Download, customize, and translate hundreds of business templates for free
Go to dashboard to download stunning templates
Downloadچرا برخی تیمها عملکردی چندین برابر بهتر از مجموع همتایان خود ارائه میدهند، در حالی که تیمهای دیگر کمتر از این میزان عمل میکنند؟ چگونه میتوان تیمهایی را ساخت که به طور بیدرنگ با هم همکاری کنند و مانند یک ذهن واحد عمل کنند؟ پاسخ در فرهنگ گروه است.
نویسنده پرفروش نیویورک تایمز، دنی کویل، رازهای فرهنگهای گروهی بسیار موثر را با مطالعه بهترین تیمها در صنایع مختلف در سراسر جهان، از جمله نیروهای ویژه نیروی دریایی، استودیوهای پیکسار و تیم بسکتبال سن آنتونیو اسپرز، فرا میگیرد.
کد فرهنگ سه مهارت اصلی مورد نیاز برای تغییر فرهنگ سازمانی خود را ارائه میدهد.
وقتی به فرهنگ فکر می کنیم، معمولاً به گروه ها به عنوان مجموعه ای از مهارت های فردی فکر می کنیم. اما در واقع، هیچ چیز اشتباه تر از این نیست. فرهنگ گروهی متحد، تیم ها را قادر می سازد تا عملکردی را فراتر از مجموع قابلیت های فردی ایجاد کنند. فرهنگ های قوی توسط مجموعه مشخصی از مهارت ها ایجاد می شوند که می توان آنها را یاد گرفت و تمرین کرد. در این کتاب، دنی کویل آن را به سه مهارت خاص تقلیل می دهد: ایجاد امنیت، به اشتراک گذاری آسیب پذیری، و تعیین هدف.
امنیت بنیادی است که بر روی آن فرهنگ ها ساخته می شوند. انسان ها از طریق یک سری از حرکات ظریف به نام نشانه های تعلق، ارتباط امن در گروه ها را ایجاد می کنند. نمونه هایی از نشانه های تعلق شامل تماس چشمی، زبان بدن، و تن صدا می باشد. سه ویژگی اصلی نشانه های تعلق وجود دارد: 1) انرژی سرمایه گذاری شده در تبادل، 2) درمان افراد به عنوان فردی منحصر به فرد و ارزشمند، و 3) ارسال سیگنال که رابطه در آینده پایدار خواهد بود
تغییر از ترس به تعلق
مغز ناخودآگاه ما به شدت به دنبال حس کردن خطر و تمایل به تأیید اجتماعی از سوی فرماندهان است. نشانه های تعلق، هنگام تکرار، ایجاد امنیت روانی می کنند و به مغز کمک می کنند تا از ترس به ارتباط برگردد. با دریافت نشانه های تعلق، مغز نقش ها را تغییر می دهد و تمرکز خود را بر برقراری ارتباطات اجتماعی عمیق تر با گروه می گذارد. این به این معنی است که تعلق از بیرون به داخل اتفاق می افتد، زمانی که مغز سیگنال های مداومی را دریافت می کند که نزدیکی، امنیت، و آینده مشترک را نشان می دهد.
کریسمس غیر واقعی در میدان نبرد
در شب کریسمس، چیزی غیر واقعی در فلاندرز، یکی از میدان های نبرد خونین جنگ جهانی اول، اتفاق افتاد. ده ها هزار سرباز در سراسر میدان نبرد به طور خودجوش به سراییدن کرال های کریسمس برخاستند. سربازان حتی شروع به خوردن و نوشیدن با هم کردند. این حادثه به نظر جادویی قابل فهم می شود وقتی ما جریان پایدار نشانه های تعلق را که توسط هر دو طرف برای هفته ها قبل از شب کریسمس مبادله شده بود، تحلیل می کنیم. نزدیکی فیزیکی نشانه های تعلق را ایجاد کرد زیرا سربازان می توانستند گفتگوها و آهنگ ها را از سوی دیگر بشنوند.انگلیسی ها و آلمانی ها در یک زمان به سنگرها مواد غذایی تحویل می دادند. در این زمان، شلیک متوقف می شد. به تدریج این آتش بس های کوچک گسترش یافت و شامل آتش بس در زمان تامین مواد، دستشویی ها و جمع آوری زخمی ها شد. تا زمانی که آتش بس "خود به خود" اتفاق افتاد، هزاران نشانه تعلق برای ایجاد احساس ارتباط، امنیت و اعتماد مبادله شده بود.
