلید موفقیت در این است که در مورد موارد عملیاتی غیرقابل مذاکره باشید.
3. چشم طوفان
وقتی یک فرد عاقل یک قسمت غیر منطقی دارد، اجازه دهید آنها بادبادک کنند و به آرامی مشاهده کنید. بر روی چشم چپ آنها تمرکز کنید تا با مغز راست آنها ارتباط برقرار کنید. هنگامی که بادبادک کردن تمام شد، به آرامی آنها را با پرسیدن اینکه چه چیزی می توانید برای کمک به آنها انجام دهید، به حالت عادی بازگردانید. در حالی که ممکن است نخواهید با احساسات بالا در محل کار سر و کار داشته باشید، این تکنیک به افراد اجازه می دهد تا منفیت های خود را بیرون بیاندازند به جای اینکه منجر به نتایج شدید مانند ترک کار یا رفتار جسمانی شوند. این مرحله را برای نتایج مثبت تر تنظیم می کند.
Questions and answers
4. برخورد با افراد تقسیم کننده
"تقسیم کنندگان" کسانی هستند که یک فرد را در برابر دیگری بازی می کنند زیرا نمی توانند رد شدن را تحمل کنند. وقتی شکایتی را می شنوید، مکث کنید و از فرد بپرسید چرا فرد دیگری آنها را رد کرده است. اگر آنها یک "تقسیم کننده" باشند، ممکن است عصبانی شوند و شما را متهم کنند. به آرامی با فرد اول تماس بگیرید و تماس را روی بلندگو بگذارید. در این نقطه، احتمالا "تقسیم کننده" تسلیم خواهد شد. همدردی کنید و نگرانی های آنها در مورد احساس رد شدن را به اشتراک بگذارید و به "تقسیم کننده" کمک کنید تا در برابر رد شدن مقاومت بیشتری نشان دهد.
5. سه "L" برای آرام کردن ترس شدید
وقتی یک فرد از ترس شدید رنج می برد، تلاش برای تضمین آنها ممکن است برعکس عمل کند. تکنیک "سه L" را امتحان کنید.
6. خوشگویی
کسانی که همه چیز را می دانند سعی می کنند شما را با تحقیر یا کوچک کردن شما به پایین بکشند اما مطمئن هستند که شما نمی توانید این کار را به آنها بکنید به دلیل هوش آنها. مناطقی را که آنها واقعا هوشمند هستند شناسایی کنید و آنها را در این مهارت ها تحسین کنید. این آنها را مسلح می کند زیرا احساس می کنند شما در طرف آنها هستید. از این استفاده کنید تا پیام را ارسال کنید. به یک دانشمند سرزنش آمیز می توانید چیزی شبیه به این بگویید: "مهندسان جوان ما می توانند از شما بسیار چیز یاد بگیرند. متاسفانه، وقتی شما سرزنش می کنید، آنها کنار می روند و از دانش شما بهره نمی برند. اگر شما به عنوان یک مربی به آنها نزدیک شوید، آنها از شما یاد خواهند گرفت".
7.[text][bold]حکم اجرایی
برخی افراد علاقه شدیدی به شهادت دارند که باعث می شود از درخواست کمک خودداری کنند. این موضوع می تواند جلوی سازمان ها را برای رسیدن به اهداف بگیرد زیرا "شهیدان" هرگز تا زمانی که دیروز نیست، کمک نمی طلبند. بهترین راه برای مدیریت آنها این است که به آرامی به آنها دستور دهید تا کمک بخواهند. این تغییر دینامیک از درخواست کمک به فقط اجرای دستورات می کند.
تشویق یک همکار برای درخواست کمک
دانا هر پروژه ای را که رئیسش جوئل درخواست می کرد، بر عهده می گرفت و هرگز با پیشنهاد او برای افزودن افراد بیشتر به تیم موافقت نمی کرد. وقتی کارها شروع به لغزش کرد، او تاخیرات را کمرنگ کرد تا جوئل در نهایت متوجه شد که او دو مهلت پروژه را از دست خواهد داد. جوئل خشمگین بود. اما به آرامی با دانا صحبت کرد و گفت که متواجه سختی او در درخواست کمک شده است. او به او یادآوری کرد که با اینکه از درخواست کمک خودداری می کند، بهره وری خود و تیم را به خطر می اندازد. جوئل مکالمه را با دستور آرام به او برای درخواست کمک پایان داد. او به طور سیستماتیک با هر پروژه ادامه داد و دانا را مجبور کرد که کمکی را که برای پروژه ها نیاز دارد، فهرست کند. هر ماه، او با پرسیدن از او در مورد درخواست هایی که در آن دوره ارائه داده است، چک می کرد.
8. برای مدیران، بوسه خداحافظی
مدیران می خواهند مشکلات خود را به مشکلات شما تبدیل کنند، که باعث می شود شما از لحاظ عاطفی و گاهی حتی مالی خسته شوید. برخی از مدیران، بدون توجه به تعداد دفعاتی که شما کمک می کنید، با یک مشکل جدید برمی گردند. برای مدیریت مدیران، به آنها اجازه دهید تا شکایت کنند. سپس به آنها بگویید که ممکن است بهتر شود، بدتر شود یا همانطور بماند. ناراحت از اینکه تلاش برای مدیریت آنها موفق نشد، شخص دیگری دوباره شکایت خواهد کرد. به آرامی اما با قاطعیت پاسخ دهید که شاید نتوانید کمکی کنید، به آنها آرزوی خوبی کنید و مکالمه را ببندید. تا زمانی که آنها با شما تماس نگیرند، با آنها تماس نگیرید.
Questions and answers
وقتی درخواست کمک ناموفق باشد
گاهی اوقات ممکن است نتوانید به یک فرد غیر منطقی دست یابید و احساس بی امانی ممکن است منجر به ذوب شدن شود. این پنج مرحله را برای بازیابی آرامش و جلوگیری از انجام کاری که پشیمان شوید، دنبال کنید.
این کار در طول یک ذوب سخت است زیرا برای تغییر بین مغز مار و مغز منطقی غریزی نیست. با تمرین مکرر، شما به سرعت کنترل بر احساسات خود را به دست خواهید آورد.اگر این تمرین برای بازگرداندن آرامش کافی نیست، قاعده "هفتاد و دو ساعت" را اعمال کنید. به خود بگویید که شما برای سه روز هیچ کاری نخواهید کرد تا وضعیت را بدتر کنید. قاعده "هفتاد و دو ساعت" می تواند شما را از احساس گناه، خجالت و شرم نجات دهد.
در نهایت، کلید برخورد با افراد غیر منطقی، همدلی و اجتناب از نبرد قدرت است. بدون توجه به تکنیک مورد استفاده، آرامش را حفظ کنید و مغز منطقی خود را در کنترل نگه دارید. روش عملیاتی دیگر فرد را شناسایی کنید و از روش های ثابت شده استفاده کنید تا خود را از یک تهدید به یک متحد تبدیل کنید. هدف این نیست که در یک درگیری برنده شوید بلکه این است که فرد را به مکانی برسانید که هر دوی شما می توانید گفتگوی مفیدی داشته باشید و کارها را به جلو حرکت دهید.
Go to dashboard to download stunning templates
Download