Download and customize hundreds of business templates for free
Go to dashboard to download stunning templates
Downloadآیا شما نیز ایده های بزرگ یا سازمان های ظاهراً مستحکم را دیده اید که به دلیل رویداد تصادفی یا شوک غیرمنتظره شکست می خورند؟ آیا سازمان شما منابع قابل توجهی را برای جلوگیری از ناپایداری یا عدم قطعیت صرف می کند؟ چه اگر شوک ها، ناپایداری و عدم قطعیت واقعاً چیزی باشند که ایده ها یا سازمان شما برای پرواز واقعی نیاز دارند؟ این خلاصه از ضدشکنندگی نشان می دهد که کلید موفقیت در اجتناب از استرس نیست بلکه درک مفهوم "ضد شکنندگی" است.
Questions and answers
ضد شکنندگی برعکس شکنندگی است؛ یعنی چیزی که عشق تصادف و عدم قطعیت را دارد و با شوک تقویت می شود. ضد شکنندگی در تمام سیستم های طبیعی و پیچیده ای که بر طول زمان بقا یافته اند، به طور ذاتی وجود دارد. تمدن مدرن ما در تلاش است تا نوسان و تصادف را کاهش دهد و از استرسورها بپرهیزد؛ اما هنگامی که ما اهمیت ضد شکنندگی را درک می کنیم، متوجه می شویم که رویکرد مدرن ما در واقع آسیب می رساند.
Questions and answers
سرکوب نوسان و تصادف در اقتصاد ما، سلامت ما، تحصیلات ما یا زندگی سیاسی ما باعث می شود این سیستم ها شکننده تر شوند. بدون استرسورها، سیستم های پیچیده ضعیف و حتی می میرند.
قوهای سیاه - رویدادهای بزرگ، نامنظم و غیرقابل پیش بینی - هستند که تاریخ را می سازند. ما نمی توانیم آنها را پیش بینی کنیم، اما می توانیم تعیین کنیم که کدام شی یا سیستم نسبت به قوهای سیاه شکننده تر است. سیستم های شکننده همان سیستم هایی هستند که نوسان، تصادف، خطاها یا استرسورها را دوست ندارند.
جامعه مدرن فرض می کند که هر چیزی می تواند 'تعمیر' شود، اما بیشتر مواقع بهتر است که به خوبی تنها بگذاریم. زندگی اقتصادی اجتماعی و بدن انسان واقعاً می تواند توسط مداخله آسیب ببیند، کلیت را نسبت به شوک ها و عدم قطعیت شکننده تر می کند. اغلب، بهترین راه عمل این است که صدای زیاد از داده های زیاد را نادیده بگیریم و مشکل را به مرور زمان برطرف کنیم.
Questions and answers
یکی از بدترین جنبه های جامعه مدرن این است که چگونگی انتقال شکنندگی و ضد شکنندگی از گروهی به گروه دیگر، معمولاً با یک طرف که تمام منافع را دریافت می کند و طرف دیگر که تمام آسیب را می بیند.
بیشتر مردم فرض می کنند که متضاد "شکننده" "مقاوم" است، یا کلمه ای مشابه که اشاره به انعطاف پذیری دارد؛ اما اقلام انعطاف پذیر تغییر یا بهبود نمی یابند. در واقع، هیچ کلمه ای برای برعکس شکننده وجود ندارد - بهترین چیزی که می توانیم بیابیم چیزی مانند "بی آسیب" است. به جای آن، بیایید کلمه "ضد شکننده" را استفاده کنیم. مقاوم در برابر شوک ها مقاومت می کند اما اساساً همان است، در حالی که ضد شکننده پس از شوک بهتر می شود؛ عاشق تصادف و عدم قطعیت است. هر چیزی که از رویداد تصادفی یا نوع خاصی از شوک بیشتر سود ببرد، ضد شکننده است؛ شکننده برعکس است.
Questions and answers
هیدرا را در نظر بگیرید، یک هیولا در اساطیر یونان با سرهای متعدد. هر زمان که یک سر بریده می شد، دو سر جایگزین می شد.این حقیقت اصلی ضدشکنی است: چیزی که از نوع خاصی از آسیب خوشش میآید و حتی به خاطر آن رشد میکند. مثال دیگری که ما را به این مفهوم ضدشکنی نزدیک میکند، پادشاه باستانی میثریدات است که خود را با مصرف دوزهای همیشه قویتر سم در برابر ترور محافظت میکرد. این اصلی است که زیربنای واکسیناسیون را تشکیل میدهد. ایده این است که گاهی اوقات سیستمها برای رشد و شکوفایی به استرسزاها نیاز دارند.
Questions and answers
ضدشکنی جنبه ذاتی تمام این سیستمهای طبیعی و پیچیده است که بقا یافتهاند؛ بنابراین، اگر ما این سیستمها را از نوسان، تصادفی بودن و استرسزاها محروم کنیم، در واقع به آنها آسیب میزنیم. سرکوب نوسان و تصادفی بودن در اقتصاد ما، سلامت ما، تحصیلات ما یا زندگی سیاسی ما، این سیستمها را آسیبپذیرتر میکند. بدون استرسزاها، سیستمهای پیچیده ضعیف و حتی میمیرند.
Questions and answers
سهگانه
شکننده آرامش را میخواهد، مقاوم خیلی اهمیت نمیدهد، در حالی که ضدشکن از بینظمی رشد میکند.
