چگونه ری دالیو، فرزند یک خانواده متوسط عادی، بزرگترین و موفق ترین صندوق هدج را در جهان ایجاد کرد که در حال حاضر بیش از 150 میلیارد دلار آمریکا را مدیریت می کند؟ با یک کلمه: اصول. ری دالیو مجموعه ای از اصول برای زندگی شخصی و حرفه ای ایجاد کرد که به عنوان یک سیستم عامل برای زندگی بر اساس صداقت رادیکال و شفافیت رادیکال درون یک دموکراسی ایده زنده می شود.

Download and customize hundreds of business templates for free

Cover & Diagrams

اصول Book Summary preview
اصول - جلد کتاب Chapter preview
اصول - نمودار 1 Chapter preview
اصول - نمودار 2 Chapter preview
chevron_right
chevron_left

خلاصه

چگونه ری دالیو، فرزند یک خانواده متوسط عادی، بزرگترین صندوق هدج جهان را ایجاد کرد که در حال حاضر بیش از 150 میلیارد دلار مدیریت می کند؟ با یک کلمه: اصول.

ری دالیو مجموعه ای از اصول را برای زندگی شخصی و حرفه ای خلق کرد که به عنوان یک سیستم عامل برای زندگی بر اساس صداقت رادیکال و شفافیت رادیکال درون یک مریتوکراسی ایده پردازی می باشد. مریتوکراسی ایده "یک سیستمی است که افراد باهوش و مستقل را گرد هم می آورد و آنها را به بحث سودمند می کشاند تا به بهترین تفکر جمعی ممکن برسند و اختلافات خود را به صورت قابل اعتماد وزن کنند." برای "وزن کردن قابل اعتماد" یک چیز، باید اعتبار یک ایده را بر اساس سابقه و توانایی مبدا ایده برای توضیح واضح مفهوم خود تعیین کرد. دالیو باور دارد که مریتوکراسی ایده بهترین سیستم تصمیم گیری است زیرا صداقت می طلبد و منجر به بهبود مداوم می شود.

دالیو اصول خود را به دو بخش اصول زندگی و اصول کار تقسیم کرد. اصول زندگی برای موفقیت فردی کاربرد دارد و اصول کار راهنمای موفقیت گروهی است.

دالیو تصمیم گرفت تا اصول خود را به اشتراک بگذارد تا به دیگران کمک کند تا موفق شوند. هدف او این است که مردم را ترغیب کند تا اصول خود را کشف و نوشته و آنها را از طریق تجربه و بازتاب بررسی کنند. دالیو باور دارد که اصول خوب، آزمایش شده توسط تجربه، می تواند مردم را به تصمیمات بهتر، درک متقابل بیشتر و نتایج برتر هدایت کند.

Download and customize hundreds of business templates for free

خلاصه

بخش اول: از کجا می آیم

ری دالیو، بنیانگذار بریجواتر، بزرگترین صندوق هدج جهان بر اساس دارایی ها، موفقیت خود را به مجموعه ای از "اصول" که در طول زندگی خود یاد گرفته است نسبت می دهد. اصول، یادگیری های ضروری زندگی هستند که حقایق مطلقی هستند که با گذشت زمان ثابت می مانند. به همین دلیل است که ری دالیو از یادگیری در مورد علوم اعصاب، تکامل انسان و چگونگی کار کردن ذهن لذت می برد. حقایق این موضوعات با گذشت زمان تغییر نمی کنند.

شروع ساده دالیو در یک خانواده متوسط عادی نیازمند این بود که او بسیار عملی و واقع بینانه باشد اگر می خواست در زندگی، به خصوص در بخش مالی، موفق شود. صنعت مالی توسط سری های زمانی سلطه می شود. یک سری زمانی از قیمت های دارایی که همیشه در حال تغییر است - به عنوان مثال قیمت سهام، اوراق بهادار، کالاها و ارزهای خارجی، در میان دیگران تغییر می کند، بسیار مهم است تا علت - اثر یا علت اصلی را که منجر به تغییر قیمت می شود شناسایی کنیم. اغلب ممکن است علت اصلی زیر لایه هایی از فرضیات، اشتباهات و خطاهای انسانی پنهان شود. به همین دلیل است که دالیو "اصول" خود را ایجاد کرد. این اصول به او اجازه داد تا صندوق هدج خود را به گونه ای مدیریت کند که به سرعت علت اصلی هر خطایی را شناسایی کند و پارامترهایی را برای جلوگیری از این خطاها در آینده اجرا کند.

دالیو خطاهای خود را یکی از مهمترین تجربیات زندگی خود می داند زیرا او را به کشف اصولی که اکنون تصمیم گیری او را هدایت می کند، راهنمایی کرد. با تأمل در خطاهای خود و تبدیل این دروس به اصول، دالیو در نهایت به هدف های خود رسید و آنها را عبور کرد. دالیو باور دارد که هر تصمیم در کنترل فرد است، بنابراین با تمرین، بازتاب دقیق، و اجرای اصول خاص، هر کسی می تواند فرآیند تصمیم گیری خود را به طور قابل توجهی بهبود بخشد.

دانشجوی تاریخ باشید

یک بار، پس از کاهش ارزش پول بین المللی، دالیو انتظار داشت بازار سهام سقوط کند و او چیزی را که فکر می کرد موقعیت مناسبی است، انتخاب کرد. اما به جای این، بازار سهام به طور قابل توجهی افزایش یافت، که باعث شد او تقریباً ورشکست شود. برای جلوگیری از اینکه چنین اشتباهی دوباره اتفاق بیفتد، او تصمیم گرفت اصولی را که نیاز به اجرای آنها داشت را شناسایی کند و ارزشهای پولی گذشته را از ابتدای زمان تا حال حاضر مطالعه کرد تا ببیند چه دروسی می تواند بیاموزد. او فهمید که آنچه که تازه اتفاق افتاده بود، قبلاً بسیاری از بارها رخ داده بود. دالیو این لحظات در تاریخ را "یکی دیگر از این" لحظات می نامد، به این معنی که بیشتر همه چیزها بسیاری از بارها قبلاً اتفاق افتاده اند و قطعاً دوباره اتفاق خواهد افتاد. شاید آخرین باری که یک رویداد رخ داد، قبل از عمر ما بود، با اینکه این اولین باری است که ما آن را تجربه می کنیم. بیشتر رویدادهایی که ما تجربه می کنیم، قبلاً چندین بار در گذشته رخ داده اند. بنابراین، اگر روانشناسی انسان ما در هزار سال گذشته تغییر نکرده است، پس با مطالعه گذشته باید بتوانیم آینده را پیش بینی کنیم با یافتن "یکی دیگر از این" رویدادهای قبلی.

