Voila! You can now download this presentation
Downloadچگونه می توانید بهره وری هر استخدام جدید یا ابتکارات را از ابتدا به حداکثر برسانید؟ یک برنامه 30-60-90 روزه خوب ساختار یافته انتظارات و اهداف را به مراحل قابل مدیریت و قابل ردیابی تقسیم می کند. درک قوی از اینکه چگونه می توان این سه ماه اول را سازماندهی کرد، مانند تمرکز بر حوزه های خاص، تقسیم زمانی، یا هماهنگی با توانایی ها و استراتژی های تیم، می تواند پایه ای برای موفقیت در ابتدا ایجاد کند.
Questions and answers
برنامه های 30-60-90 روزه موثر منجر به نتایج قابل ملموس در کسب و کار می شوند، مانند ادغام سریع تر در تیم، حفظ بهتر نیروهای برتر، و هماهنگی بهبود یافته با اهداف بلند مدت شرکت. این رویکرد پایه ای برای رشد پایدار در بخش های مختلف ایجاد می کند.
Voila! You can now download this presentation
Downloadسازماندهی یک برنامه 30-60-90 روزه بر اساس اهداف کلیدی اطمینان می دهد که پیشرفت هدفمند و هماهنگ با استراتژی گسترده تر سازمان است. رویکرد رایج استفاده از اهداف هوشمند است - خاص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، مرتبط، و محدود به زمان. با تقسیم انتظارات به اهداف هوشمند، برنامه شفاف، قابل اجرا، و مبتنی بر نتایج می شود. چارچوب هوشمند همچنین تسهیل می کند تا با ظهور اطلاعات جدید یا تغییر اولویت های کسب و کار، اهداف را تنظیم کنید.
درج اهداف یادگیری، عملکرد، پیشبرد و شخصی در یک برنامه 30-60-90 روزه اجازه می دهد تا به یک رویکرد جامع در توسعه حرفه ای دست یابیم.
سازماندهی برنامه بر اساس محورهای تمرکز - مانند عملیات، استراتژی، یا همکاری تیم - یک رویکرد متعادل به تنظیم اهداف ایجاد می کند. این روش باعث می شود که هیچ جنبه کلیدی از کار نادیده گرفته نشود، توسعه جامع را ترویج می کند و اطمینان حاصل می کند که مشارکت ها چند جنبه ای از کسب و کار را پوشش دهند.
طبیعت زمانی برنامه 30-60-90 روزه یک ساختار واضح و مبتنی بر مهلت برای تنظیم اهداف فراهم می کند.برای مثال، هنگامی که این چارچوب به عنوان یک نقشه راه برای آموزش استفاده می شود، از ابتدا انتظارات واضحی را تعیین می کند.
30 روز اول معمولاً بر یادگیری، درک فرهنگ شرکت و برقراری ارتباطات تمرکز دارد. 30 روز بعدی بر کاربرد دانش و مشارکت معنی دار تاکید دارد. 30 روز نهایی بر بهینه سازی عملکرد، مشارکت تیمی ادامه دار و دستیابی به نقاط کلیدی تمرکز دارد.
چک پوینت های هفتگی به کارمندان کمک می کند تا در مسیر بمانند، موانع را از ابتدا شناسایی کنند و در صورت نیاز رویکرد خود را تنظیم کنند. این دقت در جزئیات منجر به پیشرفت پایدار و قابل اندازه گیری می شود، که فرد را مسئول می کند و در عین حال به مدیریت دیدگاه واضحی در مورد عملکرد آنها می دهد.
برنامه 30-60-90 روزه همچنین می تواند به صورت یک چارت گانت نمایش داده شود، که نمایشگر زمان بندی برنامه است، وظایف، مهلت ها و وابستگی ها را نقشه برداری می کند. این رویکرد به خصوص برای تیم ها یا نقش های تابعه به چندین بخش، مفید است، زیرا نشان می دهد چگونه مشارکت های فردی در پروژه های بزرگتر جا می گیرند. چارت گانت همچنین امکان مدیریت کارآمد زمان و تخصیص منابع را فراهم می کند.
Voila! You can now download this presentation
Downloadیکپارچه سازی مدیریت توانایی ها در یک برنامه 30-60-90 روزه، قدرت فردی و تیمی را بهره وری می کند.با این موضوع در ذهن، مدیران میتوانند چگونگی تخصیص وظایف و همکاری تیمها را بهینهسازی کنند.
یک جدول قدرت تیم به طور بصری هر یک از تواناییهای اصلی اعضای تیم را نشان میدهد. این نمایش میدهد که قدرتها کجا همخوانی دارند و کجا فاصله وجود دارد. این امکان را فراهم میکند که وظایف بر اساس توانایی به جای در دسترس بودن به صورت موثر محول شوند، که هر دو بهرهوری و انگیزه تیم را افزایش میدهد.
یافتن قدرتهای کلیفتون، ابزار ارزیابی محبوبی است که قدرتهای برتر یک فرد را در 34 موضوع استعداد شناسایی میکند. با گنجاندن قدرتهای کلیفتون در برنامه 30-60-90 روزه، مدیران میتوانند استراتژیهای توسعه را برای بهرهبرداری از این استعدادهای طبیعی سفارشی کنند.
یک برنامه 30-60-90 روزه واقعاً موثر باید تلاشهای فردی را با اهداف سازمانی گسترده هماهنگ کند. بنابراین توسعه یک چرخه فضیلتمند از انگیزه استقبال از کارکنان جدید از روز اول بسیار حیاتی است. این امکان را فراهم میکند که افزودنیهای جدید تیم از ابتدا به طور معنیداری کمک کنند، که اعتماد به نفس را افزایش میدهد و عملکرد را تقویت میکند. همانطور که کارکنان مراحل خود را به دست میآورند، این انگیزه احساس دستاورد را تقویت میکند، که پیشرفت بیشتری را تسریع میکند.
مفهوم دیگر، "نقطه تعادل ارزش," از کتاب مایکل دی. واتکینز The First 90 Days، لحظه ای را برجسته می کند که یک استخدام جدید یا تیم شروع به افزودن ارزش بیشتری نسبت به مصرف خود می کند. تزریق اهداف بالادستی در برنامه 30-60-90 روزه اطمینان حاصل می کند که این نقطه تعادل به طور کارآمدی دست یافته شود. با ارتباط برنامه با نتایج استراتژیک، کارمندان بر فعالیت های با تاثیر بالا تمرکز می کنند و وظایف غیرضروری را که سهمیه کاری آنها را به تاخیر می اندازد، اجتناب می کنند.
یک برنامه 30-60-90 روزه خوب ساخته شده نه تنها موفقیت فردی و تیمی را رانده می کند بلکه همچنین هماهنگی با اهداف سازمانی را محکم می کند. تمرکز بر اهداف موضوعی، راهنمایی مبتنی بر زمان و توانایی های تیم، عامل بهره وری از سه ماه اول را به حداکثر می رساند و مشارکت های زودهنگام را ترغیب می کند. این رویکرد در نهایت ایجاد ارزش را تسریع می کند که هم کارمندان فردی و هم شرکت را قدرتمند می کند.
Voila! You can now download this presentation
Download