دردسر به دنبال داشته باشید
برای نوآوری، ابتدا دردسر به دنبال داشته باشید. انرژی اضافی که هنگام واکنش بیش از حد به یک مشکل آزاد میشود، همان چیزی است که نوآوری را راه میاندازد. این مانند تشویق یک اسب برای دویدن سریعتر با قرار دادن او در برابر یک رقیب قوی است. در هر سیستمی، این بیش از حد جبران میکند که ظرفیت اضافی را ایجاد میکند که به سیستم کمک میکند تا بقا یابد. بر خلاف تحلیلگران ریسک که سعی میکنند بفهمند چگونه میتوانند از تجربه بدی که در گذشته رخ داده است، جبران بیش از حد راه طبیعت برای کمک به سیستم برای مقابله با بدترین چیزی است که ممکن است رخ دهد - نه فقط چیز بدی که رخ داده است.
Questions and answers
اطلاعات ضدشکن است. این بر تلاشها برای آسیب زدن به آن تغذیه میکند. یک شرکت بزرگ یا دولت را در نظر بگیرید که سعی میکند پس از بحران "اعتماد را دوباره برگرداند". وقتی این عبارت را میشنوید، میدانید که آنها شکننده هستند، بنابراین محکوم به نابودی هستند. اطلاعات در دسترس است و بیرحم است.
زندگی ضدشکن است - تا یک نقطه خاص، تمام موجودات زنده توسط استرسزاها تقویت میشوند. (اما فقط تا یک نقطه، استرس بیش از حد میتواند بکشد.) اما اشیاء غیرزنده، هنگام تحت استرس، میشکنند. انسانها به نظر میرسد با استرسزاهای حاد که به عنوان پیامرسان عمل میکنند، به خصوص اگر فرصتی برای بازیابی داده شود، بهتر عمل میکنند. آنها با استرسزاهای مزمن مانند رئیس سنگین، مشکلات مالیاتی یا مسافرت روزانه طولانی - یعنی فشارهایی که توسط تمدن ایجاد میشوند - خوب کنار نمیآیند. سیستمهای پیچیده نیز از یک سطح خاصی از استرس بهره میبرند - این چگونگی ارتباط اطلاعات با قسمتهای مؤلفه سیستم است.
Questions and answers
با این حال، زندگی مدرن ما سعی میکند تا حد ممکن استرسزاها را از بین ببرد، با فکر اینکه این ما یا جامعه را تقویت میکند. اما انسانها و جوامع ماشینهای شستشویی نیستند که میتوان با آنها کار کرد و آنها را بهتر کرد. در حقیقت، معکوس است: بدون استرسزاهای حاد دورهای، ما ضعیفتر، نه قویتر خواهیم بود. موجودات زنده به یک سنجه خاصی از تصادفی بودن و بینظمی نیاز دارند تا بتوانند رشد کنند.
Questions and answers
تکامل و ضدشکنندگی
تکامل را می توان به عنوان قوی شدن در زیر آسیب فکر کرد - عاشق استرس ها، تصادفی بودن و عدم قطعیت است. یک فرد ممکن است نسبتاً شکننده باشد، اما رنج آن استخر ژن را تقویت می کند. اگر طبیعت اقتصاد و مؤسسات آن را اداره می کرد، تلاش را برای نجات دادن به هر فرد برای زندگی ابدی اتلاف نمی کرد. برای تکامل، هرچه در سیستم صدا و اختلالات بیشتری وجود داشته باشد، تولید مثل مناسب ترین و جهش های تصادفی بیشتری به تعریف نسل بعدی کمک می کند. البته، این فقط تا حدی درست است: یک فاجعه که همه زندگی را روی زمین نابود می کند، به بقای مناسب ترین کمک نمی کند. با این حال، تکامل زمانی رخ می دهد که آسیب به یک سازمان فردی به بقای گونه در کل کمک می کند.
Questions and answers
پایین ترین نقطه این است که خطاها یا فجایعی که برخی از افراد می کشند، ممکن است به بقیه ما کمک کند، اما قطعاً به آنها کمک نمی کند. غرق شدن تایتانیک برای مسافران آن فاجعه بود، اما بدون آن فاجعه ما کشتی های بزرگتر و بزرگتری ساخته بودیم و غرق شدن بعدی حتی فاجعه بزرگتری بود.
طبیعت در لایه ها کار می کند: سازمان های کوچکتر به تکامل کمک می کنند؛ سلول های بدن ما برای بقا رقابت می کنند؛ هر سلول شامل پروتئین هایی است که رقابت می کنند؛ و غیره. یک نوع لایه بندی مشابه در اقتصاد وجود دارد، با افراد، شرکت های کوچک، بخش هایی در شرکت های بزرگ، صنایع، اقتصادهای منطقه ای و اقتصاد جهانی. برای اینکه اقتصاد ضدشکننده و تکامل یابد، باید کسب و کارهای فردی شکننده و در معرض شکست باشند. ما می توانیم آسیبی را که ممکن است برای ضعیف ترین ها به وجود بیاید، کاهش دهیم، افراد را از گرسنگی محافظت کنیم، حمایت اجتماعی ارائه دهیم و بالاتر از همه احترام. اما، حقیقت این است که نجات دادن دولت ها برعکس ریسک پذیری سالم است، با محافظت از نامناسب ها. راه حل بهتر این است که سیستمی داشته باشیم که در آن شکست یک شرکت نمی تواند دیگران را به پایین بکشد.
Questions and answers
مقاومت در برابر قوهای سیاه
بیشتر تاریخ از قوهای سیاه می آید - رویدادهای بزرگ مقیاس، نامنظم و غیرقابل پیش بینی که عواقب عظیمی دارند. چنین رویدادهایی برای تاریخ، فناوری و دانش ضروری هستند. ممکن است فکر کنیم، با دید به عقب، که تقریباً این قوهای سیاه را پیش بینی کردیم، زیرا ما سعی می کنیم تاریخ را خطی تر بنماییم، اما در این کار، نقش تصادفات را کم ارزیابی می کنیم. در دنیای مدرن ما، با تمام پیچیدگی فناوری، نقش قوهای سیاه در واقع در حال افزایش است، حتی اگر ما اصرار داشته باشیم که ما در پیش بینی و حتی جلوگیری از چنین رویدادهایی بهتر هستیم. درک ضدشکنندگی ما را از قوهای سیاه کمتر می ترساند.