آن را بنویسید

نوشتن اصول برای تأمل در آنها و اصلاح آنها مهم است. هر زمان که دالیو سرمایه گذاری می کند، او معیارهایی را که در تصمیم گیری خود استفاده کرده است، می نویسد. در پایان معامله، او تأمل خواهد کرد که چقدر معیارها کار کردند. به طور مشابه، برای هر خطای مشخص، او در مورد آن می نویسد، تأمل می کند که چرا اتفاق افتاد، و سپس تصمیم می گیرد چگونه اقدام اصلاحی انجام دهد تا از تکرار همان خطا جلوگیری کند. با بردن این روش به سطح بعدی، بریجواتر یکی از اولین صندوق های سرمایه گذاری بود که از الگوریتم های کامپیوتری برای انجام معاملات استفاده کرد. مجموعه معیارهایی که دالیو امروز استفاده می کند، الگوریتمی هستند.

سرمایه گذاری با پوشش آلفا

با گذشت زمان، دالیو بر اساس اصول خود ابزارهای سرمایه گذاری مختلفی ایجاد کرد. یکی از اینها فرم سرمایه گذاری "پوشش آلفا" است که در آن "آلفا" به معنی "بازده فعال سرمایه گذاری نسبت به بازار سهام" است و "بتا" به عنوان عملکرد کلی بازار تعریف می شود. بریجواتر "آلفا" را برای شناسایی یک حقیقت تعریف کرد - یعنی، چقدر بهتر نسبت به بازار سهام عمومی عمل می کردند.

نتیجه یک روش سرمایه گذاری بود که مستقل از عملکرد بازار زیربنایی بود.در ایجاد الفا اورلی به عنوان سبک مدیریت سرمایه گذاری، دالیو یاد گرفت که بخشی از موفقیت به عنوان سرمایه گذار، شامل انجام شرط های بسیار مطمئن و سپس تنوع آنها است. اگرچه الفا اورلی امروزه یک تکنیک رایج است، اما اصول او بود که به بریج واتر اجازه داد این اصطلاح را اختراع کند و حقیقتی در مورد عملکرد خود را جستجو کند.

"جامع الاحکام سرمایه گذاری" و تعادل ریسک"

دالیو راه موثقی برای تنوع با اطمینان از اینکه سرمایه گذاری ها بدون همبستگی هستند، پیدا کرد. همانطور که در نمودار زیر (صفحه 57) نشان داده شده، پانزده تا بیست جریان بازگشت خوب و بدون همبستگی می تواند به طور قابل توجهی ریسک ها را بدون کاهش بازده مورد انتظار کاهش دهد. اگرچه بریج واتر این تکنیک را اختراع نکرد، اما به مقالات علمی پیوست تا بتواند ریسک های خود را کاهش دهد.

Principles - Diagram 1

در طول دوران حرفه ای خود، دالیو با همکاران خود کار کرد تا بهترین ترکیب تخصیص دارایی برای حفظ ثروت در طول نسل ها را ایجاد کند. به عنوان "تعادل ریسک" سرمایه گذاری شناخته شده، این شامل اطمینان از میکس دارایی هایی است که برای انجام خوب در همه محیط های اقتصادی موقعیت یافته اند. وقتی روش "تعادل ریسک" ایجاد شد، دالیو پس انداز خود را در الگوریتمی که محصول "تعادل ریسک" را تعریف کرد سرمایه گذاری کرد - در عرض چند سال، مشتریانش خواستند از همان ابزار استفاده کنند و در کمتر از هیچ زمانی، محصول بیش از 3 میلیارد دلار داشت. دالیو محصول "تعادل ریسک" که توسعه داده است را به اصول خود نسبت می دهد. در بسیاری از موارد، دالیو اشاره کرده است که تنها به دلیل اصول زندگی و کار خود است که بریج واتر به موفقیتی که امروز دارد تبدیل شده است.

سیستم سازی یادگیری از اشتباهات

یادگیری از اشتباهات سودآور است:

"داشتن یک فرآیند که اطمینان می دهد مشکلات به سطح بیرون آورده می شوند و علل اصلی آنها تشخیص داده می شوند، تضمین می کند که بهبود های مداوم رخ دهد." – ری دالیو

بریج واتر به طور فعال از یک "لاگ مسائل" برای ردیابی اشتباهات و اطمینان از یادگیری کارکنان از آنها استفاده می کند. هر چیزی که اشتباه می رود در لاگ مسائل ثبت می شود، از جمله کسی که برای مشکل مسئول است. لاگ مسائل همچنین امکان تشخیص مشکلات و ردیابی عملکرد را فراهم می کند. در بریج واتر، اگر اشتباهی رخ دهد یا اگر خطایی وجود داشته باشد، این مشکل است تا زمانی که در لاگ مسائل ثبت شود و تحقیقاتی برای شناسایی علت اصلی آن انجام شود. اگر اشتباه یا خطا ثبت نشود، این است که مردم می توانند اخراج شوند.

موفقیت این ابزار دالیو را برای ایجاد ابزارهای دیگر الهام بخشید، بسیاری از آنها که بریج واتر از آنها پذیرفته است، مانند "کارت های بیسبال" هر کارمند. در اینجا، بریج واتر داده هایی را از طریق بررسی ها، آزمون ها و ردیابی انتخابات فردی در مورد کارکنان جمع آوری می کند. شرکت از یک الگوریتم استفاده می کند، نتایج آن توسط افراد برای بی طرفی و باورپذیری بررسی می شود تا بتوانند یک پروفایل یا "کارت بیسبال" برای هر فرد ایجاد کنند.

کارت‌های بیسبال به دلیل شناسایی یک اصل کاری توسط دالیو (در زیر مشاهده کنید) ایجاد شدند که بر این اصل استوار است که نوع راه حل برای یک مشکل خاص بستگی به نوع فردی دارد که برای حل آن مشکل انتخاب شده است. به عنوان مثال، اگر یک فرد علمی به یک مشکل علمی اختصاص یابد، احتمال تعیین نتیجه راه حل بیشتر است. با این حال، اگر یک فرد هنری به یک مشکل علمی اختصاص یابد، نتیجه متفاوت خواهد بود - شاید بیشتر کیفیتی تا کمیتی. با توجه به این اصل، بریج‌واتر از کارت‌های بیسبال برای تعیین نوع نتیجه‌ای که می‌توانند از اختصاص یک مشکل خاص به یک کارمند انتظار داشته باشند، استفاده می‌کند.