چرا فرهنگ ها شکست می خورند
برای درک اینکه چه چیزی فرهنگ ها را در حرکت نگه می دارد، مهم است ببینیم چرا فرهنگ ها شکست می خورند. موشک افکنان Minuteman، افسران راه اندازی موشک هستند که با اسلحه ای که بیست برابر قدرتمندتر از هیروشیما است، کار می کنند. در سال های اخیر، با افزایش نرخ شکست و حوادث از جمله موشک هایی که به مدت چند ساعت بدون نظارت بر روی باند فرودگاه می مانند، روبرو شده اند. نیروی هوایی این موضوع را به عنوان یک مشکل انضباطی در نظر گرفت و سختگیری کرد. با این حال، شکست ها ادامه داشت.
Questions and answers
آسان است که موشک افکنان را تنبل و خودخواه بپنداریم. اما نشانه های تعلق به ما تصویر متفاوتی می دهند. موشک افکنان بیست و چهار ساعت شیفت درون سیلوهای موشکی کوچک بدون امکان ارتباط فیزیکی، اجتماعی یا عاطفی را سپری می کنند. پس از جنگ سرد، هیچ ماموریت واقعی و گزینه کاری کمی وجود دارد. از آنها انتظار می رود که به استانداردهای نزدیک به ناممکن تبعیت کنند و شکست های کوچک به شدت مجازات می شوند. این یک کوکتل کامل از نشانه های ضد تعلق است. موشک افکنان شکست می خورند زیرا امنیت، ارتباط و آینده مشترکی را نمی بینند.
تکنیک های ساخت امنیت
ساخت امنیت نیازمند تشخیص نشانه های کوچک، پاسخ سریع و ارسال سیگنال هدفمند است. این با یک منحنی یادگیری همراه است و در زیر برخی از تکنیک هایی هستند که کمک می کنند:
تیم ها به دلیل توانایی ترکیب مهارت ها برای ایجاد یک هوش جمعی موفق می شوند. کلید انجام این کار، به اشتراک گذاری آسیب پذیری است. این امر همبستگی و اعتماد لازم برای همکاری سیال و طبیعی را ایجاد می کند.
ایجاد حلقه های آسیب پذیری
حلقه آسیب پذیری زمانی ایجاد می شود که یک فرد به سیگنال آسیب پذیری یک عضو گروه به صورت مثبت پاسخ می دهد. این رفتار الگویی برای دیگران می شود که از ناامنی های خود خارج شده و شروع به اعتماد و همکاری با یکدیگر می کنند. همکاری گروهی با الگوهای مکرر به اشتراک گذاری آسیب پذیری ایجاد می شود.
ایجاد همکاری در گروه ها
آموزش Navy SEALs به تیم ها توانایی شگفت انگیزی را برای پیمایش در مناظر پیچیده و نامعین به صورت کاملاً ساکت می دهد. فلسفه آموزش می تواند در تمرینی به نام Log PT دیده شود که تیم ها با یک تیمچه چوبی سری از حرکات را انجام می دهند. Log PT دوزهای قوی از درد خالص را برای مدت های طولانی ارائه می دهد و حرکاتی بسیار هماهنگ را می طلبد. این تعامل آسیب پذیری و ترابری در سراسر برنامه آموزشی دیده می شود که هزاران رویداد کوچک را ایجاد می کند که همکاری و اعتماد را ایجاد می کند.
Questions and answers
دیو کوپر شهرتی برای ساخت تیم های SEAL که بدون درنگ با هم همکاری می کنند، دارد. برای کوپر، چالش اصلی ایجاد یک ذهن کندویی این است که راه هایی را برای چالش یکدیگر و پرسیدن سوالات درست توسعه دهد. برای این کار، او به طور مداوم سیگنال هایی را می فرستد که آنها را به سمت همکاری فعال هدایت می کند، از نام اول خود استفاده می کند و اقتدار خود را مورد سوال قرار می دهد.با گذشت زمان، کوپر ابزارهایی برای بهبود هماهنگی تیم ایجاد کرده است. یکی از موثرترین آنها بررسی بعد از عملیات (AAR) است که پس از هر ماموریت انجام می شود. کوپر با "خاموش کردن مقامات، روشن کردن فروتنی" فضای امنی برای همه برای صحبت کردن ایجاد می کند. تیم اسلحه های خود را کنار می گذارد و شروع به بحث درباره ماموریت با جزئیات زیاد می کند، هر تصمیم را مورد سوال قرار می دهد. AAR ها به تیم امکان می دهد تا مدل ذهنی مشترکی از آنچه اتفاق افتاده داشته باشند و رفتار آینده را مدل کنند.