Questions and answers
ما نمی توانیم با قطعیت بگوییم که یک شوک خاص یا رویدادی رخ خواهد داد، اما می توانیم تعیین کنیم که کدام شی یا ساختار نسبت به دیگری، اگر رویداد رخ دهد، شکننده تر است.به جای صحبت در مورد ریسک ها، ما باید در مورد این مفهوم از آسیب پذیری صحبت کنیم: چیزی که از ناپایداری، تصادفی بودن، اشتباهات یا استرس خوشش نمی آید.
Questions and answers
ما همچنین باید در مورد 'fragilistas' صحبت کنیم، این دسته از افرادی که ناشناخته را با غیرموجود اشتباه می گیرند، برداشت بیش از حدی از دانش علمی دارند و خود را 'منطقی' می دانند. یک fragilista پزشکی کسی است که توانایی بدن برای خودشفا را کم ارزیابی می کند؛ یک fragilista سیاستی فکر می کند اقتصاد یک ماشین است که می توان با آن کار کرد و 'تعمیر' کرد؛ و یک fragilista مالی کسی است که مدل های ریسک را به سیستم بانکی تحمیل می کند که در نهایت آن سیستم را نابود می کند.
Questions and answers
صنعتگران، رانندگان تاکسی و دندانپزشکان درآمد ناپایداری دارند اما نسبتاً مقاوم در برابر این نوع قوانین سیاه که می تواند تمام درآمد آنها را متوقف کند. کارمندان، از طرف دیگر، چنین ناپایداری ای ندارند اما درآمد آنها می تواند پس از یک تماس تلفنی از HR ناپدید شود. یک اشتباه کوچک به یک فرد خودکار آمد اطلاعات ارزشمندی می دهد که به او کمک می کند تا تطبیق یابد؛ اشتباه کوچک یک کارمند بخشی از سابقه کاری دائمی او می شود.
Questions and answers
کلمه "ناپایداری" از لاتین volare می آید، به معنی "پرواز کردن". وقتی ما از سیستم های سیاسی و دیگر سیستم ها ناپایداری را محروم می کنیم، از طریق برخی تلاش های اشتباه برای مداخله، ما به آنها آسیب می زنیم و از پرواز واقعی آنها جلوگیری می کنیم.
لوانت و دولت ملت
لوانت شمالی، تقریباً منطقه ای که امروزه شامل شمال سوریه و لبنان است، برای هزاران سال منطقه ای پررونق بود، تحت سلطه تاجران. سپس دو جنگ جهانی آمد که منطقه را بین دو دولت ملت، سوریه و لبنان، تقسیم کرد. چند دهه بعد حزب بعث در سوریه برخاست، برنامه 'مدرنیزاسیون' را آغاز کرد که به معنی مرکزیت و قوانین دولتی بود، بازارهای تجاری قدیمی یا سوق را با ساختمان های اداری مدرن جایگزین کرد. خانواده های تجارتی رفتند (به مکان هایی مانند نیویورک یا کالیفرنیا) و شهرهایی مانند حلب به سقوط پرداختند. در عین حال، لبنان به جنگ داخلی گرفتار شد زیرا فرقه های رقیب خود را مسلح کردند و دولت هیچ کاری نکرد.
Questions and answers
دولت های ملت جدید نیستند (یک مثال کوتاه در مصر باستان وجود داشت) اما برای بیشتر تاریخ، امپراتوری هایی مانند روم یا عثمانی حاکم بودند. امپراتوری ها با اجازه دادن به نخبگان محلی برای رشد و حفظ برخی از استقلال موثر محلی، رشد می کنند. حتی اروپا، قبل از ایجاد دولت های آلمان و ایتالیا، در حالت تنش دائمی بود، با اتحادهای متغیر و درگیری های بین ایالت های کوچک و شهر دولت ها. ایجاد دولت های ملت در قرن نوزدهم مستقیماً به دو جنگ قرن بیستم منجر شد. سیستم مدرن دولت های ملت ممکن است به معنی کمتر بودن اعمال خشونت آمیز باشد، اما وقتی جنگ ها شروع می شوند، آنها خرابکارانه تر هستند. در بلند مدت، یک اتحادیه محلی نامرتب بیشتر از یک سیستم مرکزی پایدار خواهد بود.
Questions and answers
تصادف (تا حدی) حکمران است
تنوع میتواند به عنوان یک پاکسازی عمل کند: آتشسوزیهای جنگلی کوچک و دورهای به سیستم کمک میکند تا از مواد قابل اشتعال پاک شود. به طور مشابه، هر چه بازار مالی بیشتر بدون هیچ ترسناکی بگذرد، وقتی یکی در نهایت رخ میدهد، بدتر خواهد بود. کمی سردرگمی هر اکنون و بعد، به سیستم کلی کمک میکند تا قویتر شود.
وقتی نوسان و تصادف به طور مصنوعی سرکوب میشوند، نه تنها سیستم آسیبپذیرتر میشود، بلکه هیچ خطر قابل مشاهدهای ندارد - بنابراین وقتی اجتنابناپذیر رخ میدهد، شوک حتی بدتر است. در مورد دولت مصر قبل از شورشهای 2011 فکر کنید: برای چهار دهه توسط ایالات متحده برای «جلوگیری از آشوب» حمایت شده بود. جلوگیری از سر و صدا مشکل را در بلند مدت بدتر کرد.