دالیو اهمیت ابزارها در تقویت اصول بریج‌واتر را شناخت. دیگران نیز می‌توانند از بریج‌واتر یاد بگیرند و مشکلات متداول و تکراری را به عنوان فرصت‌هایی برای ایجاد راه حل‌هایی برای سازمان‌های خود شناسایی کنند که می‌توانند سیستمی شوند و از طریق اصول و ابزارهای مبتنی بر حقیقت که این اصول را تقویت و اجرا می‌کنند، پیاده‌سازی شوند.

بخش دوم: اصول زندگی

"اصول حقایق بنیادینی هستند که به عنوان پایه‌ای برای رفتاری عمل می‌کنند که شما را به آنچه از زندگی می‌خواهید می‌رساند." - ری دالیو

چگونه اصول را توسعه دهیم

تمام افراد موفق بر اساس اصول عمل می‌کنند، اما شاید آن‌ها به آن آگاه نباشند. اصول می‌توانند هر چیزی باشند، تا زمانی که آن‌ها اصیل باشند، یعنی بازتابی از شخصیت و ارزش‌های واقعی یک فرد. اصول امکان برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری پیشگیرانه را فراهم می‌کنند. دالیو مجموعه خوبی از اصول را مانند مجموعه‌ای از دستور العمل‌های موفقیت می‌داند.

اصول زندگی دالیو اصول فراگیری هستند که رویکرد او را به همه چیز راهنمایی می‌کنند. آن‌ها در هر سناریویی اعمال می‌شوند، از جمله زندگی شخصی، طبیعت، کسب و کار، و سیاست. یادگیری اصول موثر نیازمند مطالعه روابط علی-معلولی و الگوها، درک واقعیت، پذیرش آن، و مهم‌تر از همه، مواجهه با آن است. برای ایجاد، استفاده، و بهبود این اصول، باید:

  1. کند کردن و توجه به معیارهایی که برای تصمیم‌گیری استفاده می‌شوند.
  2. نوشتن معیارها به شکل یک اصل.
  3. در مورد این معیارها در زمان بعدی که یک نتیجه برای ارزیابی وجود دارد، فکر کردن و آن‌ها را قبل از اینکه "یکی دیگر از این لحظات" بیاید، اصلاح کردن.

برای خودت فکر کن

اولین اصل دالیو خودارزیابی است. هر فرد باید از خود بپرسد:

  1. چه چیزی را می‌خواهی؟
  2. چه چیزی حقیقت است؟
  3. چه کاری در مورد آن انجام می‌دهی؟

برای خودارزیابی سناریوها، دالیو از مدیتیشن ترانسندنتال، همچنین به عنوان TM شناخته شده، استفاده می‌کند.در حالی که در حال مدیتیشن است، وی رویدادهای گذشته را مرور می کند، درس هایی که باید برای کسب حقایق از تجربه بدست آورد را شناسایی می کند و اقداماتی را اجرا می کند که می تواند تضمین کند که دفعه بعدی که همان سناریو اتفاق می افتد، عملکرد بهتری خواهد داشت.

اصول برای: پذیرش واقعیت

"چیزی مهم تر از درک چگونگی کارکرد واقعیت و چگونگی مقابله با آن وجود ندارد." - ری دالیو

1. یک هایپررئالیست باشید

یک هایپررئالیست رویاهای خود را با واقعیت و اراده ای برای دستیابی به موفقیت تعادل می بخشد. خوب است که یک هایپررئالیست باشید.

لذت بردن از زندگی و ایجاد تاثیر لزوماً با هم متضاد نیستند، اما در کل، باید زمان و فکر زیادی را فدای شناسایی اصول جدید کرد. حقایق، که پایه اصول هستند، در همه جا پنهان هستند. برای کشف آنها، نیاز به رویکرد علمی داریم که یک هایپررئالیست باشیم.

2. حقیقت پایه ای ضروری برای هر نتیجه خوب است

نادیده گرفتن واقعیت زمانی که با آنچه فرد می خواهد منطبق نیست، احمقانه است. مهم است که وضعیت های بد را درک و با آنها مقابله کنیم و بدون ابتدا پیروی از این اصل، امکان استفاده از سایر اصول وجود ندارد.

3. به طور رادیکال بازدید کنید و به طور رادیکال شفاف باشید

برای اینکه به طور رادیکال بازدید کنید:

  1. هنر اختلاف نظر مدبرانه را قدر بدانید.
  2. نظر خود را با افراد قابل اعتمادی که مایل به اختلاف نظر هستند، مثلث سازی کنید.

"اختلاف نظر مدبرانه" زمانی رخ می دهد که هر دو طرف توسط ترس واقعی از از دست دادن دیدگاه های مهم تحریک می شوند. توانایی داشتن اختلاف نظر مدبرانه بستگی به این دارد که افراد در گفتگو بازدید یا بسته اند. اختلاف نظر مدبرانه فقط زمانی می تواند وجود داشته باشد که افراد بازدید باشند.

افراد می توانند بازدید تر شوند با:

  1. استفاده مرتب از درد به عنوان راهنمایی برای بازتاب کیفی.
  2. تبدیل کردن بازدید کردن به یک عادت. به عنوان مثال، از احساسات خشم / ناراحتی به عنوان نشانه های هشدار برای آرام یا کند شدن استفاده کنید.
  3. شناسایی نقاط کور، که راه هایی از فکر کردن هستند که مانع از دیدن چیزها به طور دقیق و کامل می شوند و معمولاً منجر به تصمیمات بد می شوند.
  4. یادگیری برای گوش دادن به افراد قابل اعتماد زمانی که می گویند چیزی اشتباه است. این محافظت می کند در برابر سوگیری شخصی و تشویق به فکر کردن بیشتر موضوعی.
  5. مدیتیشن. دالیو مدیتیشن ترانسندنتال را توصیه می کند.
  6. با مبنای شواهد بودن و تشویق دیگران به همین کار.

4. از طبیعت یاد بگیرید، ادامه تکامل دهید و یک فرد خوب باشید

طبیعت بر اساس سیستمی از عواقب سطح بالا عمل می کند.مردم معمولاً عواقب درجه اول (کوتاه مدت) را بیش از حد تأکید می کنند در حالی که عواقب درجه دوم، سوم و بعدی (بلند مدت) را کم ارزش یا نادیده می گیرند. به عنوان مثال، در تلاش برای بهبود سلامت و تناسب اندام، عواقب درجه اول ورزش درد و زمان صرف شده برای تمرین است. عواقب درجه دوم نتیجه بهتر و حس بهتر به عنوان نتیجه ورزش است و اهداف مورد نظری هستند که طول می کشد تا به آنها برسیم.