Questions and answers
روش های کوپر زمانی آزمایش شد که تیم او خواسته شد با هلیکوپترهای نقابدار به پاکستان برای سرنگون کردن اسامه بن لادن پرواز کند. در چند هفته بعد، کوپر به طور مکرر سناریوهای سقوط هلیکوپتر را شبیه سازی کرد که در آن تیم ها متوجه می شدند چگونه باید سقوط کنند و محوطه مسخره را مورد حمله قرار دهند. این مورد را AAR ها دنبال کردند. در 1 می، زمانی که ماموریت واقعی انجام شد، هر دو هلیکوپتر با مشکلاتی روبرو شدند و یکی سقوط کرد. با این حال، ماموریت فقط در 38 دقیقه تمام شد. تیم ها دقیقا می دانستند چه کاری باید انجام دهند.
ایجاد همکاری با افراد
در شرکت طراحی برنده جایزه IDEO، روشی گیوچی نقش حیاتی در جریان چیزها زمانی که تیم ها گیر کرده اند و امکانات جدیدی را باز می کند. روشی مرکز اتاق نیست. او به طور آرام گوش می دهد تا مشکلات طراحی و دینامیک تیمی که تیم با آن روبرو است را درک کند. سپس او سوالاتی می پرسد که تنش ها را به وجود می آورد و به تیم ها کمک می کند تا در مورد هدف های پروژه و دینامیک تیم وضوح بیشتری بدست آورند. او این را بیرون آوردن می نامد. این همیشه خوشایند نیست. گاهی اوقات این یک هل است برای سخت تر کار کردن یا امتحان کردن روش متفاوتی. لحظات هماهنگی زمانی رخ می دهد که یک فرد به طور صادقانه به احساس پروژه شده در اتاق پاسخ می دهد. این پاسخ همدلی ارتباطی را برقرار می کند. لحظات کلیدی هماهنگی زمانی رخ می دهد که یک فرد به طور فعال گوش می دهد.
تکنیک های به اشتراک گذاری آسیب پذیری
ساخت آسیب پذیری گروهی زمان و تلاش مکرر و سیستماتیک می طلبد. این ها برخی از تکنیک هایی هستند که تیم های موفق دنبال می کنند.
هدف از الهام معنوی سرچشمه نمی گیرد بلکه از ایجاد راه های ساده برای تمرکز توجه بر روی هدف مشترک می آید. محیط های با هدف بالا، سیگنال های واضحی را فراهم می کنند که لحظه حال را به هدف آینده معنادار متصل می کنند. داستان ها ابزار قدرتمندترین برای ارائه مدل های ذهنی هستند که رفتار را هدایت می کنند و گروه را از هدف سازمان یادآوری می کنند.
ایجاد نمادهای معنا
در سال 1998، پژوهشگران هاروارد سرعت یادگیری 16 بیمارستان را که از طریق برنامه آموزشی سه روزه برای یادگیری یک تکنیک جراحی قلب جدید می گذراندند، مطالعه کردند. در ابتدا به نظر می رسید که تیم بیمارستان چلسی، یک نهاد برتر با تعهد سازمانی قوی به روش، در این مسابقه برنده خواهد شد. با این حال، تیم بیمارستان کوهستانی، یک نهاد کوچک با تیم تازه کار، تا جراحی پنجم چلسی را سبقت داد.
Questions and answers
تفاوت در مجموعه ای از سیگنال های کوچک و تکرار شده بود که توجه را بر روی هدف مشترک متمرکز می کرد. تیم بیمارستان کوهستانی به طور مداوم یادآوری شد که این تکنیک فرصت یادگیری مهمی است که به بیماران کمک خواهد کرد. این یک داستان را ایجاد کرد که عمل فعلی را با هدف بزرگتر متصل کرد.