Questions and answers
مشکل با مدرنیته
در هسته مفهوم ما از مدرنیته، ایدهای وجود دارد که میگوید دخالت بیشتر چیز خوبی است، هر چیزی میتواند و باید «تعمیر» شود. به جای آن، مفهوم iatrogenics را در نظر بگیرید، که به معنای «توسط شفا دهنده ایجاد شده» است (iatros به معنای شفا دهنده در زبان یونانی است). یک مثال کلاسیک، روش قدیمی خونریزی برای درمان مردم است، که قطعاً در بیشتر موارد بیشتر از خوبی آسیب میرساند. هر وقت ما دخالت غیرضروری داریم، ما iatrogenics داریم - آسیب رساندن در حالی که سعی در کمک کردن داریم.
Questions and answers
در دنیای مدرن، این معمولاً در زندگی اقتصادی-اجتماعی و در بدن انسان رخ میدهد. دخالت دولت در نهایت منجر به آسیبپذیری و بحران عمیقتری میشود وقتی رخ میدهد. به آلن گرینسپن و تلاشهای دخالتگرانهاش قبل از 2007 برای «هموار کردن چرخه بوم-شکست» فکر کنید، که مشکلات را زیر فرش پنهان کرد و یک شوک اقتصادی بزرگتر ایجاد کرد.
Questions and answers
گاهی اوقات، دخالت ضروری و مطلوب است: مشکل با دخالتگری ساده است که فکر میکند چیزها را بهتر میکند و آسیبی که میرساند را تشخیص نمیدهد. معمولاً خوب است که برای کنترل چیزهایی مانند اندازه یا سرعت دخالت کنیم. اما اغلب، بهترین راه این است که اصلاً دخالت نکنیم. متأسفانه، دنیای مدرن این را تشخیص نمیدهد. مدیران برای همه اوقاتی که به طور غیرضروری دخالت نکردند، پاداش نمیگیرند.
Questions and answers
دنیای مدرن دادههای زیادی از سر و صدا را در زندگی ما میآورد - که میتواند منجر به دخالت زیادی در یک مورد کلاسیک از iatrogenics شود. اغلب، بهترین راه عمل این است که سر و صدا را نادیده بگیریم و وقت را بگذاریم تا مشکل را حل کند.
پیشبینی، پیشبینی
ما فرض میکنیم که دادههای بیشتر به ما کمک میکند تا رویدادها را پیشبینی کنیم - اما رویدادهای بزرگ، به خصوص برخیزشهای سیاسی بزرگ، قابل پیشبینی نیستند. پیشبینی و پیشبینی پدیدههای مدرن هستند و آنها خنثی نیستند. در واقع، پیشبینی میتواند کاملاً آسیبرسان باشد، به اندازه خونریزی افراد بیمار. ما میتوانیم حرکت سیارات را پیشبینی کنیم، اما نمیتوانیم به طور دقیق انقلابها، بحرانها یا اندازه کسر بودجه را پیشبینی کنیم.
Questions and answers
زندگی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی همگی در حوزه قوقا سیاه قرار دارند، جایی که حد از دانش وجود دارد که هرگز نمیتوان به آن رسید.
مورد تونی دیبندتو، یا "تونی چاق" را در نظر بگیرید که در بروکلین بزرگ شد، به نیوجرسی نقل مکان کرد و یک بویایی از آسیبپذیری است. او باور دارد که دانشآموختگان، مدیران و به ویژه بانکداران، دست اندرکاران هستند. قبل از سال 2007 او میدانست که نوعی از بحران در حال رخ دادن است و با آن شرط بست. در نتیجه، او یک دارایی زیاد کسب کرد. او به پیشبینیها اعتقاد نداشت، اما با پیشبینی اینکه برخی از مردم - پیشبینان حرفهای - ورشکسته خواهند شد، پول زیادی به دست آورد. تونی چاق آسیبپذیریها را شناسایی میکند، شرطی بر روی سقوط آن سیستم آسیبپذیر میبندد، پول زیادی جمع میکند، سپس ناهار میخورد.
Questions and answers
سنکا و استواییها
فیلسوف استوایی سنکا چند هزار سال قبل از تونی چاق زندگی میکرد. استواییها بیتفاوتی نسبت به سرنوشت را توصیه میکردند. پس از هرگونه ناکامی، سنکا میگفت: "من چیزی از دست ندادم." او آسیبپذیر نبود نسبت به تصمیماتی که سرنوشت میگرفت. سنکا میدانست که موفقیت آسیبپذیری را افزایش میدهد؛ داشتن داراییها باعث میشود نگران از دست دادن آنها شوید. بنابراین، او یک تمرین ذهنی انجام میداد که در آن تمام داراییهای خود را حذف میکرد، بنابراین اگر او آنها را از دست داد، احساس نمیکرد. او هنوز ثروت را ترجیح میداد؛ او فقط سعی میکرد خود را ضد آسیبپذیر نسبت به از دست دادن آن کند.
Questions and answers
اولین گام برای افزایش ضد آسیبپذیری، کاهش قرار گرفتن در معرض قوقاهای سیاه منفی و اجازه دادن به ضد آسیبپذیری طبیعی برای کار کردن به تنهایی است. این ما را به مفهوم باربل میبرد، چیزی با دو افراط که جداگانه نگه داشته میشوند، با اجتناب از میانه. به عبارت دیگر، هدف یک ترکیب از حداکثر امنیت در یک سر و حداکثر حدس و گمان در سر دیگر، در حالی که از میانه آسیبپذیر اجتناب میکند. یک نمونه خوب از این موضوع، سنت در ادبیات فرانسه است که نویسندگان به دنبال یک مشاغل غیر چالش برانگیز برای پرداخت صورتحسابها هستند، در حالی که وقت را برای دنبال کردن فراخوان خلاق خود آزاد میکنند. اینشتین که در حالی که نظریات خود را توسعه میداد، در دفتر اختراع کار میکرد، نمونه دیگری است.