تکامل یک نیروی دائمی و قدرتمند است که همه چیز را به حرکت در می آورد. این همچنین می تواند بزرگترین پاداش زندگی باشد. با توجه به قدرت دوام تکامل، هر فرد باید به طور مداوم تکامل یابد تا پیشی گرفته شود. آزمون و خطا، یادگیری و تغییر سریع از طریق عمل برای تکامل موثر ضروری است.

بودن یک شخص خوب به معنی عمل کردن به طور مداوم با قوانین واقعیت است در حالی که به تکامل کل کمک می کند.

5. درد + بازتاب = پیشرفت

"زمان های بد همراه با بازتاب های خوب برخی از بهترین درس ها را ارائه می دهند."

درد یک هدف ارزشمند دارد: این مردم را هشیار نگه می دارد و در جهت درست حرکت می کند. بسیاری از مردم سعی می کنند از آن دوری کنند، چه فیزیکی باشد یا عاطفی (به عنوان مثال، ناراحتی، غم، شرم). با این حال، درد غیر قابل اجتناب است، به خصوص در تعقیب یک هدف بلندپروازانه. حضور درد حتی می تواند مثبت باشد؛ این یک نشانه است که نیاز به راه حل جدید برای حرکت به جلو است.

توسعه عادت بازتاب بر درد برای پیشرفت ضروری است. زمان ایده آل برای بازتاب و کشیدن درس های کلیدی در حال تجربه درد است. این سخت است، بنابراین بازتاب بعد از اینکه درد فروکش کرد نیز مفید است. Bridgewater این منافع متضاد را با استفاده از یک "دکمه درد" می پردازد. دکمه درد یک برنامه طراحی شده برای افراد برای ضبط احساسات به محض اینکه آنها آنها را حس می کنند، و سپس برای بازگشت به آنها بعداً برای بازتاب بر آنها از طریق سوالات بازتاب هدایت شده. کاربران مشخص می کنند که چه کاری برای رفع وضعیت انجام خواهند داد. این ابزار فرکانس و علت درد را پیگیری می کند و همچنین اقدامات انجام شده و اثربخشی آنها.

6. مالک نتایج خود باشید

"هر شرایطی که زندگی به شما می آورد، شما احتمالاً موفق تر و خوشحال تر خواهید بود اگر مسئولیت تصمیم گیری خوب خود را بر عهده بگیرید به جای شکایت از چیزهایی که فراتر از کنترل شما است." انجام این کار به آن می گویند داشتن یک "مرکز کنترل داخلی"، و افرادی که چنین کنترلی دارند عملکرد بهتری نسبت به کسانی که چنین کنترلی ندارند دارند.

7. با ضعف ها روبرو شوید

هنگامی که ضعف ها شناسایی می شوند، چهار انتخاب برای مدیریت آنها وجود دارد:

  1. انکار ضعف ها. بیشتر مردم این کار را انجام می دهند و این بدترین انتخاب است.
  2. پذیرش ضعف ها و تلاش برای تبدیل آنها به قوت.این معمولاً بهترین راه است، اگر کار کند! راه خوبی برای متوجه شدن اینکه آیا این کار می کند یا نه این است که بررسی کنید آیا مراحل لازم با طبیعت و توانایی های طبیعی شما سازگار است.
  3. ضعف ها را بپذیرید و راه های دور زدن آنها را پیدا کنید. این راهی آسان و اغلب قابل اجرا است، اما کمترین راهی است که دنبال می شود.
  4. اهداف خود را تغییر دهید. این گزینه خوبی برای افرادی است که مایل به انعطاف پذیری هستند.

برای مقابله با ضعف ها:

  1. آنچه را که دوست دارید واقعی باشد با آنچه واقعاً واقعی است اشتباه نگیرید.
  2. نگران ظاهر خوب بودن نباشید - به جای آن نگران دستیابی به اهداف خود باشید.
  3. پیامدهای مرتبه اول را نسبت به پیامدهای مرتبه دوم / سوم اضافه وزن نکنید.
  4. درد را مانع پیشرفت نکنید.
  5. نتایج بد را بر کسی جز خودتان ملقم نکنید.

"5-Step Process" برای گرفتن آنچه که از زندگی می خواهید

  1. اهداف روشن داشته باشید.
  2. مشکلاتی را که در راه دستیابی به اهداف شما ایستاده اند، شناسایی کنید. آنها را تحمل نکنید.
  3. مشکلات را به طور دقیق تشخیص دهید تا به ریشه ی علت های آنها برسید.
  4. برنامه هایی را برای دور زدن آنها طراحی کنید.
  5. آنچه لازم است را انجام دهید تا این طرح ها را به نتایج تبدیل کنید.

ضعف ها اهمیتی ندارند اگر شما راه حل ها را پیدا کنید

اولاً، تواضع برای گرفتن آنچه که از دیگران لازم است ضروری است. سپس، به دنبال الگوهایی در هر خطایی که انجام داده اید بگردید و مرحله ای را که در فرآیند "5-Step Process" فوق مربوط می شود، شناسایی کنید. سپس، حداقل یک ضعف بزرگ را بنویسید و دلیل وجود آن را بیان کنید. در نهایت، خودتان آن را رفع کنید یا از دیگران کمک بگیرید تا آن را رفع کنید.

اصول برای: بودن به طور رادیکال بازدید کننده

1. دو مانع خود را شناسایی کنید

دو مانع برای تصمیم گیری خوب، اگو و نقاط کور شما هستند. اگو چیزی است که پذیرفتن ضعف ها و اشتباهات را سخت می کند زیرا بخش های مختلف مغز برای کنترل چقدر یک فرد بازدید کننده است، مبارزه می کنند، در حالی که نقاط کور مناطقی هستند که روش فکر کردن مانع دیدن یک وضعیت به طور دقیق می شود.

روش های سازگاری و غلبه بر اگو و نقاط کور عبارتند از:

  1. مغز را آموزش دهید که به روش هایی که به طور طبیعی اتفاق نمی افتد کار کند.
  2. از مکانیزم های جبرانی، مانند یادآوری های برنامه ریزی شده استفاده کنید.
  3. برای کمک در زمینه هایی که ضعف شخصی وجود دارد، بر دیگران تکیه کنید.

2. تمرین بازدید رادیکال

بازدید رادیکال توانایی در نظر گرفتن نقاط نظر مختلف و بررسی امکانات مختلف بدون اینکه اگو یا نقاط کور مانع شوند، است. داشتن نگرانی واقعی برای ندیدن گزینه ها به طور بهینه می تواند انگیزه ای برای تمرین فعال و منظم بازدید رادیکال باشد. نیاز به همیشه درست بودن را با شادی یادگیری آنچه واقعی است جایگزین کنید.با تمرین، هر کسی می تواند این توانایی را به دست آورد.