این سیگنال های نماد وابسته به ماهیت وظایفی است که گروه ها انجام می دهند. محیط های با توانایی بالا وظایف واضحی دارند که نیاز به عملکرد مداوم و موثر دارند. محیط های با خلاقیت بالا از سوی دیگر بر نوآوری تمرکز دارند. اینها نیاز به روش های مختلف برای ساختن اهداف دارند.
رهبری برای توانایی بالا: روش فانوس دریایی
چهار از پنج رستوران در نیویورک در طی پنج سال ناپدید می شوند. در برابر این احتمالات به ظاهر غیرممکن، دنی مایر با موفقیت بیست و چهار رستوران منحصر به فرد را از یک کافه ایتالیایی تا یک مکان باربیکیو ساخته است. هر رستوران یک جوی از گرما و ارتباط را ایجاد می کند.
وقتی مایر رستوران اول خود را شروع کرد، خودش کارکنان را آموزش داد و یک زبانی ایجاد کرد که گرما را منتشر می کرد. رفتار تیم با یکدیگر اولویت برتر شد. مایر عبارات مختصر برای رفتارها و تعاملات مطلوب ایجاد کرد. به عنوان مثال، فرض خیر کردن به معنی این است که وقتی کسی رفتار بدی انجام می دهد، به او سود بدهید.
Questions and answers
ایجاد تعهد در اطراف مجموعه ای ساده و شفاف از رفتارها می تواند به عنوان یک فانوس دریایی عمل کند که رفتارها را با هدف سازمانی اصلی هماهنگ می کند. همانطور که نویسنده آن را می گوید: رهبران گروه های با کفایت بالا تمرکز خود را بر ایجاد اولویت ها، نامگذاری رفتارهای کلیدی و پر کردن محیط با اصول کلی که دو مورد را به یکدیگر متصل می کند، می گذارند.
رهبری برای خلاقیت بالا
اد کتمول، رئیس و موسس همکار پیکسار، یکی از موفق ترین رهبران خلاقیت در تمام دوران است. برای کتمول، هر پروژه خلاقانه حتماً به عنوان یک فاجعه شروع می شود. تیم ها هرگز مجموعه درستی از ایده ها را بلافاصله دریافت نمی کنند. ساختن هدف بیشتر با ساختن سیستم هایی که به طور مداوم ایده ها را تولید می کنند، ارتباط دارد. رهبری خلاقیت، کار کردن تیم را با هم، کمک به آنها برای راهنمایی انتخاب های سخت و دیدن آنچه که آنها درست انجام می دهند و جایی که اشتباه می کنند، است.
Questions and answers
برای انجام این کار، کتمول مجموعه ای از عادات سازمانی ایجاد کرد. هر فیلم حداقل در شش جلسه BrainTrust در طول توسعه قرار می گیرد. این جلسات صادقانه و رک هستند، ایده های تمام تیم را بهره برداری می کنند، در حالی که مالکیت پروژه تیم خلاق را حفظ می کنند. همانطور که کتمول آن را می گوید "تمام فیلم های ما در ابتدا بد هستند. BrainTrust جایی است که ما می فهمیم چرا آنها بد هستند، و همچنین جایی است که آنها شروع به نبودن بد می کنند."
این روش ها محدود به پیکسار تنها نیستند. وقتی از کتمول خواسته شد که استودیوی انیمیشن والت دیزنی را رهبری کند، یک استودیوی چند برابر بزرگتر از پیکسار، او توانست جادو را دوباره ایجاد کند. با صفر دوران کارکنان، استودیو شروع به تولید یک سری از ضربه ها کرد.
تکنیک های برقراری هدف
تیم های با هدف بالا از طریق راهنمایی چالش های مشترک و تأیید مجدد هدف مشترک خود ساخته می شوند.
ساختن یک فرهنگ سازمانی متحد که بر هدف اصلی متمرکز است، مانند ساختن یک عضله است. این نیاز به زمان و تلاش متمرکز و تکراری دارد. در نهایت، "فرهنگ مجموعه ای از روابط زنده است که به سوی یک هدف مشترک کار می کنند. این چیزی نیست که شما هستید. این چیزی است که شما انجام می دهید."
Go to dashboard to download stunning templates
Download