Questions and answers
یکی از بزرگترین اشتباهات ما به عنوان انسانها این است که فکر میکنیم دقیقا میدانیم که به کجا میرویم، و فرض میکنیم که دیگران نیز این را میدانند. در واقع، از معماری تا پزشکی تا مهندسی، آزمون و خطاست که منجر به نوآوری میشود. دارایی بزرگ آمریکا این است که در آزمون و خطا مشارکت میکند؛ در مقابل، در ژاپن، شکست خوردن عار است، بنابراین مردم اشتباهات خود را مخفی میکنند.
Questions and answers
انتخاب طبیعی
طبیعت میداند چگونه انتخاب کند؛ حدود نیمی از همه جنینها سقط خودبخودی میشوند. طبیعت میداند که آسانتر است تلاش کرد و شکست خورد، تا همیشه سعی کرد چیزی کامل ایجاد کند. دره سیلیکون این را میفهمد، با شعار خود که "زود شکست بخور" است. چیزی که خوب است را نگه دارید، چیزی که بد است را دور بریزید، و بدانید کی باید سود را بگیرید. ضد آسیبپذیر بهترین گزینه را انتخاب میکند؛ آسیبپذیر گزینهای ندارد.
Questions and answers
بسیاری از اوقات، نتایجی که ما به مهارت نسبت میدهیم، در واقع نتیجه اجرای گزینهای است. ما به هوشی نیاز داریم تا بتوانیم بفهمیم که گزینهای وجود دارد؛ این است که چگونه آزمون و خطا کار میکند، با استفاده از هوش برای شناخت چه چیزی را نگه داریم و چه چیزی را دور بیندازیم.
محدودیتهای دانشگاه
دانشمندان دوست دارند نقش آزمون و خطا در جامعه و دانش انسانی را کمرنگ کنند. آنها دوست دارند ایده را به جلو بیاندازند که دانشگاهها ثروت و رشد دانش مفید را تولید میکنند. اما، فقط به این دلیل که کشورهای ثروتمند تحصیل کردهاند، به معنی نیست که تحصیل ثروت را ایجاد میکند. این قطعا برای فرد مفید است و در سطح ملی نقشی ایفا میکند، اما آموزش دادن به مردم مسیر اتوماتیک به ثروت ملی نیست که بسیاری فرض میکنند.
Questions and answers
تفاوت بزرگی بین انجام دادن و فکر کردن وجود دارد. فکرکنندگان ناامیدی را میکرهند؛ در داستان گیر میافتند؛ و همیشه سعی میکنند منطق چیزها را درک کنند. افراد عملگرا ضدشکن ناامیدی را به آغوش میکشند؛ از روایت برای انگیزه استفاده میکنند اما توسط داستان گیر نمیافتند؛ و میدانند که کار منطقی برای انجام دادن این است که دو نتیجه را با هم مقایسه کنند و گزینه بهتر را انتخاب کنند.
Questions and answers
عملگران نمینویسند، آنها انجام میدهند. ما نظریات را به عمل نمیگذاریم، ما نظریات را از عمل ایجاد میکنیم. این به معنی نیست که علم دانشگاهی پشت برخی از فناوریهای عملی نیست، اما ما نیازی نداریم که در مورد آنچه دانشگاه میتواند و نمیتواند انجام دهد، سادهلوح باشیم.
انقلاب صنعتی توسط علم شروع نشد. بلکه، منابع اصلی دانش و نوآوری فنی در بریتانیا در قرن نوزدهم، علاقهمندان و روحانیون بودند، به عبارت دیگر، دوستداران روشنفکر. انقلاب نتیجه تکنولوژیستهایی بود که تکنولوژی ساختند، مانند جان کی که در سال 1733 شاتل پروازی را اختراع کرد؛ توسعه تجربی بر اساس آزمون، خطا، و آزمایش یک صنعتگر ماهر.
Questions and answers
تمام اینها به این معنی است که نقش دولت باید این باشد که به تکنسینها و نوآوران کمک مالی کند و همکاری را تشویق کند؛ زیرا کی میداند که ناپدیدی همکاری ممکن است به کجا منجر شود؟
برای چیزی که ضعیف است، هر چه شوک شدیدتر باشد، آسیب بیشتری وارد میکند. اگر ماشین خود را با سرعت 50 مایل در ساعت به دیوار بزنید، آسیب بیشتری نسبت به اینکه آن را ده بار با سرعت 5 مایل در ساعت به همان دیوار بزنید، وارد میکند. تأثیر تجمعی شوکهای کوچک بر چیزی ضعیف، به اندازه تأثیر یک شوک بزرگ واحد بد نیست. و، هر چه چیزی ضعیفتر باشد، آسیب بیشتری از آن شوک بزرگ واحد میگیرد.
Questions and answers
کوچک بودن ضعیفتر است، به خصوص در دنیای کسب و کار. بزرگ بودن در زمانهای دشوار مشکل واقعی است. هر چه پروژه بزرگتر باشد، نتیجه نهایی ضعیفتر است؛ هر چه پروژه بزرگتر باشد، هزینه تاخیر به عنوان درصدی از بودجه نهایی بیشتر است.با این حال، برخی از پروژهها میتوانند به قطعات کوچکتر تقسیم شوند، به گونهای که اندازه بخش مورد نظر بیشتر از اندازه کل پروژه اهمیت دارد.