برای بودن به شکلی که به طور رادیکال باز است:

  1. واقعاً باور داشته باشید که شاید بهترین پاسخ ها را نداشته باشید و بفهمید که توانایی برخورد مناسب با ندانستن پاسخ از داشتن پاسخ مهمتر است.
  2. بفهمید که تصمیم گیری یک فرآیند دو مرحله ای است که شامل (1) دریافت تمام اطلاعات مربوطه، که معمولاً "یادگیری" نامیده می شود، و (2) تصمیم گیری است.
  3. نگران ظاهر خوب نباشید؛ به جای آن، نگران دستیابی به اهداف باشید.
  4. بفهمید که نمی توانید به صورت موثر کار کنید یا مشارکت کنید بدون اینکه ابتدا یاد بگیرید.
  5. با تعلیق موقت قضاوت، همدلی کنید.
  6. به یاد داشته باشید که به دنبال بهترین پاسخ بگردید، نه فقط بهترین پاسخی که خودتان به آن می رسید.
  7. بدانید که کی باید بحث کنید و کی باید سعی کنید بفهمید. بر اساس دانش هر فرد درگیر، تصمیم بگیرید کدام مناسب تر است.

اصولی برای: یادگیری چگونگی تصمیم گیری به طور موثر

بزرگترین تهدید برای تصمیم گیری خوب، احساسات مضر است. تصمیم گیری یک فرآیند دو مرحله ای از یادگیری، سپس تصمیم گیری است. یادگیری به معنی توانایی ارزیابی دقیق واقعیت است. دریافت تصویر دقیق از واقعیت، نیازمند سنتز دقیق، فرآیند تبدیل داده های زیاد به تصویر دقیق، و دانستن چگونگی ناوبری در سطوح مختلف واقعیت است.

1. به خوبی سنتز کنید

  1. سنتز وضعیت فعلی: تعیین کنید کدام واقعیت ها مهم هستند و کدام ها نیستند. افراد معتبر و با تجربه را که در حوزه مورد سوال آشنا هستند، پیدا کنید و از آنها هر اطلاعاتی که نیاز دارید را بپرسید. از وضعیت کمی عقب برگردید تا دیدگاهی را بدست آورید. گاهی اوقات، اجازه دادن به گذشت زمان قبل از تصمیم گیری کمک می کند. از تمرکز زیاد بر روی هر قطعه اطلاعاتی خودداری کنید.
  2. سنتز وضعیت در طول زمان: جمع آوری، تجزیه و تحلیل، و مرتب سازی انواع مختلف اطلاعات، دسته بندی نتایج بر اساس نوع و کیفیت. نتایج را در طول زمان نمودار کشی کنید و الگوها ظاهر خواهند شد. نرخ تغییر و سطوح بهبود را در نظر داشته باشید و اینکه چگونه این دو با هم مرتبط هستند. نرخ قابل قبولی از بهبود بستگی به نرخ تغییر دارد، به عنوان مثال، بهبودی با نرخ تغییر خیلی کند کافی نیست. قاعده 80/20 را برای جلوگیری از ورود به جزئیات غیرضروری استفاده کنید: 80٪ از ارزش از 20٪ از تلاش یا اطلاعات حاصل می شود.
  3. به طور موثر در سطوح ناوبری کنید: واقعیت در سطوح مختلف وجود دارد و هر کدام دیدگاه متفاوت اما ارزشمندی ارائه می دهند. هنگام سنتز و تصمیم گیری، تمام سطوح را در نظر داشته باشید.

2. تصمیمات را به عنوان محاسبات ارزش انتظار بگیرید

هر تصمیم می تواند به عنوان یک شرط فکر شود، با احتمال و پاداش برای درست بودن، و احتمال و جریمه برای اشتباه بودن.ارزش انتظار بخش پاداش، برابر است با پاداش ضربدر احتمال وقوع آن. به همین ترتیب، ارزش انتظار بخش خطر، برابر است با جریمه ضربدر احتمال وقوع آن. تصمیم خوبی است که ارزش انتظار پاداش آن بیشتر از جریمه است. بهترین تصمیم، تصمیمی است که بیشترین ارزش انتظار را دارد. افزایش احتمال درست بودن، مهم است، بدون توجه به اینکه این احتمال چقدر بالا است. حتی بهترین انتخاب‌ها هم چندین معایب دارند، بنابراین وجود معایب لزوماً یک انتخاب را بد نمی‌کند.

3. ارزش اطلاعات اضافی را در برابر هزینه عدم تصمیم‌گیری وزن‌کنید

دائماً منفعت حاشیه‌ای داشتن اطلاعات بیشتر را در برابر هزینه حاشیه‌ای انتظار برای تصمیم‌گیری ارزیابی کنید. "باید انجام شود" ها را از "دوست دارم انجام شود" ها جدا کنید و مطمئن شوید که همه "باید انجام شود" ها بالای میله و در مسیر درست قرار دارند قبل از اینکه به "دوست دارم انجام شود" ها بپردازید. به همین ترتیب، وقت برای چیزهای مهم بگذارید به گونه‌ای که اگر وقتی برای رسیدگی به چیزهای غیرمهم نداشتید، مشکلی پیش نیاید. همه چیزها را در چشم‌انداز نگه دارید و از اشتباه برداشت کردن احتمالات برای امکانات خودداری کنید. همه چیزها را بر اساس احتمال وقوع آن‌ها وزن‌کنید و در ترتیب اولویت قرار دهید.

4. تصمیمات را بر اساس قابلیت اعتماد وزن‌کنید

تصمیمات را با افراد "بسیار قابل اعتماد" - کسانی که سابقه معتبری دارند و می‌توانند نقطه خود را به طور واضح توضیح دهند - مثلثات کنید، که آماده اختلاف نظر معقول برای افزایش کیفیت تصمیمات اتخاذ شده هستند. از ارزش بیش از حد قابلیت اعتماد خود خودداری کنید. تمرین کنید تا بتوانید بین کسی که بیشتر یا کمتر قابل اعتماد است تفاوت قائل شوید و چگونه این تفاوت را تشخیص دهید. وقتی اختلاف نظر پیش می‌آید، با سعی کردن برای توافق بر اصول استفاده شده برای تصمیم‌گیری شروع کنید، و مزایای استدلال پشت هر اصل را بررسی کنید.

5. اصول را به الگوریتم‌ها تبدیل کنید

استفاده از کامپیوترها برای تصمیم‌گیری از طریق الگوریتم‌هایی که توسط اصول قدرت گرفته‌اند، به طور موازی با فکر خود، قدرت تصمیمات اتخاذ شده را به طور نمایی افزایش می‌دهد و نرخ یادگیری خود را ترکیب می‌کند. با استفاده از یک کامپیوتر، احساسات، مانند تعصب و وحشت، می‌توانند اجتناب شوند.