Questions and answers
در دنیای پیچیده، وابسته و جهانی ما، اثرات قوی سیاه بیشتر میشوند. مشکل در یک نقطه میتواند یک کسب و کار کامل را بهم بریزد؛ پروژهها به همان اندازه که بزرگترین ضعف در زنجیرهشان ضعیف هستند. دنیا حتی در حالی که ما بیشتر و بیشتر به فناوریهایی که خطاهای سخت تخمین زده شدهای دارند، کمپیشبینیتر میشود. ممکن است فکر کنیم اقتصاد ما کارآمدتر میشود، اما شکنندگی به معنای این است که هزینه خطاها بسیار بالاتر است. در بورس، ما معاملهگران را با کامپیوترها عوض کردیم، فکر میکردیم این باعث افزایش (بسیار کوچک) کارایی میشود. اما، وقتی یک معاملهگر اشتباه میکند، نتیجه محدود و توزیع شده است؛ وقتی یک کامپیوتر اشتباه میکند، تأثیر میتواند وحشتناک باشد. آیا فراموش کردید "کرش فلش" اوت 2010؟ کل این موضوع توسط یک خطای کوچک کامپیوتری شروع شد. و، با تشکر از جهانی شدن، اثر انتقال بیماری در سطح کره زمین است.
Questions and answers
چه کسی ورشکسته میشود؟
Fannie Mae یک تسهیلات بزرگ دولتی بود که فرو ریخت، مالیاتبهاداران آمریکایی را با صدها میلیارد دلار زیان مواجه کرد. در سال 2003، یک روزنامهنگار گزارش مخفی یک کارمند Fannie Mae را به من نشان داد که نشان میداد چگونه این شرکت ریسک را محاسبه میکرد: حرکت به بالا در یک متغیر اقتصادی منجر به زیانهای عظیم میشد، در حالی که حرکت در جهت مخالف منجر به سودهای کوچک میشد. حرکتهای بیشتر به بالا به این معنی بود که زیانهای بزرگتر اضافی وجود دارد، در حالی که حرکتهای بیشتر به پایین به این معنی بود که سودهای کوچکتر اضافی وجود دارد. این یک مورد واضح از شتاب زیان بود، در مقیاس بزرگ.
Questions and answers
به هر کسی که گوش میکرد گفتم که Fannie Mae "روی یک تنه باروت نشسته است" - و به طور ضمنی، بسیاری از سایر موسسات، مانند بانکها، نیز همینطور بودند.
درسی که از Fannie Mae در اینجا میگیریم این است که باید به دنبال شتاب زیان بگردیم. وقتی هر انحراف از یک استاندارد فرض شده باعث میشود زیان به طور قابل توجهی بدتر شود، به عنوان مثال، وقتی هر افزایش در نرخ بیکاری باعث افزایش کمبود بودجه میشود، یا یک شرکت باید برای بقا بیشتر و بیشتر پول قرض بگیرد، پس وضعیت به طور ذاتی شکننده است.
Questions and answers
میتوانیم از این روش برای تست کردن اینکه آیا ریاضیات در یک مدل اقتصادی جعلی است استفاده کنیم: یک تغییر کوچک در فرضیات مدل ایجاد کنید و ببینید چقدر اثر بزرگ است و آیا شتاب میگیرد. اگر اینطور باشد، پس هر کسی که بر این مدل تکیه میکند، از اثر سیاه قوی به سبک Fannie Mae منفجر خواهد شد.
گاهی اوقات راحتتر است که چیزی را با گفتن آنچه نیست توصیف کنیم تا آنچه که هست. به طور مشابه، گاهی اوقات بهتر است چیزهایی را حذف کنیم. همانطور که استیو جابز گفته است، "مردم فکر میکنند تمرکز به معنای گفتن بله به چیزی است که باید روی آن تمرکز کنید. اما این به هیچ وجه معنای آن نیست."این بدان معنی است که به 100 چیز خوب دیگر خیر میگوییم... من واقعاً به چیزهایی که انجام ندادهام به اندازه چیزهایی که انجام دادهام افتخار میکنم. نوآوری به معنی خیر گفتن به 1000 چیز است."
Questions and answers
ما دائماً به دنبال دادههای بیشتری برای حل مشکلات هستیم، اما واقعیت این است که در علوم اجتماعی، و به خصوص در اقتصاد، تنها یک رویداد قوی مانند سیاه چاله میتواند آمار فراوانی را فوراً باطل کند - یک رویدادی که قابل پیشبینی نیست.
نقش زمان
چیزی که برای مدت طولانی بقا داشته است احتمالاً هدف خوبی را خدمت میکند که چشمان ما و منطق ما ممکن است آن را نبیند. (حتی چیزی که ضدشکن است نیز در نهایت خراب خواهد شد، اما باید طولانیتر باشد.) وقتی سعی میکنیم تصور کنیم آینده چگونه خواهد بود معمولاً درباره فناوریها و محصولات جدید حدس میزنیم اما فراموش میکنیم که باید با گذشته شروع کنیم و به سابقه تاریخی احترام بگذاریم. مفهوم اوریستیک مهم است: قوانین انگشتی (که اغلب نوشته نشدهاند) که واقعاً بقا را تعیین میکنند.
Questions and answers
چیزهایی وجود دارند که فنا میروند، مانند انسانها و بیشتر اشیاء، و چیزهایی وجود دارند که غیرقابل فساد و احتمالاً همیشگی هستند. اینها معمولاً یک جزء اطلاعاتی دارند. فناوری عالی است، به خصوص وقتی چیزی ضعیف را جایگزین میکند، اما در بهترین حالت خود است وقتی نامرئی است. فناوریهای بیشتر نامرئی معمولاً آنهایی هستند که برای مدت طولانی وجود داشتهاند - و هر سال که بدون حذف آنها میگذرد، احتمال اینکه چنین فناوریهایی همچنان بقا داشته باشند، افزایش مییابد.
Questions and answers
متأسفانه، اطلاعات شکستها را مخفی میکند. ما تغییر را میبینیم اما چیزهایی که ثابت هستند را نمیبینیم. ما بسیار بیشتر به آب نیاز داریم تا به تلفنهای همراه، اما فرض میکنیم که تلفنهای همراه بسیار حیاتی هستند زیرا چقدر آنها تغییر میکنند. پس، چگونه بفهمیم که یک ایده یا اختراع جدید واقعاً مهم است؟ زمان. زمان تنها عاملی است که سر و صدای غیرضروری را به خاکستر تبدیل میکند و چیزی را که واقعاً ارزش حفظ دارد، حفظ میکند. یک کتاب که برای یک دهه وجود داشته است احتمالاً یک دهه دیگر نیز باقی خواهد ماند؛ یک کتاب که برای 2000 سال وجود داشته است همچنان قدرت باقی ماندن خواهد داشت. ریاضیات شاید در اینجا استثنا باشد؛ در ریاضیات، فوراً واضح است که نتایج معنی دارند. برای همه چیزهای دیگر، به خصوص در زمینههای ادبیات، مالی، و اقتصاد، زمان راه مطمئنی برای خلاص شدن از اغراق در مورد جدید است.
Questions and answers
شکنندگی و مراقبتهای بهداشتی
انکار ضدشکن بودن هزینههای پنهان مراقبتهای بهداشتی مدرن را مخفی میکند. ما نباید نیاز به شواهدی از آسیب داشته باشیم تا ادعا کنیم که یک دارو یا روش خاص آسیبرسان است. بردارید چربی ترانس، یک اختراع انسانی: در زمان اختراع آن، همه فرض میکردند که این چربی علمی نسبت به همتایان طبیعی خود برتر است: در یخچال نرم میماند، ارزان ساخته میشد، و فرض میشد که از کره یا شحم سالمتر است. ما فریب خوردیم: میرسد که این ماده واقعاً مردم را میکشد.
Questions and answers
چربی ترانس یک مورد کلاسیک از کار ایاتروژنیک است که در حالی که سعی در کمک دارد، آسیب می رساند. در چنین شرایطی، معمولاً منافع کوچک اما قابل مشاهده هستند، در حالی که خسارت بزرگ، تاخیری و پنهان است. هر از گاهی علم با دارویی می آید که "کارایی را افزایش می دهد"، تنها برای اینکه متوجه شود که هر بازرگان بازار می تواند به شما بگوید: چیزی مثل ناهار رایگان وجود ندارد. اگر دارویی وجود داشت که بتواند ما را بدون هیچ اثر منفی طولانی مدتی بهتر حس کند، احتمالاً طبیعت از قبل آن را کشف کرده است.
Questions and answers
بالاتر از همه، ایاتروژنیک به نتیجه می رسد که پزشکی و صنعت دارو باید بر شرایط و بیماری های بسیار شدید و با علائم بالا تمرکز کنند. برای همه چیز دیگر، جایی که بیمار بیش یا کم سالم است، دارو باید مادر طبیعت را به عنوان دکتر بگذارد.
تکامل با تکرار بدون هدف پیش می رود. اما علم بالادستی، برعکس می کند. اغلب منطقی در چیزهای طبیعی وجود دارد که ممکن است ما فقط نفهمیم. بعد از همه، هر چه طبیعت انجام می دهد، بر طول زمان آزمایش شده است و تا زمانی که غیر آن ثابت شود، سخت گیر است. حتی با این حال، ما برای نظریه ها و اطلاعات، فراموش می کنیم که توضیحات انسانی همیشه در حال تغییر هستند. ما اغلب تغییرات تصادفی را برای اطلاعات اشتباه می گیریم و بر آن عمل می کنیم، در حالی که باید خوب بمانیم.
Questions and answers
امید به زندگی انسان به لطف ترکیبی از عوامل بسیاری افزایش یافته است: بهداشت، آنتی بیوتیک ها، مداخله پزشکی در شرایط تهدید زندگی، و غیره. از طرف دیگر، بسیاری از بیماری ها وجود دارند که توسط تمدن ایجاد شده اند: تجویف دندان، تأثیر سیگار، و بیشتر بیماری های قلبی عروقی. ما می توانیم به این فهرست دوم مداخلات پزشکی غیر ضروری اضافه کنیم. ما تمایل داریم که مداخله کنیم، به خصوص وقتی فکر می کنیم که ما اطلاعات زیادی داریم که باید بر آن عمل کنیم.
Questions and answers
با این حال، بسیاری از اوقات مردم بیشتر از حذف چیزها بهره می برند تا افزودن محصولات و روش های بیشتر: اگر ما قند و کربوهیدرات های ریز شده، نوشابه ها، مکمل های غذایی، و غیره را حذف کنیم، بسیاری از مردم بهره می برند. داروهای درد بی روزنه دیگری هستند که بسیاری از آنها از غیاب آن بهره می برند: تکیه بر این داروهای درد می تواند کسی را از رویارویی با، بگوییم، علت سردردهای خود باز دارد.
Questions and answers
جالب است که حرمان دوره ای از غذا یا روزه گرفتن هم می تواند تأثیر مثبتی بر بدن انسان داشته باشد. ما فرض می کنیم که چون چیزی مثل رژیم غذایی متعادل وجود دارد، پس باید همیشه در هر وعده غذایی این تعادل را بخوریم، و اینکه وعده های غذایی متداول چیز خوبی است. اما، در جوامع بیشتر اولیه، تامین غذا هم متنوع بود و هم آسیب پذیر. ما می دانیم که استرس دوره ای ورزش برای بدن خوب است؛ چرا ما نمی فهمیم که روزه گرفتن دوره ای می تواند همان تأثیر را داشته باشد؟ بسیاری از ادیان روزه های آیینی را در بر می گیرند؛ شاید آنها چیزی را درک کرده اند.