بخش سوم: اصول کار

"اصول کار" دالیو در واقع "اصول زندگی" اعمال شده بر گروه‌ها هستند. دالیو باور دارد که اصول کار حتی مهم‌تر از اصول زندگی هستند زیرا "قدرت یک گروه بسیار بیشتر از قدرت یک فرد است." مخاطبان هدف اصول کار، کسانی هستند که کار را به عنوان روشی برای دنبال کردن یک شور و انجام یک ماموریت می‌بینند.

کار و شور را یکی و همان کنید

اصل کاری بنیادین دالیو این است که کار و شور را یکی و همان کنید و این کار را با افرادی انجام دهید که دوست دارید با آن‌ها باشید.

یک سازمان یک ماشین دو بخشی است

یک سازمان یک ماشین با دو بخش اصلی است: افراد و فرهنگ. هر کدام تاثیرگذار بر دیگری است: افراد فرهنگ یک سازمان را تعیین می کنند و فرهنگ نوع افرادی را تعیین می کند که در آنجا رشد می کنند. سازمان های بزرگ هم افراد بزرگ و هم فرهنگ های بزرگ دارند. درست کردن هر دو بخش سخت ترین ولی مهم ترین وظیفه یک رهبر است.

افراد بزرگ شخصیت بزرگی دارند (صادق، شفاف و متعهد هستند) و توانایی های بزرگی دارند (قادر به تکمیل کارهای خود). فرهنگ های بزرگ مشکلات و اختلافات را مستقیما می بینند و آنها را خوب حل می کنند.

از عشق سخت استفاده کنید

عشق سخت به معنای اشاره به اشتباهات و ضعف ها است. سخت ترین و مهم ترین نوع عشقی است که می توان داد. مردم ممکن است ترجیح دهند تحسین شوند، اما انتقاد دقیق و عادلانه برای رشد و موفقیت آنها ارزشمندتر است.

مریتوکراسی ایده بهترین سیستم است

مریتوکراسی ایده شامل موارد زیر است:

  • حقیقت رادیکال
  • شفافیت رادیکال
  • تصمیم گیری مبتنی بر قابلیت اعتماد.

Bridgewater به عنوان یک مریتوکراسی ایده مبتنی بر اصول عمل می کند. قدرت باقی ماندن یک مریتوکراسی ایده در کارایی آن است. Dalio رویکرد مبتنی بر اصل خود را نه تنها به بهبود تصمیمات اقتصادی، سرمایه گذاری و مدیریت، بلکه به تصمیمات بهتر در "هر جنبه" زندگی نسبت می دهد.

"تصمیم گیری مبتنی بر قابلیت اعتماد" یک بخش ضروری از مریتوکراسی ایده است و بر مفهوم "قابلیت اعتماد" متمرکز است. "افراد قابل اعتماد کسانی هستند که سابقه قوی با حداقل سه موفقیت دارند - و توضیحات عالی از رویکرد خود را هنگام بررسی دارند." یک سوال مرکزی در قابلیت اعتماد-وزنی است پرسیدن: چگونه می دانم من/آنها درست هستم/هستند؟

برای هدایت بهترین تصمیم گیری، افراد قابل اعتمادتری را پیدا کنید که با یک ایده مخالفت می کنند و سعی کنید فکر آنها را درک کنید. کمتر به نتیجه یک فرد توجه کنید و بیشتر به استدلالی که به آن منجر شده است. علاوه بر تشویق به فروتنی، تصمیمات مبتنی بر قابلیت اعتماد احتمال درست بودن را افزایش می دهد.

برای افزایش قدرت یک مریتوکراسی ایده، فرآیند تصمیم گیری مبتنی بر قابلیت اعتماد را از طریق استفاده از الگوریتم های کامپیوتری و بازتست سیستمی کنید.

اعتماد به حقیقت رادیکال و شفافیت رادیکال

حقیقت رادیکال و شفافیت رادیکال برای ایجاد یک مریتوکراسی ایده واقعی ضروری است. با این حال، سازگار شدن با حقیقت و شفافیت رادیکال زمان می برد و سخت است. این به این دلیل است که هر فرد "دو تو" دارد. یک "تو" منطقی و آگاه و یک "تو" عاطفی و ناخودآگاه. این "دو تو" اغلب در تعارض با یکدیگر کار می کنند.در حالی که شما در سطح "بالا" و آگاه، فواید حقیقت جذری و شفافیت جذری را درک می کنید، شما در سطح "پایین" و ناخودآگاه، بی صبر، بی قرار و آساناً ناراحت می شوید. تطبیق می تواند حدود هجده ماه طول بکشد.

روابط معنی دار و کار معنی دار یکدیگر را تقویت می کنند

معنی دارترین روابط آنهایی هستند که افراد می توانند در مورد مسائل مهم به صورت صادقانه صحبت کنند، با هم یاد بگیرند و باز برای نگه داشتن یکدیگر در مقابل عالی بودن باشند. داشتن این نوع رابطه با همکاران به افراد کمک می کند تا از کارهای چالش برانگیز عبور کنند. در عین حال، کار چالش برانگیز منجر به روابط نزدیک تر و قوی تر می شود. این چرخه خودتقویتی است و موفقیت را ایجاد می کند، همانطور که در نمودار مثلث زیر نشان داده شده است (ص 337):

Principles - Diagram 2

کار معنی دار و روابط معنی دار را پرورش دهید

پس از تعیین یک ماموریت مشترک، به آن وفادار باشید و برای کسانی که با آن هماهنگ نیستند مراقب باشید. اطمینان حاصل کنید همه در مورد انتظارات و چیزهایی که قابل مذاکره نیستند، در یک صفحه هستند. یک مورد غیر قابل مذاکره این است که افراد باید به دیگران بیشتر از خودشان اهمیت دهند. ملاحظه کردن به معنی اجازه دادن به دیگران برای انجام آنچه که می خواهند، تا زمانی که با اصول شرکت و قانون سازگار باشد، و تمایل داشتن برای قرار دادن دیگران در برابر خود. درک تفاوت بین عدل و احسان نیز مهم است. هر اقدام بزرگوارانه نیازی به برابر بودن ندارد. از سوی مدیریت، تعیین کنید که چه چیزی عادلانه است و در طرف دور (بزرگوارانه) آن باشید، از جمله اطمینان حاصل کردن از اینکه کارمندان خوب حقوق دریافت می کنند.