Questions and answers
بدترین چیز درباره جامعه مدرن این است که شکنندگی و ضد شکنندگی از یک طرف به طرف دیگر منتقل می شود، با این حال یک طرف همه منافع را دریافت می کند و طرف دیگر بدون اطلاع همه آسیب ها را می پذیرد. در جوامع سنتی، ارزش یک فرد بستگی به این داشت که چقدر آماده فداکاری برای دیگران بود. در جامعه ما، قدرت به کسانی می رسد که پوستی در بازی ندارند. این تفاوت بین مقدسین، شوالیه ها، نوآوران، مخالفان و هنرمندان، همه افرادی که برای خاطر دیگران پوستی در بازی دارند؛ و دستگاه های اداری، مدیران شرکت ها، سیاستمداران و کسب و کارها، کسانی که هیچ پوستی در بازی ندارند اما قدرت زیادی را اعمال می کنند. ضد شکنندگی جامعه به طور جدی بستگی به مجموعه اول افراد دارد (گرچه باید گفت، آنها ممکن است همیشه درست نباشند و برخی از آنها ممکن است توهم مسیحی داشته باشند که در نهایت موجب آسیب های زیادی شده است).
Questions and answers
بدون پوست در بازی
برخی افراد در جامعه ما به نفع دیگران گزینه هایی دارند. هر سازنده نظر می بایست پوستی در بازی داشته باشد؛ هر پیش بین و تحلیلگر باید در صورتی که افراد بر اساس پیش بینی های آنها وابسته شوند و این پیش بینی ها اشتباه باشند، زیان ببیند. بیان نظر بدون عمل کردن بسیار غیر اخلاقی است؛ اگر نظری را بیان می کنید که ممکن است به دیگران آسیب برساند، باید برای سخنان خود مسئولیتی بپذیرید. در جوامع سنتی، بهتر است سعی کنید و شکست بخورید، با پوستی در بازی، تا هرگز به پیامدهای کلمات یا اعمال خود مواجه نشوید.
Questions and answers
از کسی نظر یا توصیه نخواهید؛ فقط از آنها بپرسید که در واقع چه کاری انجام می دهند یا چه چیزی را در پورتفولیو خود ندارند.
بازار سهام بزرگترین انتقال ضد شکنندگی در تاریخ انسان است. سرمایه گذاری ها به سهام تبدیل می شوند، مدیران تصمیمات بزرگی را می گیرند که سیستم را بازی می کنند، و آنها از کارآفرینانی که واقعیت ریسک کننده هستند، اعتبار بیشتری می گیرند. این سیستم باعث می شود مدیران شرکت ها مانند مدیران صندوق با تحریکات زیادی اما بدون محرکات منفی مواجه شوند. برای نمونه، صنعت بانکداری صدها میلیارد دلار از دست داد، احتمالا بیشتر از آنچه که همیشه ساخت، با این حال مدیران فردی هنوز میلیاردها دلار حقوق دریافت کردند که قبض آن توسط مالباختگان پرداخت شد. آدام اسمیت، در کتاب معروف خود ثروت ملل، این مشکل را درک کرد، با این هشدار که نمی توان انتظار داشت مدیران پول دیگران آن را "با همان نگرانی که شرکا در یک شرکت خصوصی اغلب برای خودشان نگاه می کنند" نگه دارند.
Questions and answers
شاید بزرگترین ظلم از همه، آن یکی که واقعا به افراد اجازه می دهد تا اختیار اخلاقی را عمل کنند، سازمان بزرگ است. اختیار اخلاقی جایی است که افراد تشویق می شوند تا باورهای خود را به اعمال خود بخشند، نه اعمال خود را به باورهای خود.اشکالی ندارد که شخصی حرفه خود را انجام دهد، اما وقتی این شخص سعی می کند تاثیرگذاری بر دیگران داشته باشد، آنها مظنون می شوند؛ زیرا، بر خلاف یک شهرستان باستانی، ما دیگر مجازات شرم، مجازات نهایی در زمان های باستانی برای نقض اخلاق را نداریم. در سازمان های بزرگ و پیچیده، شرم نمی تواند نظم را اعمال کند. نشانه دانش سازمانی این است که اشتباهات به صورت جمعی انجام می شوند، نه به صورت فردی؛ "همه انجام می دهند" به شعار تبدیل می شود.
Questions and answers
برای خلاصه کردن این کتاب در یک جمله:
همه چیز از نوسان سود می برد یا زیان می برد. شکنندگی چیزی است که از نوسان و عدم قطعیت زیان می برد.
زمان نوسان است. تحصیلات واقعی، نوعی که شخصیت را شکل می دهد، نظم را دوست ندارد؛ تحصیلات مبتنی بر برچسب این کار را نمی کند. خطا باعث می شود برخی چیزها شکسته شوند، اما برخی دیگر نمی شکنند؛ برخی نظریه ها فرو می ریزند اما برخی دیگر نمی ریزند. ما می توانیم تشخیص دهیم که کدام چیزها نوسان را دوست دارند و کدام چیزها نمی کنند.
نوآوری از عدم قطعیت سود می برد. تصادفی بودن توزیع شده یک نیاز است. هر چیز بزرگ یا سریع، نشانه های مدرنیته، کوتاه مدت نوسان است. یک لیوان نیز کوتاه مدت نوسان است. اما، موجودات زنده نوسان طولانی مدت هستند.
شما می دانید که زنده هستید زیرا شما تنوع را دوست دارید - گرسنگی باعث می شود چیزها خوشمزه باشند، تلاش به نتایج معنی می دهد، غم و عدم قطعیت نیز با شادی و اعتقاد همراه است. هیچ زندگی اخلاقی نیست اگر از ریسک های شخصی خالی باشد.
Go to dashboard to download stunning templates
Download