آگاه باشید که اندازه یک سازمان می تواند روابط معنی دار را آسیب بزند یا از آن جلوگیری کند. هنگامی که یک شرکت در حال رشد است، باید به دقت بررسی کند چگونه می تواند حس انسجام جامعه را حفظ کند. برای Bridgewater، داشتن دپارتمان هایی با 50 تا 150 نفر کمک کرد تا حس انسجام جامعه خود را حفظ کنند حتی در حالی که در حال رشد بودند.

فرهنگی ایجاد کنید که در آن اشتباه کردن قابل قبول است و یاد نگرفتن از آنها غیر قابل قبول است

در حالی که همه افراد اشتباه می کنند، تفاوت در این است که افراد موفق از اشتباهات خود یاد می گیرند و افراد ناموفق نمی گیرند. به طور مستقیم به اشتباهات پرداخته شود. محیط کاری که در آن اشتباهاتی را می توان به طور ایمن انجام داد که از آنها یاد گرفته می شود، منجر به پیشرفت سریع و کمتر اشتباه در طول زمان می شود.

اشتباهات را برای الگوها مشاهده کنید. اشتباهات را بنویسید و ارتباطات بین آنها را استنباط کنید. سپس ضعف بزرگترین و رایج ترین را شناسایی کنید، که در Bridgewater به عنوان "یک چالش بزرگ" شناخته می شود.

هیچ کس نمی تواند خود را به طور موضوعی ببیند، بنابراین همه باید به دیگران کمک کنند تا بفهمند چه چیزی در مورد خودشان واقعی است با ارائه بازخورد صادقانه، با نگه داشتن آنها مسئول، و با کار کردن از طریق اختلافات نظر به طور باز ذهن. بدترین اشتباهی که کسی می تواند انجام دهد این است که به اشتباه خود اعتراف نکند.از افرادی که اشتباهات را پوشانی می کنند، جریمه کنید و فرهنگی را ایجاد کنید که در آن برجسته کردن یک اشتباه عادی است.

اصول برای: هماهنگ شدن و هماهنگ ماندن

افراد باید در مورد ماموریت مشترک خود، رفتار با یکدیگر و درک مشترک از مسئولیت های کاری خود هماهنگ باشند. هماهنگی برای هر ایده مریتوکراسی بسیار مهم است و باید آگاهانه، مداوم و سیستماتیک باشد.

1. درگیری ها برای روابط عالی ضروری هستند

اختلافات کمک می کنند تا مشخص شود که اصول هماهنگ هستند و منجر به حل و فصل سازنده تر اختلافات می شوند. هماهنگ شدن از طریق درگیری مفید و بحث، در بلند مدت وقت صرفه جویی می کند.

2. بدانید چگونه هماهنگ شوید و چگونه به خوبی اختلاف نظر داشته باشید

کلید این است که بدانید چگونه از اختلاف نظر به تصمیم گیری بروید. برای این کار، مناطق اختلاف نظر را به صورت رسمی به صورت نوشتاری یا غیررسمی در بحث، بیرون بیاورید. همه شکایات ارزش بحث را ندارند، بنابراین روی آنهایی که سازنده هستند تمرکز کنید. همیشه سعی کنید دیگر طرفهای یک داستان را ببینید.

3. همزمان بازدید کننده و مطمئن باشید

هماهنگ شدن دو ویژگی را در بر می گیرد: اطمینان و بازدید. بازدید کردن به معنی دیدن چیزها از طریق چشم دیگران است. اطمینان به معنی ارتباط دادن واضح چگونگی دیدن چیزها از طریق چشم خود است. برای تشویق بازدید، از قاعده دو دقیقه در جلسات استفاده کنید: به سخنران دو دقیقه برای توضیح فکر خود بدون وقفه اجازه دهید. هر کسی می تواند با تمرین، آموزش و تقویت بازدید کننده و مطمئن تر شود.

اصول برای: رفتن فراتر از اختلافات

گاهی اوقات افراد نمی توانند در مورد حقیقت و چه کاری باید در مورد آن انجام داد موافقت کنند. در این موارد، Bridgewater یک مجموعه از رویه های رای گیری وزنی قابل اعتماد را دنبال می کند که نتیجه را اجرا می کند. در زیر راه هایی برای مدیریت پیشگیرانه اختلافات آورده شده است.

1. اصول نمی توانند نادیده گرفته شوند

اصول را مانند قوانین برخورد کنید. همان استاندارد را برای همه اعمال کنید، یعنی همان سطوح بازدید، توجه و صداقت. همه را مسئول اصول نگه دارید.

2. حق شکایت، دادن نصیحت و بحث آزاد را با حق تصمیم گیری اشتباه نگیرید

هر کسی نقش، مسئولیت و اختیار خود را بر اساس توانایی ثابت شده خود دارد. چالش و بررسی افراد و مدیران می تواند تفکر را بهبود بخشد و دیدگاه های جایگزین را فراهم کند. نصیحت و بحث در سراسر سلسله مراتب حرکت می کنند، اما اختیار تصمیم گیری منتقل نمی شود.

3. درگیری های مهم را حل نکنید

عواقب بلند مدت اجتناب از مواجهه "بسیار مخرب" است. از "نارسیسیسم تفاوت های کوچک" اجتناب کنید، یعنی., اجازه ندهید تفاوت های کوچک باعث تقسیم شدن در مواردی که در مورد چیزهای بزرگ موافق هستید. در اختلاف نظر گیر نکنید. رای دهید به عنوان یک گروه یا خطر تشدید موضوع را بپذیرید.

4. پشتیبانی از تصمیمی که گرفته شده است، بدون توجه به اختلاف نظر فردی

وقتی افرادی در گروه که آنچه را می خواهند به دست نمی آورند، ادامه مبارزه می دهند، گروه شکست می خورد. همبستگی گروه همیشه بر تمایلات فردی غلبه می کند.

اصول برای: استخدام درست

"استخدام یک قمار بالا ریسک است که باید به طور جدی به آن نگاه کرد." – ری دالیو

1. استخدام برای طراحی

از ایجاد شغل برای افراد خاص خودداری کنید. به جای آن، افراد را با طراحی شرکت مطابقت دهید با لیست کردن مجموعه ای ثابت از معیارها که نشان دهنده ارزش ها، توانایی ها و مهارت های مورد نیاز است. استخدام برای ارزش ها مهمترین است. ارزش ها باورهای عمیقاً نگه داشته شده ای هستند که رفتار را تحریک می کنند و تأثیر می گذارند بر چگونگی سازگاری یک فرد با کار با دیگران. توانایی ها دومین مهمترین هستند و روش های فکر کردن و رفتار را پوشش می دهند. مهارت ها کمترین اهمیت را دارند، اگرچه آشکاراً هنوز مهم هستند. آنها ابزارهای یاد گرفته شده ای هستند (مثلاً نوشتن کد کامپیوتری، صحبت کردن به یک زبان خارجی). ارزش ها و توانایی ها به ندرت تغییر می کنند، در حالی که مهارت ها می توانند به دست آید.

2. استخدام افراد درست را سیستماتیک و علمی کنید

استخدام باید سیستماتیک و مبتنی بر شواهد باشد. داده ها را ضبط کنید و از سوالات و پاسخ های مصاحبه نگهداری کنید تا یک رکورد برای تلاش های استخدام آینده ایجاد کنید.

3. استخدام افراد برای مدت طولانی

نوع افرادی را استخدام کنید که می توانند در ماموریت طولانی مدت سهیم باشند. برای شناسایی این افراد، به دنبال کسانی بگردید که سوالات زیادی می پرسند. به آنها نشان دهید شرکت واقعاً چگونه است، به خصوص بدترین و چالش برانگیزترین جنبه ها. افرادی را پیدا کنید که با دیگران سازگار هستند و قادر به چالش آنها. با آنها بخشنده باشید و بخشندگی را از آنها انتظار داشته باشید. بخشندگی متقابل منجر به یک رابطه کیفیتی می شود.

اصول برای: آموزش دائمی، آزمایش، ارزیابی، و مرتب سازی افراد

1. اجازه دهید استخدام شدگان شما تکامل یابند

عالی بودن برای همه بهترین است؛ دستیابی و حفظ عالی بودن به معنای اطمینان از این است که افراد درست در نقش های درست هستند. طول می کشد شش تا دوازده ماه تا یک کارمند جدید را بشناسید، و حدود هجده ماه برای اینکه آنها کاملاً به فرهنگ سازمانی سازگار شوند. در طول این زمان، نقد های کوچک و برخی از نقد های بزرگ را ارائه دهید. پس از هر ارزیابی، وظایف جدیدی را به کارمند اختصاص دهید که بر اساس علاقه/نارضایتی و نقاط قوت/ضعف آنها و همچنین بر اساس آموزش و بازخوردی که دریافت کرده اند، ساخته شده است. تاکید بر یادگیری عملی کنید، که از یادگیری کتابی بهتر است. آن را یک فرآیند تکراری کنید که منجر به افزایش مسئولیت یا جدایی می شود.

2.[bold]بازخورد دائمی ارائه دهید و به طور دقیق ارزیابی کنید

بیشتر آموزش باید شامل انجام یک وظیفه و سپس تجزیه و تحلیل عملکرد باشد. بازخورد باید بازتاب واقعی از آنچه که کار می کند و آنچه که کار نمی کند باشد. نیازی به تعادل بین انتقادات و تعریف و تمجید نیست. دقت بهترین شکل مهربانی است، حتی وقتی احساس می کنید که حمله است.

عظمت از تمرکز بر جایی که نیاز به بهبود دارد ناشی می شود. بنابراین، انتقاد دقیق ارزشمندتر از تعریف و تمجید است. در حالی که مهم است به مردم بگویید که در کجا برتری دارند، مهمتر از آن است که ضعف های آنها را برجسته کنید و از آنها بخواهید که در مورد آنها تأمل کنند.

دو خطای بزرگ در ارزیابی افراد عبارتند از: (الف) اعتماد بیش از حد به ارزیابی و (ب) عدم هماهنگی در مورد آن. برای جلوگیری از این مشکلات:

  1. به طور غیر سلسله مراتبی ارزیابی کنید که همه را تشویق به صحبت کردن به آزادی می کند.
  2. از طریق گفتگوهای صادقانه در مورد اشتباهات و علل اصلی آنها در مورد یکدیگر بیاموزید.
  3. با ارتباط آرام، قرار دادن بازخورد در زمینه و دادن زمان و فضا به فرد برای پردازش قبل از داشتن گفتگوی پیگیری، به افراد کمک کنید تا درد مواجهه با ضعف ها را کار کنند.
  4. مهمتر از همه، برای کمک به مردم موفق شوند دو کار انجام دهید: به آنها اجازه دهید شکست های خود را به طوری واضح ببینند که واقعاً مایل به تغییر باشند، و سپس به آنها نشان دهید چگونه می توانند تغییر کنند یا با دیگرانی که در جایی که آنها نیستند قوی هستند، کار کنند.

نتیجه گیری

مدیریت کنید انگار که یک ماشین را برای رسیدن به یک هدف به کار می برید

برای هر موردی که پیش می آید، یک مدیر باید دو هدف داشته باشد:

  1. برای نزدیک شدن به یک هدف، اما نه فقط بر این بخش تمرکز کنید که بسیاری از مردم به اشتباه انجام می دهند.
  2. برای آموزش و آزمایش ماشین (یعنی افراد و طراحی ها). این بخش دوم مهمتر از بخش اول است زیرا ساخت یک سازمان خوب و دوام آور که در همه موارد موفق است بستگی به آن دارد.

"به عمق و سختی برای یادگیری اینکه چه انتظاری از ماشین دارید، بررسی کنید." – ری دالیو

به روز رسانی های روزانه ابزار موثری برای دنبال کردن آنچه که تیم مدیریت یک مدیر در حال انجام و فکر کردن است هستند. به عنوان بخشی از بررسی، "بررسی کنید تا سطح زیر افرادی که به شما گزارش می دهند." مشاهده یک تیم گزارش مستقیم اطمینان از درک چگونگی افزودن ارزش به ماشین توسط فردی که به یک مدیر گزارش می دهد را فراهم می کند. علاوه بر این، افرادی که به مدیرانی گزارش می دهند که به شما گزارش می دهند باید احساس راحتی در ارتقاء مشکلات خود به شما کنند. در برخی سازمان ها، این مورد نپسندیده است، اما در بریج واتر، این کمک می کند تا مسئولیت بالادستی ایجاد شود.

کار چیست؟

مردم باید کار را به عنوان فرصتی برای دستیابی به ترکیبی از سه چیز در نظر بگیرند:

  1. برای دستیابی به یک ماموریت مورد نظر به روش های بزرگتر و بهتر از آنچه که یک نفر به تنهایی می تواند انجام دهد.
  2. برای توسعه روابط با کیفیت که با هم برای یک جامعه عالی می سازند.
  3. برای کسب درآمد برای خرید آنچه که برای خود و دیگران مورد نیاز و مورد علاقه است.

موارد فوق با هم هماهنگ هستند. این به هر فرد بستگی دارد که چقدر از هر یک را می خواهد.

Download and customize hundreds of business templates for free